مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

رفیــق شفیـــق

گرچه سخن از رفیق شفیق پرکشیده به میان آوردن برای بنده ملال‌آور بود، ولی جهت ثبت و به جا ماندن خاطرات این چند کلمه را با حالت افسوس خواهم نوشت. اولین حضور امیرحسین در هیئت به اربعین سال ۱۳۹۸ برمی‌گردد. آن زمان امیرحسین عزیز ما ورودی به حساب می‌آمد و مانند خیلی از دانشجویان ورودی، خادمی هیئت را از آشپزخانهٔ سلف شروع کرد. (برای آن دسته از دانشجویانی که هنوز دانشگاه را ندیده‌اند باید عرض کنم که منظور از سلف، محل پخت غذا در داخل دانشگاه است.) گوشه‌ای نشسته بود و داشت همراه دیگران که عمدتاً هم از بچه‌های مکانیک ۹۸ بودند، کشمش مخصوص عدس‌پلو را پاک می‌کرد. جدیدالورودها همیشه در جمع احساس غریبی می‌کنند؛ من هم طبق عادت خودم برای شکستن یخ آن‌ها و آشنا شدن با همدیگر، به میانشان رفتم و اسم و رشته و شهر محل زندگیشان را پرسیدم. همین که گفت امیرحسین جیرانی‌زاده هستم، من هم به شوخی به او گفتم «سنی چوخ سویرم جیران». این جمله را از بچه‌های ترک‌زبان خوابگاه یاد گرفته بودم؛ به معنی این که «فدای چشمان خوشگلت بشوم زیبا!»

خنده‌ای کرد و از همانجا رفاقت ما آغاز شد. شمارهٔ همراهش را گرفتم تا برای مراسم‌های بعدی به او خبر دهم. خاطرم نیست که برای مراسم سه شب آخر ماه صفر هیئت آمد یا امتحان داشت. ارتباط تلگرامی و بعضاً حضوری خود را حفظ کردم تا این که یک شب پیام داد که حتماً برای کمک در مراسم فاطمیه به او خبر بدهم. با دیدن پیامش حسابی ذوق کردم. فرصت های خادمی را برایش شرح دادم و قرار شد فاطمیه همدیگر را ببینیم. تقریباً از همان فاطمیه بود که با تعداد بیشتری از بچه‌های هیئت هم آشنا شد و جدی‌تر از گذشته توفیق خادمی پیدا کرد. تا این اواخر که تقریباً جزو خادمان اصلی در بخش انتظامات شده بود.

شهادت می‌دهم جز خوش اخلاقی و رفتار نیکو از او چیزی ندیدم. خدایش رحمت کند و ان‌شاءالله در آخرت، شفاعت ما را بکند.

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه حیاتدفتر هیاتسینا فاتحی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید