ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

دل در پی دیدار رخ جانان است...

ناگفته‌هایی از دوستی‌ با جنس مخالف

مبینا فلاحی، فارغ‌التحصیل کارشناسی شیمی و ورودی ۹۹ ارشد mba

«من الآن 20 سالمه؛ هم‌ سن و سال‌های من تا الآن با 10 نفر حداقل دوست بودند ولی من تاحالا حتی با یه پسر حرف هم نزدم. اوسکولم دیگه!!»

«ما قصدمون فقط ازدواجه؛ فقط می‌خوایم یه مدت بدون این‌که خونواده‌ها بفهمن باهم باشیم مطمئن بشیم بعد میاد خواستگاری‌م، مطمئنم! قول داده بهم»

«رابطه ما با بقیه فرق می‌کنه؛ اون خیلی چشم و دل سیره و قلب پاکی داره؛ اصلا منظور بدی از دوستی باهام نداره»

«ما باهم هم‌دانشگاهی هستیم؛ خیلی طبیعیه که باهم دوست باشیم؛ دوستی‌ ما یه دوستی کاملا معمولیه، صرفا گاهی باهم می‌ریم بیرون و از این کارهای معمول دیگه!»

«انقدر بدم میاد از این ازدواج‌های سنتی و فامیلی!! یعنی چی آخه بقیه بخوان به یکی دختر معرفی کنن؟ پسر خودش باید جربزه داشته باشه یارشو پیدا کنه! بعدشم یه مدت باهم باشن، هم رو بشناسن ببینن اصلا به درد هم می‌خورن یا نه؟ این خشکه‌مقدس بازی‌ها چیه آخه یه عده درمیارن؟!»

هرکدام از شما که هم ‌اکنون درحال مطالعه این متن هستید، احتمالا حداقل یک بار این جملات یا نمونه‌های مشابه آن‌ها را شنیده و یا حتی ممکن است به کار برده باشید! دوستی با جنس مخالف با اهداف مختلفی صورت می‌پذیرد و طبعا نتایج و سرانجام‌های متفاوتی را به دنبال خواهد داشت که گاه شیرین و مثبت و گاه منفی ‌است. با این حساب، سوالی که مطرح می‌شود این است که «دوستی با جنس مخالف؛ بله یا خیر؟!»

عکس ازanca gabreila zosin
عکس ازanca gabreila zosin


بگذارید از مزایای آن شروع کنیم. ارتباط با جنس مخالف به‌ویژه برای دخترانی که به دلایل مختلف در خانواده خود با پسران زیادی مواجه نبوده و تجربه ارتباط و شناخت کافی از آن‌ها را ندارند (و به همین صورت برای پسران دارای این ویژگی) فرصت مناسبی ا‌ست تا بتوانند جنس مخالف خود را بشناسند، نسبت به سلایق و علایق ایشان، ویژگی‌ها، نقاط ضعف و قوت و ... آگاهی پیدا کنند و نیز به رشد اجتماعی آنان کمک می‌کند. هم‌چنین این دوستی‌ها بعضا با هدف ازدواج صورت می‌گیرد و نهایتا منجر به ازدواج می‌شود که البته موفقیت یا عدم موفقیت این قبیل ازدواج‌ها قابل بررسی است. فارغ از همه این‌ها، مصاحبت و هم‌نشینی با جنس مخالف به‌صورت فطری و طبیعی برای افراد جذاب و خوشایند است و از آن لذت می‌برند. اما به راستی این خوشی تا چه میزان حقیقی و ماندگار و تا چه میزان پوشالی و زودگذر است؟

هنگامی که دونفر تصمیم می‌گیرند رابطه دوستی‌ای را شروع کنند، غالبا اهداف درونی متفاوتی دارند که گاه حتی ممکن است خودشان هم به طور دقیق از اهداف درونی‌شان آگاه نباشند. اهداف درونی متفاوت مشخصا باعث می‌شود انتظارات افراد از یکدیگر و از رابطه‌ای که در آن قرار دارند، متفاوت باشد اما چیزی که اکثرا مشترک است، این است که حداقل در ابتدای امر، طرفین تمایل به حفظ این رابطه دارند. این تمایل در بسیاری از افراد موجب می‌شود که شخص شخصیت، رفتار، گفتار و افکاری را از خود بروز بدهد که در حقیقت خود واقعی او نیست و ویرایش‌شده اوست. ویرایشی که البته تلاش می‌شود موردقبول و رضایت طرف مقابل باشد. با این اوصاف، اشخاص حتی اگر اهداف درونی متفاوتی داشته باشند، غالبا برای حفظ چهره ساختگی خود تا مدت‌ها آن را بروز نمی‌دهند و نهایتا یا سعی می‌کنند به صورت غیرمستقیم و با سوءاستفاده از شخص مقابل، به اهداف و انتظارات خود دست یابند و یا زمانی آن‌ها را مطرح می‌کنند که احتمالا دیگر دیر است و شخص مقابل از لحاظ عاطفی و ... وابسته شده و حاضر است برای حفظ این ارتباط، هرکاری را انجام دهد. مواردی هم وجود دارد که عدم رسیدن به این اهداف نهایتا منجر به اتمام رابطه مخصوصا از سوی یکی از طرفین و بروز آسیب‌های جدی در آن‌ها شده است.

از سوی دیگر به‌خاطر گرایش فطری و طبیعی‌ای که پیش‌تر نیز عنوان شد، ارتباط مداوم با جنس مخالف برای مدت زمان طولانی می‌تواند موجب وابستگی، علاقه و محبت و حتی عشق در طرفین یا یکی از آن‌ها شود که این حس وابستگی اگر دوطرفه باشد، اوضاع به نسبت بهتر است اما اگر صرفا از سوی یکی از طرفین باشد، پیامدهای بسیار منفی و مشکلات زیادی را ایجاد خواهد نمود.

بسیاری از افراد در توجیه مزیت دوستی‌های پیش از ازدواج، به ایجاد شناخت بیشتر و دقیق‌تر برای داشتن ازدواج مناسب اشاره می‌کنند. این نکته اگرچه در ظاهر اشتباه نیست اما بنظر می‌رسد ظرایفی در این میان درنظر گرفته نشده‌است. هنگامی که دونفر تصمیم به برقراری ارتباط دوستانه می‌گیرند، اولا ضمانتی وجود ندارد که هدف درونی هردو، ازدواج باشد. این مسأله همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، غالبا در ابتدای رابطه هم خود را نشان نمی‌دهد اما بتدریج باعث ایجاد دردسر و نیز آسیب جدی برای یکی از طرفین می‌شود. از سوی دیگر حتی اگر قصد هر دوی آن‌ها از این دوستی ازدواج باشد، عدم نمایش چهره حقیقی آن‌ها مانع از ایجاد شناخت درست از یکدیگر می‌شود. این موضوع پس از ازدواج بروز و ظهور بیشتری می‌یابد؛ گویی فرد با شخص دیگری مواجه می‌شود که اصلا او را نمی‎‌شناسد!

شخصی که وارد دوستی با جنس مخالف می‌شود حتی اگر با هدف ازدواج باشد، احتمالا حداقل دو یا سه مورد مختلف را تجربه می‌کند تا فرد مناسب خود را بیابد؛ این مسأله اولا باعث از بین رفتن اعتماد میان همسران پس از ازدواج می‌شود، ثانیا باعث می‌شود شخص دائما در حال مقایسه همسر خود با سایر افرادی باشد که تجربه دوستی با آن‌ها را داشته و از آن‌ جایی که افراد هریک نقطه ضعف‌هایی دارند و هیچ‌کس بی‌نقص نیست، این مقایسه در موارد بسیاری باعث ناامیدی و دلسردی شخص نسبت به همسرش می‌گردد. تجربه موارد مختلف هم‌چنین روحیه تنوع طلبی افراد را در این‌باره زنده‌تر و شکوفاتر می‌کند و او را به فردی بی‌قید و بند و تعهدگریز نسبت به همسرش تبدیل می‌نماید. یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش نرخ ازدواج هم همین موارد اخیر است.

با بررسی ابعاد مختلف موضوع، به‌نظر می‌رسد در مجموع آسیب‌ها و زیان‌های این امر بیش از نقاط مثبت آن است. حتی اگر قصد افراد آشنایی با هدف ازدواج باشد، بهتر است ارتباط با نظارت کامل خانواده‌ها و در بسترهایی که ایشان برای این موضوع تعیین می‌کنند و کاملا چارچوب‌دار و قاعده‌مند و در مدت زمان محدود (در حد 3 تا 6 ماه به گفته کارشناسان) صورت پذیرد و طرفین متعهد شوند در طول این ارتباط، تمام تلاش خود را در جهت نمایش چهره واقعی خود انجام دهند. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه پاسخ به نیازهای مختلف انسان امری مهم است اما ارائه پاسخ‌های سطحی و نامناسب بعضا آسیب‌های به مراتب جدی‌تری را ایجاد می‌کند.



ریحانههیات الزهرا (س)شماره 8دی‌ماهمبینا فلاحی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید