ازدواج پیمانی است که بین زن و مرد بسته میشود و آندو با هم شریک میشوند و به موجب آن خانواده تشکیل میدهند. این تعریف از ازدواج از قدیم الایام وجود داشته و رفته رفته مفهوم آن جا افتادهتر شده است تا زمانی که 14 معصوم آمدند و با دستورات خداوند تعریف کاملتری از ازدواج را ارائه دادند و سعی کردند تا ازدواج به معنای درست خود در جامعه انجام شود.
قبل از بعثت نبی اکرم(ص)، ازدواج در میان اعراب به معنای قراردادی اجتماعی و یا قراردادی برای خرید و فروش بود و به ندرت دیده میشد که پیمان ازدواج به دلیل کفویت زن و شوهر منعقد شود. خیلی از ازدواج ها بخاطر جسم زن بود و درصد زیادی هم به منظور به دستآوردن ثروت و یا تحکیم قبیله و یا وضع قراردادی جهت دوستی با کشورها و خانواده ها و قبیلههای دیگر و دلایلی از این قبیل بود. ازدواج در صدر اسلام زیاد بود و ساده و مثل امروز نبود که برای انعقاد این پیمان نیاز به طی مراحل گوناگون و سختی باشد.
حال که این مفاهیم را دانستیم، دیگر برای ما غیر قابل هضم نخواهد بود اگر متوجه بشویم که بین بنیهاشم و بنیامیه ازدواجی صورت گرفته و یا پیامبر با دختر دشمنان خود ازدواج کرده یا حتی اینکه چرا امام حسن(ع) با جعده دختر اشعث ازدواج کرده، قابل درکتر میشود.
پیامبر اکرم(ص) زمانی به بعثت رسیدند که شرایط بالا برای ازدواج رایج بود و مردم مکه هم انتظار متفاوتی از پیامبر نداشتند اما ایشان عملکرد متفاوتی داشت و موجب تعجب مردم شد. پیامبر 25 سال داشت و تا آن زمان ازدواجی نداشت. آن سال بود که خدیجه بنت خویلد به خواستگاری پیامبر آمد در حالیکه او هم، سنی در حدود 25 سال داشت و زنی ثروتمند و بازرگان بود. این ازدواج اولین ازدواج استثنایی اسلام بود که در آن معیارهای رایج دنیای اعراب رنگ باخته بود و معیار ایمان و تقوا مطرح شد که پایهگذار آداب و رسوم جدیدی در دنیای زمان خود شد. این پیمان زن و شوهری، پیمانی مورد رضای خداوند بود و می خواست رهبران آینده اسلام را بسازد؛ لذا باید خانمی همکفو نبی باشد تا بتواند این بار سنگین را بر دوش بکشد. پیامبر در دورانی که حضرت خدیجه زنده بودند، ازدواج همزمان دیگری نداشتند و پس از رحلت ایشان بود که همسران بعدی را عقد کردند. این خود دلیلی بر برتری حضرت خدیجه بر سایر همسران نبیست (در حالی که در کتب صحیح بخاری و صحیح مسلم از قول انس بن مالک و ابوموسی اشعری جعل کردهاند که پیامبر فرموده: فضل عائشه علی النسا کفضل الثرید علی سائر الطعام(برتری عایشه بر سایر زنان پیامبر مانند برتری آبگوشت بر سایر غذاهاست) که این نشان از عجز آنان دارد) و خود پیامبر هم فراوان بعد از رحلت ایشان یادشان میکردند و همین موضوع هم باعث خشم و ناراحتی برخی از همسران میشد (چنانچه در روایت دارد که یک بار عایشه بر حضرت زهرا فخرفروشی میکرد و می گفت: من قبل از پیامبر با مرد دیگری ازدواج نکردم(البته سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر کم بود) اما مادر تو این گونه نبود. من جوان هستم در حالی که او پیر بود. حضرت زهرا این را به پدر گفت و ناراحتی خود را اعلام کرد. پیامبر به ایشان فرمودند:ان بطن امک کان للامامه وعاء(رحم مادر تو این لیاقت و شایستگی را داشت که فرزندانش به امامت برسد) و این جمله نشان از جایگاه والای حضرت خدیجه دارد)
همان طور که داخل پرانتز اشاره شد، رحم حضرت خدیجه امام پرور بود، این نوع نگاه به زن اولین بار بود که مطرح میشد و زن به عنوان تربیت کننده ی فرزند و تقویت کننده بنیان خانواده دیده شد. نتیجه ی این ازدواج برترین بانوی اسلام و فخر عالم، حضرت صدیقه ی طاهره ، شد.
دومین ازدواج استثنایی صدر اسلام هم ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بود. این ازدواج به تمام معنا استثنایی ترین ازدواج تاریخ بود که هر دو سوی ازدواج معصوم بودند و دو فرزند آنان هم سرور جوانان اهل بهشت و فرزندان دیگر هم اسوه های تاریخ شدند. یک جنبهی دیگر استثنایی آن، این مورد بود که اولین ازدواج بنیهاشم با بنیهاشم بود و در هنگام ازدواج، امام علی(ع) ثروت چندانی نداشت و این پیوند هم باعث تحکیم قبیله ای یا قراردادی اجتماعی نبود، بلکه دو کفو بودند که نظیر آنها در بشریت وجود نداشته است( پیامبر میفرمایند: لولا علی لما لفاطمه کفو، آدم فمن دونه (اگر علی نبود برای فاطمه کفوی وجود نداشت، چه آدم و چه غیر آن) که گویای آسمانیبودن این پیوند است)
ائمه کم کم تلاش خود را کردند تا ازدواج های مرسوم را تغییر دهند و ادامه دهنده ی راه دو ازدواج استثنایی باشند.
این چنین بود که کم کم ازدواج رنگ و بوی جدیدی یافت و به معنای واقعی خود نزدیکتر شد.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.