ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۲۶ دقیقه·۴ سال پیش

زهرا (س)؛ مرّبی دوران غیبت

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

«حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیبنا و حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص)، و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجة بقیة الله الاعظم، روحی و ارواح العالمین له الفدا»

آن سفرکرده که صدقافله دل همره اوست هرکجا هست، خدایا به سلامت دارش

عرض تسلیت محضر امام زمان علیه السلام، در ایام شهادت مادرشان فاطمه زهرا سلام الله علیها، ثواب این جلسه‌مان را محضر بی‌بی دو عالم خانم حضرت زهرا سلام الله علیها کنیم، صلوات بفرستید.

مرّبی دوران غیبت

در دوران غیبت، امر تربیت شیعیان اهل بیت به مادر سادات حضرت زهرا (س) سپرده شده، ما باید بفهمیم که مربی ما در دوران غیبت حضرت زهرا (س) است. این نقلی که عرض می‌کنم، روایت صریح داد؛ بگذارید روایت را بخوانم تا به این باور برسیم که: اولاً ما الان تحت تربیت مادرمان هستیم. تفسیر قمی: «وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ (طور - ٢١)» ذیل این آیه‌ی قرآن، امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ أَطْفَالَ شِيعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ تُرَبِّيهِمْ فَاطِمَةُ» عجب روایتی! فرزندان شیعه‌ی ما را فاطمه (س) تربیت می‌کند.

در آن جلسه‌ی گذشته که حکم مقدمه‌ی آن سلسله بحثی که من محضرتان خواهم داشت را دارد، وقتی خواب پیامبر اکرم (ص) را نقل کردم که میمون‌ها از منبر پیغمبر (ص) بالا می‌روند، یعنی حکومت پیغمبر (ص) را تصرف می‌کنند و منحرف می‌کنند، آیه‌ی قرآن نازل شد که این منظور چیست؛ و آن‌چه که امت تو را از این انحراف نجات می‌دهد، چیست؟ بعد در آن‌جا گفتیم که سوره‌ی قدر نازل شد، که درباره‌ی فاطمه زهرا سلام الله علیها است. و آخرین آیه‌ی سوره‌ی قدر: «سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر، ۵) یعنی این خانم که لیلة‌القدر هستند، قرار است امت را تا مطلع‌الفجر به سلامت برسانند. این روایت با آن آیه‌ی قرآن، کاملاً مفهومی را تشکیل می‌دهد؛ «تُرَبِّيهِمْ فَاطِمَةُ» فاطمه سلام الله علیها قرار است تربیت کند.

خود فاطمه زهرا (س) از کجا تغذیه می‌شود؟ اسم فاطمه (س) را فاطمه گویند، به خاطر این‌که «وَ اَللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ» خداوند متعال مستقیم فاطمه زهرا (س) را تغذیه می‌کند.

منزلت حضرت زهرا (س)

و بعد در آن جلسه عرض کردیم که حقیقت نبوت «عُنْصُرُها فَاطِمَةُ» گفتیم شجره‌ی طیبه که فرع آن شجره‌ی طیبه امیرالمؤمنین (ع) است، خود شجره پیامبر اکرم (ص) است، اهل بیت شاخه‌های آن شجره هستند، بعد حضرت فرمودند: «عُنْصُرُها فَاطِمَةُ» حقیقت درخت نبوت، ریشه درخت نبوت، فاطمه زهرا (س) است. یعنی خود نبوت، دارد از فاطمه زهرا (س) تغذیه می‌کند و فاطمه زهرا (س) مستقیم «لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ» خداوند متعال دارد تغذیه اش می‌کند. انشاءالله یک موقعی فرصت باشد ما راجع به حدیث کساء مفصل صحبت می‌کنیم. بسیاری از اسرار جریان فاطمه زهرا (س) در حدیث کساء است. من همین یک جمله را بگویم درباره‌ی این‌که فقط «لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ» ببینید خدا در قرآن می‌فرماید: خدا با کسی صحبت نمی‌کند مگر «...إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا... (شوری - ۵۱)» سه حالت دارد: وحی، «...مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ رَسُولًا...» همه این‌ها با واسطه است اما در حدیث کساء که ناقل‌ش خود فاطمه زهرا (س) است، حضرت می‌فرماید: من شنیدم قول خدا را که «فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکتی وَیا سُکانَ سَمواتی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً» و بعد همین‌طور [ادامه داده و] می‌فرماید «وَلا قَمَراً مُنیراً» همین‌طور تا «اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ» بعد جبرائیل می‌گوید که «یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکساَّءِ» جبرائیل دارد با که صحبت می‌کند عزیزم؟ با خدا. جبرائیل به خدا می‌گوید: «وَمَنْ تَحْتَ الْکساَّءِ» خداوند متعال می‌فرماید: «هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها» حضرت زهرا (س) مستقیماً مکالمه خداوند متعال با جبرائیل را می‌شنوند و برای ما نقل می‌کنند. قرار نیست وحی به واسطه‌ی جبرائیل بر فاطمه زهرا (س) نازل شود، بلکه فاطمه زهرا (س) خودش مستقیماً صحبت خدا را نقل می‌کند و حتی صحبت جبرائیل با خدا را بیان می‌کند. این یک پایه از وحی پیشرفته‌تر است. چون وحی چیست؟ وحی که این‌طور نیست که پیامبر اکرم (ص) صحبت خدا با جبرئیل را بیان کند، بلکه طبق نص قرآن «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى (نجم - ۵)»‌ یعنی کسی دارد به نام جبرئیل وحی را بر پیامبر (ص) نازل می‌کند. یک مرتبه از این قوی‌تر شود، شدیدتر شود و پیشرفته‌تر شود، چه می‌شود؟ صحبت جبرئیل با خدا نقل می‌شود مستقیماً. مستقیماً حضرت زهرا (س) می‌فرماید: «فَقالَ اللَّهُ» خداوند متعال این‌طور می‌فرماید. نمی‌فرماید: جبرئیل بر من نازل شد. جبرئیل که جداگانه نازل می‌شد. جبرئیل بعد از پیغمبر اکرم (ص) بر فاطمه زهرا (س) نازل شد و بعد از فاطمه زهرا (س) دیگر ارتباط جبرئیل قطع شد. بر ائمه که جبرئیل نازل نمی‌شدند. راجع به این بحث انشاءالله در پروژه خودش حدیث کساء با هم صحبت می‌کنیم.

تربیت فاطمی برای تقویت امتداد اجتماعی امام

ما الان می‌خواهیم درباره‌ی تربیت فاطمی صحبت کنیم، براساس خطبه فدک. یک مقدماتی را ما در جلسه گذشته بیان کردیم، مجبور هستم که باز اشاره‌ و تکمله‌ای داشته باشم. ولو این‌که دوستان زحمت کشیدند و خلاصه آن بحث را بیان کردند. گفتیم که فاطمه زهرا (س) «فکمکان القلب من الجسد» محور عالم فاطمه زهرا (س) هستند و قرار است یک حرکت عظیمی را در تربیت به ما نشان دهند. یک تربیت خاص قرار است انجام دهند. شرایط جامعه‌ای که حضرت زهرا (س) در آن جامعه یک امر عظیمی را به ما نشان دادند را، در آن جلسه بیان کردیم. چه بود؟ گفتیم یک کودتای خاصی بعد از پیغمبر اکرم (ص) ایجاد شد. اینجا خیلی بحث مهم است. اینجا باید جا بیفتد. ببینید کودتا گاهی اوقات به این صورت است: کودتاچی‌ها می‌آیند عوامل جامعه را تضعیف می‌کنند، تضعیف می‌کنند، ساختارها را تضعیف می‌کنند تا آن اصل جامعه که محور و رهبر و امام جامعه باشد خودبه‌خود بشکند. این یه مرحله کودتاست. یک‌ حالت کودتاست. یک حالت دیگر کودتا این است که کودتاچی‌ها خیلی سریع، مستقیم بروند سراغ محور جامعه. ارکان جامعه را تصعیف نکنند، خود امام‌ جامعه را بزنند. بروند در خانه امام جامعه بگویند: «لَیحَرقَن عَلَیْکمَ الْبَیْتَ»، خانه را روی سرتان خراب می‌کنیم. هرکسی توی این بیت نبوت، بیت امامت و بیت رهبری باشد، افراد بیت رهبری را همه را می‌سوزانیم. مستقیم بروند سراغ بیت رهبری. بعد یکی بگوید که آقا: «إنَّ فِیها فاطِمَةَ»!، بابا این‌جا یک زن‌ است. بابا این‌جا دختر پیغمبر اکرم (ص) است. شما می‌خواهید امیرالمؤمنین (ع) که امام جامعه است، بسوزانید، بسوزانید. شما می‌خواهید آن خواص یاران علی (ع) را بسوزانید. مقداد، ابوذر، عمار این‌ها را بسوزانید، اشکالی ندارد. ولی «إنَّ فِیها فاطِمَةَ»، این‌جا دختر پیغمبر (ص) است. این‌جا تنها یادگار پیغمبر اکرم (ص) است. بعد او چه بگوید؟

گفتم بیت رهبری خبرگزاری در جامعه است. آن‌جا یک اتفاقی پیش بیاید، مثل بمب در جامعه خیلی سریع صدا می‌کند. و آن می‌تواند ارکان جامعه، آن لایه‌های بعدی جامعه، را سریعاً بسوزاند و خراب کند. این‌جا لازم نیست که زمان ببرد تا آرام‌آرام لایه‌های جامعه را با خودت همراه کنی. گرفتی چه شد؟ و گفتم‌ این آخرین و مهم‌ترین فتنه‌ای است که در آخرالزمان اتفاق می‌افتد. بنابر روایات ما و فضاهایی که در روایت آدم می‌فهمد، این است که این فتنه، آن فتنه اصلی است. چه فتنه‌ای؟ این‌که کودتایی بشود و در آن کودتا، رهبر جامعه، امام جامعه زده‌بشود. اصل جامعه از بین برود. در این فضا باید چه‌کار کرد؟ یا بگذارید من با یک سوال دیگر این را مطرح کنم. این‌جا خیلی مهم‌ است. چه زمانی کودتاچی‌ها می‌توانند امام جامعه را مستقیم بزنند؟ جواب: آن‌جایی که امام جامعه امتداد اجتماعی‌اش ضعیف بشود. وقتی امتداد اجتماعی‌اش ضعیف باشد، خیلی راحت می‌توانند امام جامعه را بزنند، خیلی هم مانع برای‌شان ایجاد نشود. این‌طور بگویم، همین افرادی که این‌قدر منافق بودند و در دل جامعه دینی بودند، چرا قبل از امیرالمؤمنین (ع) پیامبر اکرم (ص) را این‌طور نکردند؟ جواب: چون پیامبر اکرم (ص) امتداد اجتماعی بسیار قوی‌ای داشتند. پیامبر اکرم (ص) کار کرده‌بودند در جامعه. اما در ناحیه انتقال قدرت امامت از پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع)، این‌ها احساس کردند هنوز آن امتداد اجتماعی را ندارد. این‌جا یک کودتای خیلی بزرگی اتفاق افتاد. بنده معتقدم نهج‌البلاغه خیلی در این موضوع اهمیت دارد، چرا؟ چون نهج‌البلاغه کتاب سخنان یک امامی است که در نهایت حکومت را گرفت اما به ظاهر شکست خورد، شکست خورد. صحبت‌های امامی است که در صحنه‌ی شکست است. اگر فرزندان فاطمه زهرا (س) صحبت‌های این امام را خوب بخوانند اجازه نمی‌دهند بار بعدی شکست صورت بگیرد. و بعد زمینه پیروزی بعدی را ایجاد می‌کنند. لذا کتاب نهج‌البلاغه از این جهت خیلی مهم است. ما در این شب‌های اتی به بهانه‌ی خطبه‌ی فدک که سند نصرت امامی است که توسط کودتاچی‌ها مستقیم به او ضربه خورده. بعد یک سندی ایجاد می‌شود که ما چگونه این امام را نصرت کنیم، یک سند حضرت بیان کردند؛ می‌دانید بذر این سند چه موقعی شکفت؟ سی سال بعد آن موقعی که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ... لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا» اگر نبود که الان یک عده‌ای دارند من را نصرت می‌کنند، من الان هم نمی‌آمدم وسط میدان.

حضور مردم، ثمره حرکت حضرت (س)

چه اتفاقی افتاد که «حُضورُ الحاضِر» ایجاد شد؟ خطبه فدک، و این خطبه فدک سندی برای «حُضورُ الحاضِر» یعنی راه‌کار می‌دهد، برای «حُضورُ الحاضِر»، برای قیام حجت، و ما هنوز که هنوز است در مرحله‌ی خطبه‌ی فدک هستیم و در مرحله‌ی تربیت فاطمی هستیم. «إِنَّ أَطْفَالَ شِيعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ تُرَبِّيهِمْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ» فاطمه زهرا (س) قرار است ما را تربیت کند، سند تربیت چیست؟ الگوی تربیتی چیست؟ خطبه فدک. حدیث کساء اسرار عظمت مادرمان است، ‌خطبه‌ی فدک چیست؟ سند تربیتی است. این آدم درست می‌کند برای امام جامعه. اگر این خطبه‌ی فدک را شما بگذارید کنار ناله‌های امیرالمؤمنین در نهج البلاغه، بعد از تو آن یک چه در می‌آید؟ یک پروتکل، یک سند مبارزاتی برای انقلابی های عرصه ظهور امام زمان (ع) از درون آن یک چیز عجیبی در می‌آید، این چند شب روی این موضوع کار کنیم. برگردم روایت را بینید از امیرالمؤمنین علی (ع): «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ...» یک صلوات بفرستید.

«وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ...» اگر نبود یک عده‌ای که امتداد اجتماعی من باشند در رهبری جامعه، «...وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ...» یک عده‌ای من‌ را نصرت نکنند «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بینید الان این دقیقاً کلمات را امام زمان (ع) هر روز دارند می‌گویند. آقا امام زمان (ع) چرا شما حضور الان حکومت به دست نمی‌گیرید؟ حضرت می‌فرمایند «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ...»، چون الان «حُضورُ الحاضِر» جدی نیست. چون «...وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ» [را] من ندارم. به محض این‌که حجت من تمام بشود، که «وُجودِ النّاصِرِ» هست من حکومت را دست می‌گیرم؛ چون بابای‌م امیرالمؤمنین (ع) همین کار را کرد. خب آقاجان چه راه‌کاری ما داریم برای این‌که نصرت شما را بدهیم؟ حضرت می‌فرماید «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ» ما کلا حکومت‌مان مادری است، ما حکومت‌مان فاطمی است و اگر شما می‌خواهید یاد بگیرید چگونه این حکومت را باید بفرمایید یاری بکنید بینید فاطمه زهرا (س) در سندشان چه فرمودند. این سند باید الان اجرایی بشود. و درد این‌جاست که این سند به خاطر هزارتا بهانه تا الان که من‌ خدمت شما هستم درست بیان نشده‌است.

امام، عامل وحدت

یکی از آن بهانه‌ها می‌گویند آقا ساکت، تقیه، هیس، آن‌جا یک اسم هایی آمده، تقیه کن. بابا حضرت زهرا (س) مستقیم جلوی ظلم ایستاده‌است، اسم آورده‌است. حالا حضرت زهرا (س) در آن شرایط اسم آوردند، تو الان اسم نیاور. وحدت بین شیعه و سنی بهم می‌خورد. این‌ها بهانه است؛ این‌ها حرف بی‌خود است. من یک جلسه یک موقع راجع به وحدت برای شما صحبت کردم که گفتم معیار وحدت ما چیست؟ امامت. ما اگر فضای امامت را در جامعه درست بیان بکنیم، قطعاً و قطعاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وحدت اتفاق خواهد افتاد. و هرچه ما از امامت، کوتاه بیاییم؛ تفرقه بیشتر خواهد شد! برای همین حضرت این حد وسطی که عرض کردم، توی این سند «و جَعَلَ اللهُ طاعَتَنا نظاماً لِلملَّةِ و اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرَْقَةِ» این یعنی چه؟ یعنی امامت، ضد تفرقه است. هر جا امامت باشد وحدت هست؛ هرجا امامت تضعیف بشود وحدت چه می‌شود؟ تبدیل به تفرقه می‌شود.

شهید مطهری یک کتابی دارند به نام «غدیر عامل وحدت در جهان اسلام»؛ غدیر عامل وحدت است! آن‌وقت یک عده‌ای کم‌عقل، تصور می‌کردند ما هرچه امامت را پنهان کنیم و حقایق امامت را بیان نکنیم، وحدت جهان اسلام بیش‌تر می‌شود. ما هرچه پا بگذاریم روی حقایقی که اهل بیت بیان کرده‌اند، مادرمان در این خطبه بیان کرده، این‌ها را نگوییم؛ وحدت‌مان بیش‌تر می‌شود؛ این اشتباه بود. بنابراین یک سندی هست که باعث «حُضورُ الحاضِر» می‌شود. «وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ» می‌شود. در این‌جا آداب نصرت امام بیان شده‌است؛ شیعه در این‌جا تربیت شده‌است. می‌خواهیم روی این، کار کنیم.

آقا امیرالمؤمنین (ع)، امتداد اجتماعی‌شان آن‌قدر جا نیافتاده‌بود و کودتاچی‌ها این موضوع را خوب فهمیدند. یک روایت را در آن هفته با هم کار کردیم. این روایت را دوباره می‌خوانیم: «ارتَدَّ النّاس اِلّا ثَلاثَة نفر.» در کتاب اختصاص، حضرت فرمودند بعد از پیغمبر (ص)، تمام مسلمانان «ارتَدَّ». «ارتَدَّ» یعنی چه؟ یعنی برگشتند. برگشتن یعنی چه؟ خوب دقت بکن؛ یعنی آقا نماز و روزه‌شان را کنارگذاشتند؟ نه به خدا؛ یعنی آداب اسلامی را رعایت نمی‌کردند؟ نه به خدا؛ یعنی ناسزا می‌گفتند به خدا و پیغمبر (ص) نستجیر بالله؟ نه نه نه! یعنی یک کلمه: «امتداد اجتماعی امام بین‌شان کم رنگ شده بود.» چرا؟ چون اساس دین ما اطاعت و نصرت امام است.

اطاعت و نصرت از کدام امام؟

قبلا یک روایتی را باهم کار کردیم. گفتیم «لَأُعَذِّبَنَّ اُمَّه دَانَتْ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً» محورِ عذاب خدا امام است، و اتصال تو به امام دو کلمه، اطاعت و نصرت. اگر این نباشد، هرچه مؤمن باشی، مرتدی، هرچه مؤمن باشی! مرتد یعنی برگشتی، پشت کردی. «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ:...» بعد آخرش می‌فرماید چه؟ به مثل ولایت، ندا داده نشده هیچ کدام از آن‌ها. یعنی همه‌ی آن‌ها مقدمه‌ی اطاعت و نصرت امام است. آقا چرا نماز می‌خوانی؟ برای امتداد اجتماعی امام. آقا چرا روزه می‌گیریم؟ امتداد اجتماعی امام...! این ادبیات در دین ما هست. رسیدند محضر امام باقر (ع)، گفتند آقا خیلی مردم دارند طواف می‌کنند؛ ببین چه جمعیتی! اصلا مسجدالحرام و مطاف و این‌ها پر پر شده‌است. «نَظَرَ إِلَى اَلنَّاسِ يَطُوفُونَ حَوْلَ اَلْكَعْبَةِ... فَقَالَ هَكَذَا كَانُوا يَطُوفُونَ فِي اَلْجَاهِلِيَّةِ.» بعد حضرت فرمودند این‌ها «أَشْبَاهُ الْخَنَازِيرِ» هستند. بعد حضرت فرمودند که «إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَنْفِرُوا إِلَيْنَا فَيُعْلِمُونَا وَلاَيَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نُصْرَتَهُمْ...» بیین اصلا این‌ها آمدند دور کعبه بچرخند، که امام یک جمعی تشکیل بشوند، مقدمه ایجاد بشود برای اینکه بریزند حول امام. بعد آن‌جا مودت - مودت یعنی چه؟ بفرمایید، این‌ها را باهم کار‌ کردیم، مودت از ماده «وُد» می‌آید، «وَدَدَ». «وَدَدَ» از ماده «وَتَدَ» است. «وَتَدَ» یعنی میخ شدن دوطرفی. یعنی بیایند کنار ما میخ دوطرفی بشویم. یعنی به ما متصل بشوند. می‌خواهیم یک حرکتی را سر به بالا داشته باشیم، امام کوهنوردی متصل می‌شود به بقیه افرادی که هستند. این‌ها با هم‌ مودت پیدا می‌کنند. «مودت» یعنی چی؟ یعنی میخ شدن. یعنی میخ هم‌دیگر می‌شوند. «وتد»؛ «وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا (نباء - ۷)»؛ «مودت» یعنی میخ دوطرفی شدن- . این‌ها بیایند بگویند که آقا ما متصل به شما هستیم. هر جا شما بروید ما هم هستیم. بعد بگویند آقا، این می‌شود اطاعت. بعد بگویند آقا هر کاری شما بخواهی کنی ما زمینه‌اش را آماده می‌کنیم، ما شما را نصرت می‌کنیم. میثاق اطاعت و نصرت. این می‌شود حج، این می‌شود نماز این می‌شود روزه؛ می‌شود همه‌اش. لذا حضرت فرمودند، خداوند متعال قسم یاد کرده، در اصول کافی است، خداوند متعال قسم یادکرده من حتماً حتماً حتماً عذاب می‌کنم اون متقی‌هایی که، اون با تقواهایی که، اون صالحینی که، اون نیکوکاران و ابراری که «دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ»! «لَأُعَذِّبَنَّ»!!! چند تا تاکید دارد. آن‌هایی که با زبان عربی آشنا هستند، سه تا تأکید این‌جا هست. «ن» مثقله، لام، خود فعل مضارع! حتماً حتماً عذاب می‌کنم، شک نکنید. معیار من برای همه احکام دین، حالا می‌رسیم به این‌جا، همه‌اش یک چیز است؛ نصرت امام. این، اگر آمدی در این جبهه، در قسمت اعمال فردی من خیلی نگاه نمی‌کنم، توجهی نمی‌کنم، در جبهه نگاه می‌کنم، من امتی نگاه می‌کنم. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» حالا ان‌شاءالله در بحث اخلاق تشکیلاتی برای‌تان می‌گویم، چه‌جوری حضرت زهرا (س) در میدان مبارزه وارد شدند. آنجا باهم کار میکنیم.

ارتداد امت پس از پیامبر

آقا «ارتَدَّ النّاس بَعدَ النَّبِی(ص) اِلّا ثَلاثَة نَفَر» آقا یعنی چه؟ حضرن شوخی دارند می‌کنند؟ ماده «ارتَدَّ النّاس» را بزنید؛ این‌قدر روایت داریم که می‌شود متواتر! چرا حضرات معصومین این‌قدر تاکید می‌کنند بعد از پیغمبر اکرم (ص) تمام اصحاب پیغمبر اکرم (ص) مرتد شدند، یعنی برگشتند مگر سه نفر. یعنی پیامبر (ص) این‌قدر اصحاب نداشت؟ بابا پیامبر اصحاب مؤمن زیاد داشت. اما در یک چیزی گیر کردند. یکی از رفقا آمد، قبل از جلسه آمد، گفت حاج آقا آن جلسه، آن روایت را که خواندی من سه شب خوابم‌ نبرد، به شدت دارم ناامید می‌شوم. عزیزم همین فضا باعث شده است که غیبت تأخیر بیافتد. این‌دفعه این انتقال، با فاصله‌ی زمانی دارد صورت می‌گیرد، تا نهج‌البلاغه - که غم و غصه یک امامی است که نتوانست امتداد بدهد - تولید نشود. تکرار باید کنم این بحث را؟ فهمیدید پس بحث غیبت چرا اتفاق افتاد؟ به خاطر آن «ارتَدَّ النّاس» است. آقا الان مشکل ما، مشکل حجاب در جامعه است؟ یا مشکل نماز نخواندن جوانان ماست؟ آقا چرا امام زمان (ع) نمی‌آید؟ جوانان ما الان مشکل عمل به احکام دین‌ دارند. چرا تو ادامه نمی‌هی حرفت را؟ چرا نمی‌گویی عمل به احکام دین مقدمه ورود به جبهه نصرت امام است؟ «ارتَدَّ النّاس»، یعنی مردم نماز را فراموش کردند؟ من برای تو از روی نهج‌البلاغه، از روی روایات، از روی همه این‌ها برایت می‌‌گویم که تکان نخوردند این مردم. البته تهاجم فرهنگی بعد از این‌که دولت باطل اومد روی کار روی مردم ‌اثر گذاشت. زمان امام حسین (ع) در کوفه اتفاقاتی افتاد، ایام محرم برای‌ت گفتم. اما در این فاصله کوتاهِ بعد از پیغمبر (ص) در این ۷۰ روز، در این ۹۰ روز؛ والله، بالله، در دین مردم، در رعایت احکام فردی هیچ اتفاقی نیافتاد. در کجا اتفاق افتاد؟ در امتداد اجتماعی امام. یعنی مردم در جبهه‌ی نصرت امیرالمؤمنینِ جوانِ سی‌ساله نتوانستند قرار بگیرند و این بزرگترین و سخت‌ترین امتحان امت پیغمبر اکرم (ص) است. این‌جا می‌خوردند زمین. آمدند با که بیعت کردند؟ با یک آدمی که مسن است، با یک آدمی که ظاهراً فکر کردند که این بیشتر بلد است و علی (ع) هنوز بلد نیست. چون علی (ع) امتداد اجتماعی ندارد، راحت زمین می‌خورد؟

اثر امتداد اجتماعی در تقابل دشمن

چیزهایی را می‌توانیم بگوییم...، نگوییم... مثلا شما فکر می‌کنید، مثلا یک موشک بالستیک نمی‌توانند بزنند مستقیم برود بخورد بیت رهبری؟ هان؟ خواستم این مثال را نزنم‌ها؛ نمی‌توانند؟ مگر این شهید فخری‌زاده‌ی ما را این‌قدر خوشگل نزدند؟ هان؟ این‌قدر مرتب مگر نزدند او را؟ که فهمید؟ الان یک نفر بیاید بعد از این صحبت‌های من برای من توضیح بدهد شهید فخری‌زاده چه جور شهید شده؟ ۳۰ تا تحلیل دادند، آخرین تحلیل هم این است که ما نمی‌دانیم! نمی‌توانند رهبر ما را این‌جور تمام بکنند؟ چرا نمی‌کنند؟ خیلی واضح است؛ امتداد اجتماعی. می‌دانند اگر این کار را بکنند حیفا، تل‌آویو، واشنگتن، همه این‌ها با خاک یکسان می‌شود. می‌دانند، یقین دارند. خدا رحمت کند حاج‌قاسم را؛ این ادبیات حاج قاسم است که به ما یاد داد، به ما، به آن بچه‌های انقلاب؛ آن‌جایی که پایگاه‌های ایران را در سوریه زدند، چند تا پایگاه را اسرائیل زد. این را آقای سید محمد ‌صادق خرازی نقل کردند، ما از ایشان شنیدیم، الان هستند ایشان بروید از ایشان بپرسید. ایشان می‌گفتند من در آن صحنه بودم، گزارش مستقیم داشتم، که آقای حاج‌قاسم یک پیام دادند به سپهبد...، نمی‌دانم...، ارتشِ چه‌ی روسیه، که به اسرائیلی‌ها بگویید که اگر - می‌دانید ساعت ۴ بعد از ظهر حاج قاسم دستور داد به پایگاه‌های ما که چندتا پایگاه‌های اسرائیل را بزنید؛ آن‌ها هم زدند - ساعت ۹ شب ایشان پیام داد که به اسرائیلی‌ها بگویید اگر شما تلافی بکنید و دوباره بزنید، فردا صبح، تل‌آویو و حیفا، [و] نمی‌دانم اورشلیم را با من خاک یکسان می‌کنم، هیـــــچ ترسی هم ندارم! با خــــاک یکسان می‌کنم! چون البته آقای‌شان، رهبرشان، قبلاً این تهدیدها را یاد داده‌بودند به این‌‌ها. ساعت ۴ صبح، بشاراسد به آقای حاج‌قاسم می‌گوید که آقای حاج قاسم، اسرائیلی‌ها این‌جور می‌گویند که شما تا ۴۰ کیلومتری ما نیایید، ما هیچ‌وقت انتقام نمی‌گیریم. فقط شما بیشتر دیگر طرف مرزهای ما نیایید، بیشتر نیایید. البته می‌دانید دیگر این [را] هم باز؛ آدمی که دارد می‌ترسد، یک حرفی می‌زند، دوباره باید بزنیم در دهان‌ش تا دیگر از این حرف‌ها هم نزند.

«...تُرهِبونَ بِه ... عَدُوَّکُم... (انفال - ۶۰)» این چه ادبیاتی است؟ این ادبیات یعنی این‌که امام ما یک امتداد اجتماعی دارد. در این ادبیات هیچ‌وقت آن کودتاچی‌ها نمی‌توانند رأس را بزنند. در همان قضیه حاج قاسم، ببینم حاج قاسمی که در وسط میدان جنگ این‌جوری دارد مبارزه می‌کند، نمی‌شد یک‌طور بزنندش؟ تا زمانی که حاج قاسم یک امتداد اجتماعی بسیار عظیمی در کل جهان اسلام دارد؛ نه! اما وقتی ادبیات مقاومت ضعیف می‌شود، راحت می‌زنندش، خیلی ساده هم می‌زنندش. در یک کشور دیگر، در یک فضای دیگر، خیلی همچنین، شیک! مثل شهید فخری‌زاده هم خیلی پیچیده نزدند حاج قاسم را، خیلی ساده زدند. اولیه زدند. چرا؟ چون امتداد اجتماعی‌اش ضعیف شد. دیگر از این واضح‌تر من حرف بزنم؟ چرا بعد از پیغمبر اکرم (ص) این اتفاق افتاد؟ چرا مستقیم رفتند در خانه پیامبر اکرم (ص)؟ چون یک چیز را یک‌دفعه [مردم] جامعه فهمیدند، امتداد اجتماعی امام ضعیف است. چرا؟ چون خود امام باقر (ع) [فرمودند]، بابا، آی مردم، «اِرْتَدَّ النَاس اِلَّا ثُلَاثة نَفَر». علی (ع) سه تا یار بیشتر ندارد. تو فکر کردی گزارش نمی‌رسد که امیرالمؤمنین فرمودند فردا ۴۰ تای‌تان سرتان را بتراشید ۵ نفر آمدند؟ وقتی امام جامعه یک حرفی را می‌زند برای عموم مردم، فکر می‌کنید تمام دستگاه دشمن منتظر این نیست که چه عکس‌العملی اتفاق می‌افتد؟ و به میزان آن عکس‌العمل امتداد اجتماعی امام جامعه فهمیده‌بشود، مستقیم امام جامعه را می‌زنند؟ البته مراتب دارد، یک موقع تیپ شهید فخری‌زاده می‌زنند، یک موقعی حاج قاسم که خیلی پایین‌تر بود، راحت‌تر زدند، یک موقعی هم کلا جنگ روانی می‌زنند، یعنی تنفر از امام جامعه ایجاد می‌شود. راحت در فضای مجازی یک‌هو می‌بینید جامعه را دارند می‌زنند. این‌طور خواهند کرد، الان که نمی‌کنند، من دارم پیش‌بینی می‌کنم.

مراسم فاطمیه دوم، مسجد دانشگاه شریف
مراسم فاطمیه دوم، مسجد دانشگاه شریف


بهت حادثه

بعد ادامه روایت را بگویم، ادامه روایت این است، «سلمان و أبوذر الغفاري و المقداد. قال: فقلت: فعمار؟» آقا عمار را چرا نگفتی؟ حضرت فرمودند که «قد كان جاض‏ جيضة ثم رجع» ببین در آن دوران بهت حادثه، عزیزان، یک اتفاق خیلی بدی که می‌افتد، ما داریم با هم‌دیگر نشستیم داریم در خیمه‌ی فاطمه زهرا (س)؛ «...أَطْفَالَ شِيعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ تُرَبِّيهِمْ...»، ما بچه شیعه‌هایی هستیم داریم نقاط مختلفی که امکان دارد کتک بخوریم درش، ضربه بخوریم، داریم بررسی می‌کنیم. داداش من، در فضای بهت حادثه، عالی‌ترین باورها و اعتقادات امکان دارد تکان بخورد. فضای بهت حادثه یعنی چه؟ یه چیز خیلی ساده [مثال می‌زنم] الان در خیابان، وسط خیابان، یک خانم شیعه مسلمان را بزنند، اموال‌ش را ببرند و مثلا کتک بد به‌ او بزنند، افرادی که آن اطراف هستند بهت حادثه می‌گیردشان. تا چند دقیقه اصلاً هیچ‌کار نمی‌توانند انجام بدهند. مگر این‌که خیــلی طرف علم‌دار باشد. خیــلی علم‌دار یعنی حالت روحی، تربیت امامتی داشته‌باشد. ببینید، در روانشناسی این را آزمایش کردند،؛ مثلا فرض بگیرید که می‌گویند که آقا بیرون کلاس یک صدای انفجار خیلی بزرگی ایجاد بشود، آمدند یک فیلم‌برداری کردند، دیدند در این کلاس ۵۰ نفره یک نفر هست که بلافاصله عکس‌العمل نشان می‌دهد، ۴۹ نفر به هم نگاه می‌کنند و آن یک نفری که عکس‌العمل نشان می‌دهد آرام‌آرام در آن‌ها ایجاد می‌کند که ما باید مثلا فرار کنیم یا باید چه کار باید کنیم، اکثراً به هم نگاه می‌کنند. آن‌هایی که به هم نگاه می‌کنند آدم امام زمان (ع) در بهت حادثه نیستند. این‌ها خیلی نکات مهمی است.

ریزش مؤمنان در فضای اجتماعی نامناسب

ببینید مثلا امام حسین (ع) یک‌دفعه‌ای یک شبه از مدینه خارج شدند، در مدینه صدتا [از] بنی‌هاشم هستند؛ از کل این صدنفر بنی‌هاشم چند نفر همراه امام حسین (ع) آمدند؟ علم‌داران جبهه، ۱۸ نفر آمدند. این بهت حادثه است. دقیقا اتفاق ظهور همین شکل است. در کوفه مسلمِ امام حسین (ع) نائبِ امام حسین (ع) در فضای عادی کلی طرف‌دار دارد. وقتی یک مرتبه عبیدالله در چهره ناشناس می‌آید در کوفه، چند تا عملیات مهم در کوفه انجام می‌دهد، یک‌دفعه یاران مسلم می‌ریزند. ۲۰ هزار نفر ده صبح می‌شوند، دو نفر سه نفر نماز مغرب و عشاء. یک بهت حادثه در این جامعه ایجاد شده‌است. در این جامعه نائب امام حسین (ع) با ۲۰ هزار نفر آدمِ طرف‌دار، فردا صبح از دارالعماره، از آن بالا، پرت‌ش می‌کنند پایین، بدن‌ش تکه می‌شود، بعد می‌برند در بازار قصاب‌ها، برعکس آویزان‌ش می‌کنند؛ همه، همان ۲۰ هزار نفر، نگاه‌ش می‌کنند. داستان نیست‌ها! بابا والله، بالله، به خدا، در چین و در کره جنوبی و کره شمالی با افسانه‌ها بچه‌های‌شان را تربیت می‌کنند، با افسانه؛ افسانه‌های چینی معروف است دیگر. با همین‌ها بچه‌های‌شان را تربیت می‌کنند. بابا ما افسانه نمی‌گوییم، یک واقعیت‌های جدی در تاریخ ما اتفاق افتاده‌است! من الان می‌توانستم با شما درباره سیره‌ی تربیتی، تربیت فرزند حضرت زهرا (س) یا همسرداری یا شوهرداری یا این‌ها با شما صحبت کنم؛ اما می‌دانم همه این‌ها مقدمه آن ۷۵ روز یا ۹۵ روز بهت حادثه هست. آن‌جایی که مستقیم آمدند جلوی بیت رهبری گفتند کل‌ش را می‌سوزانیم و فاطمه هم در آن خانه هست، گفتند به درک می‌سوزانیم. من می‌خواهم راجع به آن موضوع صحبت بکنم و ما باید برای آن صحنه تربیت بشویم. ما به این خیلی نیاز داریم و در این جریان بهت حادثه است که مادر ما یک سندی را بیان کرد، برای همه آن‌هایی که «ارتد»ن. برای همه آن‌هایی که برگشتند. یک راه‌کارهایی دارد می‌گوید که بتوانند خودشان را نجات بدهند که ۳۰ سال بعد هم این اتفاق افتاد، منتها در جریان این اتفاق افتاد هنوز خیلی رشد نکردند.

خطبه فدک؛ خطبه‌ای تاریخ‌ساز

انقلاب اسلامی ثمره‌ی خطبه فدک است. خیلی راحت می‌گویم، الان خیلی باب شده که در رسانه‌ها مسخره می‌کنند، حالا حاج آقا آمده... آقا خطبه فدک چه ربطی به انقلاب اسلامی دارد؟ حالا [جواب‌ش را] می‌گوییم دیگر. بگذار هر کس هرچه می‌خواهد بگوید. انقلاب اسلامی ثمره‌ی خطبه فدک است. در بحث نصرت امام است، و همین الان در انقلاب اگر ما خطبه فدک را خوب کار بکنیم «حُضورُ الحاضِر» برای الحُجة القائم ایجاد می‌شود، ولاغیر. هیچ راه دیگر هم نداریم.

آقا خطبه فدک چیست؟ آقا خطبه فدک چیست؟ من یک مقدمه‌ای از خطبه فدک محضرتان عرض کنم، فکر می‌کنم برای امشب دیگر کافی می‌شود. ابن‌ابی‌الحدید در نهج البلاغه، جلد ۱۶ صفحه ۲۳۴ می‌فرماید «حَدَّثَنی اِبْنِ عَبَاس، قَال حَدَّثَتْنِی عَقِیلَتَنَا زِیْنَب بِنْتِ عَلْی (ع)» حالا فهمیدی؟ زینب کبری از سن ۳-۴ سالگی دارد تربیت می‌کند برای یار امام زمان (ع)! این خطبه را که دارد نقل می‌کند؟ حضرت زینب سلام الله علیها. چند سالشان است؟ ۳-۴ سالشان است. «...حَدَّثَتْنِی عَقِیلَتَنَا زِیْنَب بِنْتِ عَلْی (ع)» حضرت زینب (س) این خطبه را آمده نقل کرده و خیلی هم ریز نقل می‌کند؛ قبل از آن مادرش چه شکلی وارد میدان مبارزه شد، بعد از آن به بابای‌م به ایشان چه گفت و آخرین جمله‌ی مادرم چه بود... در همه این صحنه حضرت زینب (س) حضور دارد، این خطبه چه کار می‌کند؟ یک کتاب به‌تان معرفی می‌کنم نگاه بکنید. «بنور فاطمه اهتدیت» من با نور فاطمه زهرا (س) هدایت شدم. از این کتاب‌ها داریم، مثلا «لقد شيعني الحسين» ، امام حسین (ع) من را شیعه کرد. «بنور فاطمه اهتدیت» من با نور فاطمه زهرا (س) هدایت شدم. بعد در آن‌جا می‌فرماید که، نویسنده می‌گوید، آقای دکتر عبدالمنعم حسن، آن‌جا در مقدمه می‌گوید این خطبه از آدم عادی صادر نمی‌شود، این معجزه است. بعد می‌گوید که آن‌چیزی که برای من خیلی تعجب‌آور بود [این خطبه] در برابر که؟ در برابر رئیس جامعه اسلامی. در آن‌جایی که تمام دهان‌ها بسته شد. عده‌ای بهت حادثه داشتند، عده‌ای احساس می‌کردند حرف زدنشان اثری ندارد، دختر پیغمبر اکرم (ص) امام جامعه اسلامی، بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، آمد در برابر رئیس؛ بزرگترین آدم از نظر خواص سیاسی، در آن جامعه، محکم جلوی‌ش ایستاد گفت: دروغ‌گو! «نَبَثتُم کِتابَ اللّه وَراءَ ظُهُورِکُم»!، ادعای مسلمانی دارید ولی دروغ می‌گوید. «لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا»، بعد می‌گوید من رفتم به امام جماعت مسجدمان گفتم دختر پیغمبر (ص) راست می‌گوید؟ گفت «انها صدیقه» تمام ائمه ما - جانم فدای‌شان بشود، رهبر عزیزمان، وقتی می‌خواهند روضه بگیرند بالا سرشان می‌نویسند، «انها صدیقه الشهیده». تمام ائمه ما به مادرشان می‌گفتند صدیقه الشهیده. همین چند سال پیش زیرنویس تلویزیون می‌گفت ارتحال حضرت زهرا (س). بابا، «انها صدیقه الشهیده»! مادر ما را کشتند، مادر ما راست گفت و در حال راست گفتن‌ش کشتند. آقا چرا مادر ما را کشتند؟ چون راست گفت. چون در برابر خواص سیاسی جامعه راست، گفت، هیچ چیز را پنهان نکرد.به عنوان مأموم، چون امام جامعه دست‌ش بسته است و ضلع دیگر ماموم‌های جامعه هم سکوت کردند. گفتم ما در این جامعه یک مثلث داریم، امام در رأس، دو سنخ مأموم. یک نفر فاطمه زهرا (س) و عده‌ای از مأموم‌‌هایی که مؤمن به امیرالمؤمنین هستند، حضرت را کاملا قبول دارند، اما نمی‌توانند حرف بزنند. به هر مصلحتی حرف نمی‌زنند، ساکت‌اند. در این فضا حضرت زهرا (س) صحبت کردند.

خطبه فدک و احکام ثانویه اجتماعی

خب ابتدای خطبه را فقط یک دو تا کلمه بگویم عرضم تمام. «أَنَّهُ لَمَّا أَجْمَعَ» آن دو نفر که غاصبین فدک هستند، اسم نمی‌بریم «عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَكاً وَ بَلَغَها ذلِكَ» به محض این‌که حضرت زهرا (س) متوجه شدند، متوجه شدند که شورش سقیفه، یعنی شورش حاکمیتی، الان این حاکمیت جعلی، این حاکمیت غصبی، اولین حرکت حکومتی خودش را انجام داد، یک قاعده در عالم سیاست هست «الاذن فی الشیئی اذن فی لوازمه»، اگر فاطمه زهرا (س) در اولین حرکت حکومتی، که اولین کاری که انجام داد آمد فدک را گرفت، اگر در این اولین کار سکوت می‌کرد، کار تمام بود. این‌جا مادر گفت باید خون من ریخته بشود. یا حق برمی‌گردد به علی (ع) یا خونم ریخته می‌شود. اگر خونم ریخته بشود، خون دختر پیغمبر (ص) ریخته‌شده، [مثل] بمب صدا می‌کند. همین برای من کافی است. آقا چرا فدک؟ آقا حالا حضرت زهرا (س)، از این فدک می‌گویید. نه! تو گوش بده. اولین حرکت رسمی حکومت جعلی است. اگر این تثبیت می‌شد، حکومت تثبیت می‌شد. حضرت می‌خواستند زیرآب این حکومت جعلی را بزنند. آقا نمی‌شد مادر در کوچه، در آن شرایط، که آن مرد نامحرم آمد جلوی مادر ما را گرفت، نمی‌شد حالا در آن شرایط مادر آن نوشته‌ای که اولی نوشت را می‌دادند به‌ش؟ لاأقل کار تمام می‌شد. خوب گوش بده؛ اگر مادر آن روز آن نوشته را می‌داد آن حکومت تثبیت می‌شد، می‌خواستند تثبیت نشود. خیلی مهم است‌ها.

عرض ما تمام است دیگر؛ آقا مادر ما رفت به میدان، چه شکلی رفت به میدان؟ بچه‌ها خیلی شیوه رفتن مادر ما به میدان مهم است. بگذارید فقط عبارت‌ش را بخوانم؛ «لاثَت خِمارِها عَلی رأسِها»، مادر ما خمار خودشان را به سرشان پیچیدند - بچه‌ها اخلاق تشکیلاتی خیلی مهم است، ما شاید در ناحیه فردی انقدر لازم نباشد بعضی از اصول را خیلی با دقت رعایت بکنیم، اما رفقا وقتی می‌شویم فعال انقلابی، وقتی می‌شویم فعال تشکیلاتی، وقتی می‌شویم مربی، وقتی به ما نگاه می‌کنند، می‌خواهیم یک حرکتی را در جامعه ایجاد بکنیم؛ خیلی ریز کارهای‌مان مهم است. ان‌شاءالله فردا شب برای‌تان می‌گویم. در فضای فردی فاطمه زهرا (س) این خصوصیاتی که برای حجاب آمده آن‌جا نیست. اما این‌جا حضرت می‌خواهند بروند یک فرماندهی بکنند وسط میدان! دقت بکن. «لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُيُولَهَا، مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَا مِشْيَةَ رَسُولِ اللَّهِ»؛ حضرت این مقنعه را پیچیدند دور سرشان، چادر را سرشان کردند، در یک تیم ده تا پانزده نفره، «لُمَة» [یعنی] گفتند حداقل ده نفر. ده نفر از خانم‌ها قاطی یک سری از خانم‌ها رفتند. چادرشان انقدر بلند بود که یک مقداری زیر پای‌شان گیر می‌کرد. بعد مانند پیغمبر اکرم (ص) راه می‌رفتند. این‌ها را، همه را، به‌ش می‌گویند چه؟ آن چیزی را مردم نفهمیدند! این‌ها احکام فردی نیست، این‌ها احکام ثانویه اجتماعی است.

برق‌ها را خاموش کردند، بگذار در این برق خاموش کردن بگویم. الان به صدا و سیما بگویی که آقا، حجاب باید افراد داشته باشند. می‌گوید: آقا کلاه‌گیس بگذارد اشکال ندارد، کلاه گیس حرام است؟ موی‌ش را ندیده‌است که، حرام نیست که. می‌گوییم: ببین، این آدم که آمده در تلویزیون، با این فضای کشف حجاب این کار را خراب می‌کند. چرا [اگر] در خانه خودش، جلوی فامیل‌ش، در خیابان شخصی خودش با کلاه گیس بیاید من می‌گویم اشکال ندارد، چون موی‌ش را که ندیدند، کلاه گیس را دیدند. آقا بازیگر خارجی می‌گذاریم، مسیحی می‌گذاریم. این‌که احکام اسلام را ندارد که. ببین! این احکام ثانویه امامت جامعه است، این تاثیرگذاری در جامعه است. آن‌جا نیا سر من را کلاه بگذار که من بازیگر مسیحی آورده‌ام پس اشکال ندارد. فهمیدی چه شد؟ این را باید بگذارم فردا شب توضیح بدهم. حضرت زهرا (س) چه شکلی وارد عرصه مبارزه شدند؟ این را مسئولین ما باید بفهمند. آقا من عمل حرامی انجام داده‌ام یک همچنین خانه‌ای دارم؟ بایست بابا! پاشو مسئول نشو بیا این طرف هرکار می‌خواهی بکنی بکن. تو در رأسی الان احکام مخصوص داری! آن‌جا کار دارم من. مادر ما وقتی که آمدند امامت مبارزه را برعهده گرفتند، حضرت زینب (س) خاص دارند بیان می‌کنند رفتار مادر را. رفتند در مجلس چه کار کردند؟ عین عبارت است. به محض این‌که حضرت زهرا (س) رفتند در مجلس «فَجَلَسَتْ ثُمَّ أَنَّتْ أَنَّةً أَجْهَشَ الْقَوْمُ لَهَا بِالْبُکاءِ» مقابل که؟ عین عبارت در خطبه فدک؛ مقابل که وایستادند یک‌دفعه یک ناله زدند؟ لا اله الا الله؛ دقیقا مقابل آن کسی که، «حتّی دخلت علی...» اسمش را نمی‌برم، «ابی فلان» مقابل او ایستادند، بعد یک نگاهی کردند یک ناله زدند. بعد که همه جمعیت با حضرت ناله زدند، حضرت یک دقیقه نشستند، دوباره ناله زدند؛ همه جمعیت ناله زدند. کامل جمعیت را پختند برای مبارزه بعد نکات خودشان را گفتند.

«صل الله علیک یا فاطمه، صل الله علیک یا فاطمه، صل الله علیک یا فاطمه»

هیأت الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفحجت الاسلام هدایتفاطمیه99فدک
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید