صبغ بن نباته گويد:
در محضر امير مؤمنان على علیهالسلام بودم كه مردى وارد شد و از دنيا و روزگار درد دل؛ و نسبت به آن مذمّت و بدگويى كرد. اميرالمؤمنين علیهالسلام به او فرمود: دنيا براى كسى كه با آن راست باشد جايگاه درستى و راستی است، براى كسى كه بخواهد زاد و توشه برگيرد خانهی بىنيازى است، براى كسى كه در آن هوشيارى و بصيرت داشتهباشد خانهٔ عاقبتانديشى است. دنيا سجدهگاه دوستان و عاشقان خداست، محل نزول وحى الهى است، مصلاّى فرشتگان خدا است، جايگاه تجارت اولياى پروردگارست كه در آن بهشت به دست مىآورند و رحمت و بركات خدا را سود مىبرند. چرا آن را مذمّت و بدگويى مىكنى؟! همانا كه اعلان جدايى از آن داده شده، خبر قطع رابطه با آن گفته شده، خود و متعلّقاتاش را براى همگان توصيف كردهاست؛ پس دنيا براى اهلش آزمايش و گرفتارى، و براى هوسرانان و دلشادان، [بهرهای از] خوشى است كه با يک حادثهٔ ناگوار از دست مىرود، و با يک تندرستى باز مىگردد، و این اقبال و ادبار مایهٔ ترس، رغبت و دوراندیشی است. پس بعضى مردان، دنيا را با پشيمانى بدگويى كنند و عدّهاى ديگر آن را تعريف و تمجيد كنند. دنيا ايشان را يادآور باشد و متنبّه گردند. دنيا با ايشان سخن گويد و آن را تصديق نمايند. اى كسى كه دنيا را سرزنش مىكنى و خود را در قبال غرورآفرينىهاى آن عليل و ناتوان مىشمارى، چه زمانى دنيا برايت مذموم گشته و تو را مغرور خود كردهاست؟ آيا بوسيله جايگاههاى پدرانت درون خاکها؟ يا به وسيله خوابگاههاى پوسيده مادرانت ناپسند گشتهاست؟ چه اندازه به دستهايت به رفع بيمارى اقدام كردى و چه بيمارانى را كه مراقبت نمودى و شفاى آنان را خواهان شدى، و از طبيبان تدبير علاج آنان را درخواست كردى، ولى بامدادان دارويت به آنان بهبودى نمیداد، و گريهات به آنان سودى نمیبخشيد. ترس تو براى احدى از آنان نفع نداشت، و درباره او آنچه را خواهاناش بودى به آن نرسيدى، و مرگ را به نيرويت از او دفع نكردى. دنيا با وضعى كه براى او پيش آورد وضع تو را هم روشن ساخت، و با قربانگاه او قربانگاه تو را نماياند. پس چه نيكوست گريهات فانى و نابود نگردد، با آنكه يقين دارى كه دوستانات سودى برايت ندارند.
......................
الزهد (کتاب حسین بن سعید اهوازی، از بزرگان اصحاب امام عسکری علیهالسلام)، صفحه ۴۷/ ترجمهی کتاب با عنوان: زاهد کیست؟ وظیفهاش چیست؟