پس از اکران آنلاین مستند دیوانگی تصمیم گرفتیم با عوامل آن که از دانشجویان شریف هم هستند، گفت و گویی داشته باشیم تا کمی بیشتر از رمز و راز کار آنها باخبر شویم. به همین سبب سراغ صدرا علیبک و سید آرمین حقیقت از عوامل مستند دیوانگی رفتیم. در ادامه گفت و گوی تیم حیات با عوامل این مستند را میبینید.
ایده دیوانگی از کجا آمد؟
صدرا علی بک: وقتی دبیرستانی بودیم این گروه چندنفرهی ما شکل گرفت و در دبیرستان ساخت مستند مرثیهای برای رؤیا را شروع کردیم؛ خداراشکر نتیجه هم داد. وقتی وارد دانشگاه شدیم، ترم دو بودیم که تصمیم به ساخت مستندی با محوریت دانشگاه، رشته و هدف گرفتیم؛ ایدهی آن را از همان زمان دبیرستان داشتیم و با ورود به شریف تقویت شد و تصمیم به ساخت دیوانگی گرفتیم.
مرثیهای برای رؤیا و بعد هم دیوانگی، برای مستندهای خود سیری در ذهن دارید یا نه، اگر به مسئلهی خوبی برخورد کنید به آن میپردازید؟
صدرا علی بک: معلمی در دبیرستان داشتیم که میگفت اگر یک سری اعداد را بهصورت تصادفی بنویسی، فرمولی به دست خواهد آمد که جملهی عمومی این اعداد باشد؛ اگر بخواهیم سیر دربیاوریم احتمالاً بشود بین مرثیه و دیوانگی سیر درآورد ولی شخصاً حس میکنم مرثیه محصول مسئله و آن اتفاقاتی بود که در دبیرستان ما اتفاق افتاده بود؛ مرثیه پاسخی بود به آن اتفاق. دیوانگی هم از همین جنس است؛ دیوانگی پاسخی است به آن نیازی که وجود داشت و پاسخی که نبود؛ برای همین نمیتوانم الآن بگویم که مستندسازیهای ما ادامه دارد.
سید آرمین حقیقت: این سؤال باید از مستندسازی پرسیده شود که کاملاً جهانبینیاش شکل گرفته و بعد با توجه به آن چارچوب ذهنی تصمیم به ساخت مستند میگیرد و برای مستندهای خود سیر مشخصی هم ترسیم میکند با این هدف که درنهایت فلان اثر را بر جامعه بگذارم. برای ما بهشخصه اینگونه نبوده، دوتا دغدغه داشتیم که خداراشکر توانستیم به شکل خوبی به آنها بپردازیم؛ استقبال خوبی هم از آنها شد و بهشخصه دارم تلاش میکنم که بفهمم میخواهم چه کار کنم؛ شاید گزینه بعدی یک مستند باشد یا نباشد، این را خودم هم هنوز دقیق نمیدانم.
صدرا علی بک: سوژه و تولید مستند دیوانگی تا حد خوبی برای خودمان هم یک اتفاق بود. خیلی رشد کردیم در حین ساخت این مستند و با مسائل جدیدتر و جدیتر آشنا شدیم و به نظرم خیلی درست نیست که بگوییم چون تابهحال دوتا مستند ساختهایم باید مستندساز شویم، نه دنبال مسئله میگردیم و ابزاری که برای حل آن مسئله نیاز هست را بکار میگیریم که میتواند مستند باشد یا نباشد.
به نظر شما یک فیلم یا یک مستند چقدر میتواند روی یک جامعه تأثیرگذار باشد؟ فکر نمیکنید که اثر فیلم یا مستند اثر کوتاهمدتی است و نمیتواند اثر عمیق و راهگشایی داشته باشد؟
سید آرمین حقیقت: نمیتوان انتظار داشت که یک مستند بیاید و یک حوزه را متحول کند ولی میتواند نقطه شروع خوبی باشد، جرقه خوبی باشد برای اینکه بعدش اتفاقاتی رقم بخورد و یک جریانی راه بیفتد که به حل مشکل کمک کند؛ مثلاً زمان مرثیه یک جوی دربارهی مدارس سمپاد به راه افتاد و باعث شد آدمها دربارهی مسئلهای که در حال وقوع بود بایستند و جلوی آن را بگیرند و این جریان بعد از مستند است که باعث میشود اثرگذاری آن هم پایدار باشد، هم عمیق و راهگشا ولی مقداری به زمان نیاز دارد.
قبول دارم که یک مسئله با صرف یک مستند، اتفاق خاصی برایش نمیافتد ولی برای حل یک مشکل در کشور باید اقدامات زیادی رخ بدهد که یکی از آنها میتواند مستندسازی و راه انداختن جریان باشد، بعد سعی کنی در لایه قانونگذاری تأثیرگذاری کنی و یک گفتمان مسئلهمحوری ایجاد شود؛ لازم است افراد بیایند و راجع به موضوع صحبت کنند و راهحلهای بیشتری ارائه شود و زوایای پنهان بیشتری هم آشکار شود. من هم موافقم که با یک مستند نمیتوان کار بزرگی کرد ولی اگر بعدازآن بیشتر صحبت کنیم و از جریان ایجادشده استفاده کنیم، میتوان انتظار اتفاقات بهتری را داشت. برای مثال ما در نظر داریم از آدمهایی که به سمت حل مسائل کشور رفتهاند استفاده کنیم که بیایند و تجربیاتشان را انتقال بدهند و این باعث میشود که آدمها مسیرهای مختلف را ببینند و بتوانند مقایسه کنند که برای این کار به کمک تشکلهای دانشگاه نیاز داریم.
صدرا علی بک: کلاً در بحث اثرگذاری من معتقدم رسانه (ساخت یک مستند یا کلیپ یا ...) بهشدت اثرگذاری محدودی میتواند داشته باشد؛ من اینگونه تعبیر میکنم. مستند نهایت کاری که میتواند انجام بدهد این است که جرقه ایجاد کند، مثل کبریتی که یکلحظه روشن میشود؛ حال ممکن است کسی باشد که خودش انبار باروت باشد و با این جرقه، آتش درونش به پا شود ولی آن آتش به پا شده ناشی از مستند نیست، یعنی مستند نهایتاً بتواند یک سؤال برای افراد ایجاد کند و اگر مخاطب خودش آدم دغدغهمند و اهلدلی باشد ادامهاش را خودش خواهد رفت. همچنین مستند میتواند بهانهی خوبی برای گفتگو و حرف زدن باشد، یعنی ما یک سنگی داخل این دریاچه راکد میاندازیم و بعدش بهانهای میشود که بیاییم و دربارهاش حرف بزنیم.
یک مستند یا یک فیلم چه زمانی میتواند جریان ایجاد کند و گفتمانساز شود؟
صدرا علی بک: من خیلی تخصص زیادی دربارهی سینما ندارم ولی به نظرم زمانی یک اثر میتواند جریانساز باشد که از دل یک مسئله واقعی بیرون آمده باشد؛ یک مثال هم شاید همین کلیپی باشد که این چندروزه از خوانندهای منتشر شده است که توانست یک جریان به راه بیندازد: باوجوداینکه خودش هیچ محتوایی ندارد اما روی مسئلهی مهمی دست گذاشته است و خانوادهها و تربیت فرزندان را به چالش کشیده است. مشکلی که خیلی از آثار ما را در برمیگیرد این است که مسئله ندارند و دنبال زدن حرف خاصی نیستند.
به نظر شما فضای عمومی شریف چگونه است؟ دانشجویان شریف را دغدغهمند میبینید؟
سید آرمین حقیقت: این جریان در شریف هست و قبل از ما هم بوده؛ مثلاً جمعی از ورودیان 85 دانشگاه به سمت رسانه رفتند و ماحصلش شد سفیر فیلم، اطلس و... . خیلی از این افراد را هم در مستندمان معرفی کردیم ولی این جریان، جریان غالب نیست و جریان اصلی دانشگاه همان درس خواندن صرف و اپلای کردن است.
صدرا علی بک: به نظرم این فضا در دانشگاه شریف خیلی بیشتر از دیگر دانشگاههاست، یعنی دانشجویان شریفی به دلیل فضای فکریای که دارند و محیطهای مختلفی که در دانشگاه وجود دارد، بیشتر نسبت به اینگونه مسائل دغدغه دارند و واکنش نشان میدهند و طبیعی هم هست چون از خود بیشتر میپرسند که فایدهی اینهمه درس خواندن و تلاش کردن چیست؟ و اگر شرایط اقتصادی و کاری جامعه خراب شود این سؤالات بیشتر هم میشود اما به دلیل فشار درسی که روی آنها هست، جرئت نمیکنند خیلی عمیق وارد مسائل شوند چون اگر بخواهی از مسیر اصلی درس کمی منحرف شوی باید هزینه زیادی بپردازی که حداقل آن کم شدن معدل و نمرههاست و داخل دانشگاه شریف این هزینه زیاد است و آدم با دلوجرئت میطلبد، یعنی دانشجویان دوست دارند کارهای مختلف انجام دهند اما از هزینهی آن میترسند؛ هرچند که من کم شدن نمره را یک هزینه واقعی نمیبینم
با جملهی علاقه در کنار درس چقدر موافقید؟
صدرا علی بک: با نمراتم معلوم است که جملهی درستی است (خنده).
سید آرمین حقیقت: این یک طیف است دیگر، یعنی هرچه بیشتر به علاقهات بپردازی، بیشتر در نمره شبیه من میشوی (خنده). میشود جفتشان را داشت اما باید هزینهاش را هم ببینی.
صدرا علی بک: بستگی دارد که علاقه و درس چقدر همافزا باشند؛ مثلاً فردی که کامپیوتر میخواند و علاقهاش هم نزدیک به آن فضاست، میتواند هردو را باهم به پیش ببرد اما اگر اینها از هم دور باشند، سخت است؛ شما هم تا یک جایی میتوانید این مسیر را ادامه دهید و اصلاً عقلانی هم نیست. برای ما که هنوز به مرحلهی درآمدزایی نرسیدهایم این موضوع شاید خیلی برایمان ملموس نشده است اما اگر وارد فضای کار شویم، این موضوع علاقه و کار خیلی سختتر و حساستر میشود اما ادامه دادن علاقه در کنار درس بهعنوان یک سرگرمی یا یک فعالیت جانبی اثربخش خواهد بود؛ مثلاً ما اساتیدی داریم که در رشتهی برق تحصیل کردهاند و به ادبیات هم علاقه دارند اما دیگر در زمینهی علاقه نمیتوان خیلی به مراتب بالا دست پیدا کرد.
کانون هنر و رسانهی شریف چیست؟
صدرا علی بک: این کانون چند وقت پیش تأسیس شد و بهزودی فعالیتهایش را رسمیتر آغاز خواهد کرد. کانون هنر و رسانه انشاءالله قرار است بستری باشد برای افرادی که کمی دغدغه و علاقه به فضای هنر و رسانه دارند و بستری باشد که بتوانند جدیتر کار کنند، هم در بحثهای آموزشی و هم بحثهای تولید اثر؛ به نظرم کانون هنر و رسانه میتواند فضای خوبی باشد.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.