مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۳۱ دقیقه·۴ سال پیش

ساختارهای فرهنگی اسلام

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلَی وَ نِعْمَ النَّصِیر.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ. الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا وَ نَبیِّنا، حبیبِنا وَ حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِاالقاسِم المُصطَفی مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیبینَ الطَّاهِرِین ألمَعصومین.

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فیها طَوِیلا.

آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست/ هر کجا هست، خدایا به سلامت دارش

عرض تسلیت محضر امام زمان (ع) در شب شهادت جد عزیزشان، امام علی بن الحسین، زین العابدین، امام سجاد (ع)، صلوات بفرستیم.

امام سجاد (ع)؛ ۳۵ سال تلاش برای حفظ واقعه کربلا

یکی از غریب‌ترین افرادی که در کربلا حماسه آفرید ولی اسمی از ایشان در دهه‌ی محرم نیست، امام سجاد (ع) هستند. بالاخره هر شب ما برای یکی از بزرگان کربلا داریم عزاداری می‌کنیم، اما یک شب اختصاص به علی بن الحسین (ع) ندارد. حیف بود که ما امشب، که به روایتی شب شهادت امام سجاد (ع) است، اختصاص ندهیم، یعنی برای آقا فقط روضه می‌خواهیم بخوانیم، برای آقا می‌خواهیم گریه کنیم. امام سجاد (ع) را می‌خواهم از زاویه‌ی بحث خودم تماشا کنم، و آن، این زاویه‌ای که در این یک هفته محضرتان تقدیم کردم. که ساختارهایی بعد از پیغمبر اکرم (ص)، بیست و سه سال زحمت پیغمبر اکرم (ص)، که ۶۸۰۰ سال تمدن کفر را نابود کرد، ساختارهایی باعث شد که این تمدن منحرف شود و ثمره‌ی این انحراف کشتن اباعبدالله الحسین (ع) به اسم پیغمبر اکرم (ص)، و با شعار توحید و نبوت بود. دقیقا پرچم داعش را ۱۳۰۰-۱۴۰۰ سال پیش دستشان گرفتند، قرآن خواندند، امام حسین (ع) را کشتند. از این قسمت نکته‌ی ‌مهم کار این است، من که تا امشب برایتان گفتم این‌قدر اهل بین مظلوم بودند؛ امام حسین (ع) ۱۰ سال در مدینه امامت کرد، یک سوال فقهی از ایشان نپرسیدند، ۳۵ سال امامت امام سجاد (ع) باعث شد که امام باقرِ (ع) چهل ساله که در کربلا پنج سالشان است، وقتی به امامت می‌رسند، خوب دقت بکنید، «جَاءَ العُلَماء يَقْصِدُونَهُ بِالْمَدِينَهْ مِنْ كُلِّ اُفْقٍ»، از تمام نقاط جهان اسلام بلیط می‌گیرند، می‌آیند خدمت امام باقر (ع)، سوال فقهی‌شان را بپرسند و برگردند. این کم معجزه‌ای هست برای خون امام حسین (ع)؟ این کم ساختارشکنی است؟ که من عرض کردم قیام امام حسین (ع) را از زاویه‌ی تغییر ساختارها می‌خواهیم نگاه‌ کنیم. چه کار کردند امام حسین (ع) و چه حرکتی را امام سجاد (ع) انجام دادند، که این‌قدر موفقیت ایجاد شد؟ من بارها گفته‌ام اگر شما می‌خواهید پیروزی امام حسین (ع) را تماشا کنید، باید از بعد از دوره‌ی امام سجاد (ع) تماشا کنید. خیلی راحت من جواب را گفتم دیگر، تمام حرکت امام سجاد (ع) در دوره ی ۳۵ سال امامتشان یک کلمه بیش‌تر نبود؛ من حسین فاطمه (ع) را در یک روز کربلا تقسیم می‌کنم به ۳۵ سال، ۳۵ سال کربلا نشان می‌دهم. و اگر این عملیات را انجام بدهم پیروزی‌های اباعبدالله الحسین (ع) ظاهر می‌شود.

یاد امام حسین (ع)؛ آثار فرهنگی و رسانه‌ای کربلا

اولویت فرهنگی امروز چیست؟ خیلی دیگر باید خلاصه بکنیم، ما دیگر شب های بحث‌مان دارد تمام می‌شود. من ساختار سیاسی را دیشب یک اشاره‌ای کردم بحث ولایت و پیوستگی و شدت وابستگی. دلبستگی، پیوستگی و وابستگی ما به چیست؟ آن تعیین کننده‌ی ولایت ماست. در ساختار فرهنگی ولی وقتی در رأس قرار می‌گیرد، و آن اتصال را بین جامعه ایجاد می‌کند، مهم‌ترین سوالی که در مرحله‌ی بعد ایجاد می‌شود این سوال است: چه ارزشی الان اولویت دارد؟ ما چه برنامه‌ای را مهم‌تر است که الان اجرا بکنیم؟ اولویت با چیست؟ اولویت را رئیس جامعه، امام جامعه تعیین می‌کند. لذا گفتیم بعد از ساختار سیاسی باید برویم سراغ ساختار فرهنگی. اولویت با چیست؟ بعد بدانید هرچیزی را که دشمن روی آن حساس شد، و به شدت آن را کوبید، بدانید آن اولویت اصلی جامعه‌ی ما باید باشد. مثلا اگر این فرهنگ را آرام‌آرام ایجاد کردند که ویروس کرونا از دم در مجلس امام حسین (ع) شروع می‌شود تا داخل مجلس، یا از دم در مسجد شروع می‌شود تا داخل مسجد، یا، یا، یا... باید بدانیم که از نظر حرکت فرهنگی مسجد و مجلس امام حسین (ع) خیلی اهمیت دارد. من خواهش می‌کنم این صحبت من الان حمل بر این نشود که رعایت نشود، آقا ما واقعا به یک بیماری دچار هستیم که واقعا مرگ‌و‌میرش زیاد است، شیوعش واقعا خطرناک است، باید تا جایی که می‌توانیم مواظبت بکنیم، من الان حاضرم ۱۰۰ تا روایت برایتان بگویم از شدت احتیاط مومن، مواظبت مومن، جان مومن چقدر ارزش دارد، از این حرف‌ها... من حرفم این نیست. ولی این مراعات در یک تبلیغاتی می‌رود فقط در محدوده‌ی مجلس امام حسین (ع)، زیارت، مسجد. دیشب خداوند متعال به ما توفیق داد که برای دیدن یکی از ارحام من طرف شمال شهر بروم، در خیابان ولیعصر حد واسط پل ونک تا پل پارک‌وی تا میدان تجریش این مغازه‌هایی که غذافروشی بودند، همین جور چشمم افتاد، دیدم چگونه مردم شب شام غریبان هجوم آورده‌اند و کنار همدیگر دارند غذا می‌خورند. من هیچ مانعی نمی‌بینم، ولی فرهنگ‌سازی را می‌خواهم بگویم. مردم در مجلس امام حسین (ع) خیلی مراعات می‌کنند، فدایشان بشوم خیلی خوب است، اما یک جوری تصویر دارد می‌شود که انگار ویروس در این‌جا است، این‌جا مواظبت کنید، جاهای دیگر ویروسی نیست. این می‌شود اولویت‌گذاری فرهنگی. کجا را ما الان باید اولویت داشته باشیم؟ قطعا شما بدانید آنجایی که بیش‌تر تخریبش می‌کنند آن اولویت اصلی ماست. آنجا که بیش‌تر حساسند اولویت اصلی ماست. امام سجاد (ع) دقیقا و دقیقا بعد از کربلا اولویت اصلی فرهنگی‌شان تبیین کربلا بود. و این رمز این بود که در این ۳۵ سال هرچه مردم چهره‌ی این رسانه را تماشا می‌کردند، یک شب برایتان گفتم. گفتم امام ‌حسین (ع) هدفشان در کربلا، یکی از اهدافشان، نشان دادن یک رسانه بود، کار امام حسین (ع) رسانه‌ای بود، لذا با بچه‌هایشان رفتند، به خاطر صید مخاطب، می‌دانید کار رسانه چیست دیگر؟ مخاطبین را صید می‌کند. رسانه‌ای قوی است که برای همه مخاطبین باشد، از کوچک گرفته تا پیرمرد. مثلاً می‌گویند شبکه یک مخاطبش عام است، خوب این قوی‌تر است دیگر، چون همه را دارد پوشش می‌دهد. تمام تلاش امام حسین (ع) این بود که در رسانه‌ی فرهنگی کربلا کاملا مخاطبش عام باشد؛ از بچه کوچک تا بزرگ، خانم و آقا، دختر و پسر، جوان و پیر. این رسانه یک روز بود. نیاز داشت به این‌که تمام ابعادش در سی و پنج سال برای مردم تبیین شود، که حضرت سجاد (ع) تبیین کردند. حالا یک سوال حضرت سجاد (ع) با کلاس درس تبیین کردند؟ نه، با مجلس عزای امام حسین (ع). «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) يَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ». حضرت شغلشان بعد از کربلا چه بود؟ آشپزی برای مجلس امام حسین (ع). یک ساختاری دارد مجلس امام حسین (ع). یکی از مهمترین ابعاد مجلس امام حسین (ع) برای تاثیر گذاری سفره مجلس امام حسین (ع) است، غذایی که در این‌جا داده می‌شود. بعد امام سجاد (ع) غذا درست می‌کردند برای مسجد، برای این که کار فرهنگی بکنند. چون اولویت ساختار فرهنگی امام سجاد (ع) چه بود؟ مَأْتَمِ برای امام حسین (ع). این باعث شد که مردم گرایش پیدا کنند به این که سبک زندگی‌شان را هم بروند بپرسند. لذا ما شصت و هفت هزار حدیث داریم چهل و هفت هزارتایش برای دو امام ما است! امام باقر (ع) و امام صادق (ع). این ساختارسازی که، معرفت ساختارها توسط دو امام ما تبیین شد، امام کاظم (ع) آمد ساختارسازی کند، لذا در اصول کافی داریم که اصلاً تشکیل حکومت و قیام برای امام کاظم (ع) ایجاد شده بود، تقدیر شده بود، تا حضرت امام کاظم (ع) آمدند بعد از این که ساختارها توسط امام باقر (ع) و امام صادق(ع) تبیین شد، بیایند اجرایی کنند دشمن فهمید. از این‌جا است که آن حصرها و تبعیدها و زندان‌ها و شکنجه‌های شدید شروع می‌شود، که دوباره ساختارسازی حضرات معصومین (ع) و اجرایی کردن آن، رفت در شبکه‌ی وکالتی، رفت در بحث نیابت و ولایت فقیه، که تا الان هم ادامه دارد. این جریان تا الان ادامه دارد. یعنی اجرا کردن ساختارهایی که باقِرَیْن و صادِقَیْن برای ما تبیین کردند. اگر شما تمام احادیث اهل بیت (ع) را کنار بگذارید فقط امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بماند، کافیست برای این‌که ما تمام ساختارهای جامعه مهدوی را بتوانیم استنباط کنیم. این معجزه خون اباعبدالله الحسین (ع) بود و حرکت امام سجاد (ع). لذا امام سجاد (ع) کارشان خیلی اهمیت دارد.

پایدار کردن جایگاه ائمه؛ پیوست سیاسی، فرهنگی، اقتصادی امام سجاد (ع) به کربلا

عرایضم را برگردانم، منظم کنم، برویم جلو. با یک سوال دوباره بحثم را شروع می‌کنم دوباره. ابا عبدالله الحسین (ع)، در حکومت یزید قرار گرفتند، محکم فرمودند «مِثْلِي لا يُبايِعُ مِثْلِه». می‌خواهم همین بحث را از زاویه دیگری شروع کنم. «مِثْلِي لا يُبايِعُ مِثْلِه». مثل من، که قبلا بحثش را کرده‌ام، مثل من، آن تمدنی که من دنبالش هستم، هیچ‌وقت با ساختاری که یزید دارد ایجاد می‌کند، نمی‌سازد. «مِثْلِي لا يُبايِعُ مِثْلِه». حالا من از شما یک سوال می‌پرسم امام سجاد (ع) بعد از امام حسین (ع) در حکومت دیگری قرار گرفتند؟ غیر از یزید بود؟ یا بعد از امام حسین (ع) امام سجاد (ع) در حکومت یزید بود؟ بود یا نبود؟ چرا امام سجاد (ع) کار پدرشان را انجام ندادند؟ اصلا خیلی عجیب است آدم احساس می‌کند امام حسین (ع) یک استثناء بوده‌است، که حرف غلطی است این حرف، احساس است، انگار امام حسین (ع) یک کار استثنائی کرده است. چون هیچ‌کس کار امام حسین (ع) را انجام نداده‌است. بابا یزید که همان یزید بود، بلکه پرروتر شده‌بود! می‌دانید یکی از مشکلات ما بعد از کربلا این است؛ مردم، مسلمان‌ها، کاملاً ناامید شدند. لذا در روایت دارد « اِرْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَيْــنِ (ع)». می‌دانید چه می‌گفتند؟ می‌گفتند زینت دوش پیغمبر اکرم (ص)، رفت در گودی قتلگاه، با این وضعیت شهید شد، هیچ اتفاقی نیافتاد، نه آسمانی بر زمین افتاد، نه عذابی نازل شد، یک‌مرتبه آرام‌ آرام، یک پچ‌پچی آمد که نکند اصلا خبری نباشد؟ نکند اصلا واقعیتی در عالم نیست؟ اگر خدایی بود...، می‌خواهم شبهه را تبیین کنم، چرا «اِرْتَدَّ النّاسُ...» و امام سجاد (ع) چه کار کردند؟ فدایشان شوم! واقعاً یک مرتبه این موضوع مطرح شد، ما که می‌دانیم پسر پیغمبر (ص) بود! حالا اگر در کربلا انکار کردیم، و هی امام حسین (ع) مظلوم گفتند، «ألَسْتُ اِبْنِ نَبیِکُم؟»، همه سکوت کردند، همه که در دل می‌دانستند ایشان پسر پیغمبر (ص) است. پسر پیغمبر (ص) را ترور نکردند؛ یادتان باشد معجزه خون اباعبدالله الحسین (ع)، و حرکت عظیم امام سجاد (ع)، این شد که بعد از امام حسین (ع)، تا امام حسن عسکری (ع)، تمام اهل بیت ما چه شدند؟ مخفیانه ترور شدند! وقتی امام کاظم (ع) را شهید می‌کنند، چهار بزرگ شیعه را می‌آورند، می‌گویند شما شهادت دهید که هیچ اثری از خنجر و نیزه و قتل این‌جا نیست. ایشان به مرگ طبیعی رفته ‌است. امام رضا (ع) را مأمون وقتی شهید کرد، اعلام کرد ایشان به مرگ طبیعی رفته ‌است، من نکشته‌ام. منصور دوانقی آمد بالای سر امام صادق (ع)، بالای سر قبر امام صادق (ع) دو ساعت سخنرانی کرد. آن‌چنان از فضایل امام صادق (ع) گفت که مردم همه داشتند گریه می‌کردند. خودش هم گریه کرد، روضه خواند، در وصف امام صادق (ع). کسی جرئت نمی‌کرد. من اصلا نمی‌دانم این زمانه، چگونه یک‌دفعه یزید می‌آید قاه قاه می‌خندد... می‌گوید من کشتم... «قُتِلَ الحُسین بِسَیفِ جَدّه». روایت پیغمبر است. این آدم مخالف پیغمبر است. خارجی است. اصلا شما ادبیات این فضا را نگاه کنید نه قبلش تکرار شده نه بعدش. ببینم امام سجاد (ع) مگر در دوره‌ی یزید نیست؟ یزید با همین ادبیات. چرا امام سجاد (ع) کار پدرشان را نکردند؟ دقیقاً همان تفکری که در ذهن مختار آمد. می‌دانی چه در ذهن مختار بود؟ مختار دقیقاً می‌گفت خون امام حسین (ع) دل مردم را لرزانده است. تو تیر آخر را بزنی تمدن اینها نابود شده است، چرا تیر آخر را نمی‌زنی؟ لذا رفت پیش محمد حنفیه، لذا رفت پیش مصعب بن زبیر، لذا رفت پیش... دید انگار امام سجاد (ع) برنامه‌ای برای این موضوع ندارند. یزید همان یزید است، اما امام سجاد (ع) کار امام حسین را نمی‌کنند. جواب: امام حسین (ع) عملیات را انجام دادند، عملیات هم پیروز شده ‌است. منتهی این عملیات یک پیوست فرهنگی، سیاسی، اقتصادی دارد. پیوست فرهنگی، سیاسی، اقتصادی آن باید اجرا شود تا عملیات نشان داده‌ شود. لذا من امشب می‌خواهم راجع به پیوست فرهنگی، سیاسی، اقتصادی امام سجاد (ع) با شما صحبت کنم. بعد خیلی آرام بگویم، بگویم، آی کسانی که اهل عجله هستید، ما نتوانستیم از گوهر و طلای عملیات حسینی (ع) درست بهره بگیریم. بهره‌ی ما در حد یک تغییر نظام عالی بود. من این چند شب راجع به بحث ساختارها صحبت کردم، بگویم اصل نظام معصوم است. اصل نظام معصوم است یعنی آن‌چه که اهل بیت از ما می‌خواهند در فضای نظام این است که نائب امام یا خود امام، در راس باشد، و ساختار کاملا تحت نظارت نائب امام باشد. در این کاملا مشکلی نداریم؛ ما در این مسیر خوب توانستیم از جریان کربلا استفاده کنیم. اما ادامه‌ی آن، در آن پیوست فرهنگی، اقتصادی، سیاسی را کوتاهی کردیم. لذا ساختارهای زیرین ما مشکل‌دار شد. ما یک زمانی شب شهادت امام رضا (ع) در همین مکان مقدس گفتم؛ گفتم اگر می‌خواهیم کار بعد از امام حسین را یاد بگیریم، ببینیم امام رضا علیه‌السلام چگونه با دشمن خاکستری مبارزه کرد. نوع مبارزه دیگر شمشیر زدن نیست. امام سجاد علیه‌السلام با همان یزید چگونه مبارزه کرد. بابا دیگر روی عملیات امام حسین نمی‌خواهد تو عملیات انجام بدهی! پیوست فرهنگی، سیاسی، اقتصادی‌اش را خوب جلو برو. دقیقا آن نقطه‌ی ضعفی که امروز ما داریم! تا بگویی الان مشکلات جدی است، در برنامه‌ها، مدل‌ها و ساختارها اشکال است؛ سریع رگش بیرون می‌زند، بزنیم، بکوبیم، انقلاب کنیم. اشتباه بعضی‌‌ها را زمان حضرت امام سجاد نکن، ببین امام سجاد چگونه بعد از انقلاب حسینی رفتار کرد، چگونه دارد در دل جامعه‌ی اسلامی ایجاد ساختار می‌کند. فرهنگ، یعنی اولویت‌های ارزشی، ببین امام سجاد چه ارزش‌هایی را در اولویت قرار داد. ببین امام سجاد در فضای سیاسی چه کار کرد.

مظلومیت امام سجاد علیه‌السلام

بگذارید من جایگاه سیاسی امام سجاد را برایتان توضیح بدهم، شما می‌دانستید جایگاه سیاسی امام حسین علیه‌السلام، نزد مردم آن‌قدر واضح بود، چون همه‌ی مردم دیده‌ بودند که امام حسین علیه‌السلام بر دوش پیغمبر بود. اما آیا شما می‌دانستید از نظر سیاسی ما یک نص بر معرفی امام ‌سجاد نداریم؟ غیر از آن حدیث خاص فاطمی که بر لوح محفوظ، حضرت زهرا هم دارند نقل می‌کنند که اسم ائمه هم است، آن الان برای ما در قاب می‌گذارند، زمان اهل بیت آن مکتوم بوده ‌است؛ مخفی‌ بوده‌ است. یک: تازه انحرافی‌اش است، از شدت تقیه، امام حسین علیه‌السلام -دیروز گفتم- در کربلا طوری رفتار می‌کنند که مردم احساس کنند، امام بعد از امام حسین کیست؟ علی اکبر (ع) است، «ان الله اصطفی آدم و نوحا»، ببین حضرت قشنگ دارند آیاتی را می‌خوانند که اصطفا است، یعنی انتخاب امام است. «فنظر الیه نظر آیس»، یک طوری امام حسین رفتار کرد، «یا عمر قطع الله رحمک، کما قطعت رحمی». تو دیگر من را مقطوع کردی، یعنی حضرت طوری دارند نشان می‌دهند که چه؟ امام بعد از من، علی ‌اکبر (ع) است که او را هم شهید کردید، دیگر خیالتان راحت شد؟ که گفتم؛ حضرت این‌گونه رفتار می‌کنند که امام سجاد جانشان حفظ بشود، اما مردم نمی‌شناسند. امام سجاد علیه‌السلام در دعای صحیفه‌ی سجادیه، دعای ۴۷؛ دعای عرفه می‌فرماید: «اللهم انک ایدت دینک فی کل عوان بامام». می‌گوید خدایا تو به یک امامی دین خودت را حفظ می‌کنی، اما من هیچ جا ندیدم امام سجاد بگوید: «انا امام المسلمین». قبلا برایتان گفتم، گفتم اولین کسی که رسما در تریبون رسانه‌ی جامعه‌ی اسلامی صدا زد: «بشرطها و شروطها و انا من شروطها»، من امام هستم، و فقط از طریق من شما می‌توانید دین‌دار باشید، امام رضا بود. اصلا امام سجاد را کسی به عنوان امام نمی‌شناخت، نص علنی هم نداریم. امام حسین علنی معرفی‌ نکرده ‌است. دو: خفقان بنی‌‌امیه هزار برابر شد، چون بنی‌امیه احساس پیروزی می‌کرد، می‌گفت ما کار را تمام کردیم. ما در گودی قتل‌گاه امام حسین را کشتیم، فرزند بزرگترش علی اکبر را هم به شهادت رساندیم، کار تمام شد، بچه‌هایش را هم اسیر کردیم، تمام شد. لذا آن فاجعه‌ی مدینه پیش آمد، می‌دانید آن در فاجعه‌ی مدینه، هرکسی که احساس می‌کردند ذره‌ای از بقایای امام حسین بود، آن را هم دیگر باید نابودش می‌کردند. این‌قدر فاجعه سنگین بود که مروان ملعون که ریشه‌ی کربلا برای مروان است، آمد خانم جوانش را به منزل امام سجاد سپرد؛ یعنی احساس کرد زن و بچه‌ی خودش هم رفتند. حالا جایگاه امام سجاد چه بود که مروان، دشمن اصلی اهل‌بیت، همان کسی که شبانه امام حسین را در مدینه می‌برد و می‌گوید بیعت کن، وگرنه خون و خونریزی می‌شود؛ ناموس خودش را در خانه‌ی امام سجاد می‌گذارد؛ می‌گوید این‌جا مطمئن است؛ و بَه به امام ما که ناموس مروان را نگه می‌دارد؛ بَه به امام ما؛ بَه به امام ما.

شب دوازدهم محرم‌الحرام 1442؛ مسجد دانشگاه شریف
شب دوازدهم محرم‌الحرام 1442؛ مسجد دانشگاه شریف


آمدند خدمت ابی جعفر امام باقر علیه‌السلام. می‌گویند ما بچه بودیم می‌آمدند به بابای من می‌گفتند: «کیف اصبحت؟»، حالت چطور است؟ چطور صبح می‌کنی؟ «قال: اصبحنا خائفین برسول الله.»، ما با ترس صبح می‌کنیم؛ به خاطر انتصابمان به پیغمبر اکرم؛ یعنی فقط چون من بچه‌ی پیغمبر اکرم هستم، صبح با لرز از خواب بیدار می‌شوم. «خائفین برسول الله». این جوّ خفقان بنی‌امیه است. من می‌خواهم خوب بفهمید که آیا اصلا بستر این بود که، درست بود که امام سجاد شمشیر می‌کشید؟ «اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده». تو بالاترین جهاد را کردی. ولی جهاد را یاد بگیرید! به محض این‌که الان کسی می‌گوید ما مشکل ساختاری داریم؛ سریع یاد شمشیر می‌افتند؛ یاد تیر و تفنگ می‌افتند. صبر کن ببینم. تو کی می‌خواهی بنشینی درس بخوانی؟ کی می‌خواهی مدل‌سازی و ساختارسازی بکنی؟ امام سجاد ۳۵ سال ساختارسازی کردند. چند تا از بچه شیعه‌ها راجع به معرفتی که امام سجاد در صحیفه‌ی سجادیه یاد دادند، علم دارند؟

رجال کشی کتابی است که ما بچه‌طلبه‌ها به عنوان کتاب اصلی شناخت یاران اهل‌ بیت می‌شناسیم. کشی در رجال خودش شهادت داده امام سجاد کلا ۴ یار بیش‌تر ندارند. ۴ شیعه بیش‌تر نیست. بعد کشی توضیح می‌دهد و می‌گوید سعید بن مسیب، ابوخالد کابلی، ابوخالد کابلی کسی است که اول شد شیعه‌ی محمد حنفیه، بعدا متوجه شد که محمد ادعای الکی کرده و شیعه‌ی امام سجاد شد؛ یعنی فکر نکن که مثلا شیعه‌ی خیلی سابقه‌داری هم بوده است؛ یک مدتی امامش محمد حنفیه بوده. دیگر چه کسی؟ یحیی بن ام طویل، حالا بین یحیی و سعید بن جبیر اختلاف است؛ یا یحیی یا سعید؛ ولی در قول درست که کشی نقل می‌کند یحیی بن ام طویل است. می‌گویند آمد در مسجد الحرام امام را دید، می‌دانید امام سجاد یک مدتی حلیف البیت بود؛ یعنی در کنار کعبه باقی بود. آمد در مسجد الحرام، دید امام سجاد دارند نماز می‌خوانند. آمد گفت الله اکبر؛ به امام سجاد قامت بست. نمازش که تمام شد یاران حجاج ابن یوسف، بردندش پیش حجاج، حجاج دست و پایش را جابه‌جا برید؛کشیدند و بریدند. این شد یکی از یاران امام سجاد؛ یکی از شیعیان امام سجاد. چهارمی سعید بن جبیر است که اولش جزو یاران حضرت نبود، بعدا فهمید حق با کیست. کلا ۴ آدم بیش‌تر ندارد؛ این می‌شود امام سجاد. البته یارانی که بتوانند همراهی بکنند با حضرت! ببینید حضرات معصومین یک سری یاران نخلستانی دارند، یک سری یاران دانشگاهی دارند، یک سری یارانی دارند که در همه‌ی عرصه‌ها می‌توانند با ایشان همراهی کنند. اینهایی که دارم می‌گویم در آن عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی است که می‌توانند به امام کمک کنند. آنها وضعشان این‌طوری بود. ولی مثلا فرض کن یک شخصی است که حضرت به ایشان یک دعا یاد می‌دهند؛ او همراهی نمی‌کند. مظلومیت امام سجاد را بگویم.

گام‌ اول امام سجاد (ع) پس از کربلا

در این شرایط امام سجاد چه ‌کار کردند؟ قدم اول: من می‌خواهم ساختارهایی که امام سجاد ایجاد کردند، اولویت‌ها [را بگویم]. در این وضعیت باید چه ‌کار کرد؟ باید شمشیر دست گرفت؟ نه. قدم اول، امید و حماسه؛ شما بیانیه‌ی گام دوم رهبرمان را نگاه کنید. دقیقا قدم اول امام سجاد است بعد از کربلا. امید، حماسه. که آقا در خط دوم، سوم بیانیه می‌فرماید: ناامیدی سم مهلک در جامعه است. این‌که بعضی ساختارها غلط است، نه یعنی این‌که بی‌خیال! نه! با امید آن را درست می‌کنیم.

ثمره‌ی کربلا و ایجاد ساختار فرهنگی

شخصی به نام ابراهیم بن طلحه -پسر طلحه است.- به امام سجاد گفت: حالا چه شد؟ پدرتان امام حسین خون را ریخت. خواهرانتان اسیر شدند، عمه‌تان اسیر شد. این‌قدر زجر کشیدید، چه شد؟ ثمره‌ی آن چیست؟ حضرت فرمودند: ابراهیم، گوشت را باز کن، صدای اذان را می‌شنوی؟ اسم جد ما را برد. همین برای ما کافی است. از این‌جا شروع می‌کنیم. این‌که اسم جد ما امروز روی مئذنه می‌رود، ولو این‌که غیر از این همه چیز را خراب می‌کنند، همین برای ما کافی است. ما از اسم جدمان شروع می‌کنیم.

لذا می‌بینید امام سجاد (ع) در کاخ یزید، «فسعد المنبر، فقال»، ای مردم، اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر امام حسین، پسر علی بن ابی طالب، پسر فاطمه زهرا هستم. همه مسخره کردند، تنبک‌زنان، تنبک زدند، خیلی مسخره‌بازی شد. یک‌مرتبه صدای اذان بلند شد -خب اینها اذان را دیگر داشتند.- حضرت از آن‌جا فرمودند: «فَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدُّكَ فَقَدْ كَذَبْتَ»، یزید، این شهادتی که به پیغمبر اکرم دادند، جد تو است یا جد من؟ اگر جد تو است، دروغ نگو. اگر جد من است، «وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدِّي فَلِمَ قَتَلْتَ عِتْرَتَهُ»، یک سوال مطرح کردند؛ چرا خانواده‌ی جد من، که اسمش را بالای مئذنه می‌گویید، کشتید؟ ببین؛ شور، نشاط، حماسه، امید. در این فضا هرکس دیگر بود، با این ناامیدی مردم، با این زیرآب زدن همه چیز... پسر فاطمه را تکه تکه کردند و کشتند، چه خبری شد؟ «ارتد الناس»، دیگر چه کار می‌توانستی بکنی؟

حضرت با یک اسم اذان شروع کردند. مردم مشکل توحیدی پیدا کردند؟ من برایشان صحیفه‌ی سجادیه می‌گویم. دعاها هم همه توحید می‌شود. مردم مشکل ارتباط با خانواده پیدا کردند؟ -سر جای خود باید بگویم؛ مشکل فرهنگی آن زمان، ارتباط با خانواده بود.- من دعای راجع به پدر و مادر به آنها می‌گویم. مردم در روابط اجتماعی «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ یا ابا عبدالله»، مشکل پیدا کردند؟ من برایشان رساله‌ی حقوق می‌گویم. شما نگاه کنید حتی حق حیوانات در آن‌جا هست.

برکت دعای هفتم صحیفه سجادیه

دعایی دارند؛ «یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ»، هر زمانی مشکل پیدا کردی، در این مشکل این‌‌طرف و آن‌طرف را نگاه نکن، که «...أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ... {یوسف، ٣٩}» و دست به دامن نظام غرب و شرق بشوی و در آن بنیان‌ها بروی، «یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ»، ای کسی که فقط به واسطه‌ی تو گره‌ها باز می‌شود. در فضای اقتصاد مقاومتی، در معامله با خدا برایتان توضیح دادم. بعد شما این دعا را نگاه کنید، چه آثاری دارد که امروز رهبر عزیزمان می‌گوید اگر می‌خواهید مشکل کرونا حل شود، این دعا را زیاد بخوانید؛ دعای هفتم صحیفه‌ی سجادیه.

خدا رحمت کند شهید مطهری می‌گوید: من یک همسایه‌ی بی‌حجاب داشتیم، خیلی بدحجاب بود. دوره‌ی قبل طاغوت، در همین تهران. می‌گفت مثلا لباس‌های وحشتناکی می‌پوشید. ما خیلی زجر می‌کشیدیم. دیگر تصمیم گرفته‌ بودیم خانه‌مان عوض کنیم چون خیلی بی‌آبرویی می‌کرد. یک‌بار آمدم بیرون، دیدم خانمش چادر پوشیده، دختر چادر پوشیده، خیلی حجاب محکم. بلافاصله به خانه برگشتم، به خانمم گفتم می‌روی در خانه‌شان، بگویی چه اتفاقی افتاده که اینها حجاب پوشیدند؟ برای من مطهری خیلی لازم است. چه فرهنگی؟ چه نکته‌ای؟ چه روایتی؟ خانمش می‌گوید خب اجازه دهید من غذایی درست کنم، به بهانه‌ی غذا در خانه‌شان بروم. غذایی می‌برد و خوش و بش می‌کند و می‌گوید چه شده؟ کجا بودید؟ می‌گوید ما به اخلمد مشهد رفته‌ بودیم تا بگردیم، در راه برگشت مجبور شدیم از شهر مشهد رد شویم، به فلکه‌ی آب رسیدیم -همه بلد هستید، جلوی باب‌الرضای امام رضا (ع)- دیدیم مردم به این فلکه می‌رسند، از ماشین پیاده می‌شوند، به امام رضا (ع) سلام می‌دهند. من یک‌مرتبه به همسرم گفتم ببین این همه مردم پیاده می‌شوند، شاید فرهنگ این‌جا است. بالاخره ما موزه یا جاهای مختلف می‌رویم، فرهنگ و آداب آن‌جا را رعایت می‌کنیم. شاید مثلا این‌جا باید این کار را بکنیم. ما از ماشین پیاده شدیم سلام دادیم به امام رضا (ع). شب یک جایی بین راه خوابیدیم، من امام رضا (ع) را در خواب دیدم. حضرت فرمودند ما رسم‌مان این است که اگر کسی به ما سلام دهد، ما باید جواب او را بدهیم. خواستم بگویم که شما که به ما سلام دادی، ما باید یک هدیه‌ای هم به شما بدهیم. این دختر شما که این مشکل را دارد، راه حلش دعای هفتم صحیفه‌ی جدم امام سجاد (ع) است. دعای هفتم را بخوان. با این جمله شروع می‌شود: «یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ». می‌گوید من فردا از خواب بیدار شدم، رسیدم تهران و رفتم صحیفه را پیدا کردم و دیدم دعای هفتم دقیقا با همین جمله شروع می‌شود. دعا را خواندم. مشکل دخترم حل شد. وقتی مشکل دخترم حل شد، گفتم یا امام رضا (ع) حالا که شما به ما لطف کردی و هدیه دادی، من هم می‌خواهم مثل شما باشم. دیدیم حجاب بهترین حالت است برای این‌که شیعه امام رضا (ع) باشم.

حالا نمی‌دانم ما چه اشتباهی در زندگی کرده‌ایم که این‌قدر سلام می‌دهیم ولی... «يَرَوْنَ مَقَامِي، وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي، وَ يَرُدُّونَ سَلامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ، وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ...»، یا امام رضا (ع) ما اینها را بلدیم ولی اگر شما می‌آمدی در خوابمان یا بیداری، طور دیگری بود... کرونا آمد، مریضی آمد، ما دیگر نتوانستیم به حرم شما بیاییم. همان یک ذره عشق‌بازی هم دیگر تمام شد.

رفتار زیبای امام سجاد (ع)

عرایضم را تمام کنم. وقتی به امام سجاد (ع) فحش می‌دادند، حضرت چگونه برخورد می‌کرد؟ «جاء شيخ فدنا من نساء الحسين و عياله»، در شام شیخ پیرمردی آمد نزد عمه جان امام سجاد (ع) و خواهرها، شروع به فحاشی کرد و گفت: «الحمد لله الذي قتلكم و أهلككم و أراح البلاد من رجالكم»، خدا را شکر از لوث وجود شما کشور اسلامی پاک شد و از دست شما راحت شدیم و حرف‌های زشت زد. «و أمكن أمير المؤمنين یزید منكم». امام سجاد (ع): «فقال له علي بن الحسين يا شيخ هل قرأت القرآن؟»، عزیزم، قرآن خوانده‌ای؟ بیا با هم راجع به قرآن صحبت کنیم. شیخ گفت مگر شما هم قرآن می‌خوانید؟ امام سجاد (ع) شروع کردند به خواندن آیاتی «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»، بعد حضرت فرمودند ما آن قربی هستیم. گفت عجب، چرا قربی؟ حضرت فرمودند ما فرزند پیغمبر اکرم (ص) هستیم. «إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، گفت آری می‌دانم، سوره أحزاب است. حضرت فرمود ما همان اهل بیت هستیم. حضرت داشتند صحبت می‌کردند، «فبقي الشيخ ساكتا نادما... فبكى الشيخ ورمى عمامته»، پیرمرد عمامه خود را برداشت و روی زمین زد. گفت: آقا شما که هستید؟ ما چه غلطی کردیم که با شما جنگیدیم؟! «و رفع رأسه إلى السماء و قال اللهم إني أبرأ إليك من عدو آل محمد»، و جزء شیعیان حضرت شد. از این آدم‌ها زیاد داریم. امام سجاد (ع) با رفتار زیبا، آن‌قدر عاشق درست کرده بود. مروان می‌آید دم در خانه‌ی امام سجاد (ع) می‌گوید همسرم جوان است می‌ترسم آسیب ببیند.-نامرد! تو فرزندان امام حسین (ع) را آواره‌ی بیابان‌ها کردی، بعد نگران همسرت شدی؟- ولی حضرت یک کلام این‌طور جواب ندادند، گفتند بگو ناموست بیاید این‌جا کنار فرزندان ما باشد تا مشکل حل شود. لا اله الا الله، آن‌قدر حضرت زیبا رفتار کردند.

جلالت و عظمت امام سجاد (ع)

ذهبی جزء بزرگ‌ترین علمایی است که به شدت با شیعه دشمن است، یک کتابی دارد به نام سیر اعلام النبلا، می‌گوید «کان له جلاله عجیبه و حقّ له والله ذلک فقد کان اهلا للامامه العظمى»، من اگر بخواهم در این دنیا یک امام عظیم معرفی کنم می‌گویم: علی بن الحسین بن علی، او امام بود. هیبت و جلالتش.

هشام بن عبدالملک همین‌طور نشسته بود کنار کعبه، یک مرتبه هوس کرد برود حجرالاسود را ببوسد. «حج اراد ان یستلم الحجر»، از منبرش پایین آمد، هر چه فشار آورد به جمعیت، که داخل جمعیت شود، راهش نمی‌دادند. خیلی غرورش شکست، دوباره به بالا برگشت. یک دفعه دید آقایی آمد و نزدیک مطاف که شد، همین که با فاصله مردم دیدند ایشان می‌آید، مدام برایش کوچه باز کردند، همه کنار رفتند، حضرت مستقیم رفتند حجرالاسود را بوسیدند و با یک جلالت و عظمتی برگشتند. هشام بن عبدالملک خیلی نامرد (حسود) بود و می‌خواست که برای امام سجاد (ع) تبلیغ نشود. یک نفر از اهالی شام پرسید که: این فرد کیست که این‌ کار را کرد و آن‌قدر با جلالت رفت؟ هشام بن عبدالملک گفت: «لا اعرفه!»، او را نمی‌شناسم. غریبه بود. یک مرتبه فرزدق گفت: تو نمی‌شناسی؟! «ولکنی اعرفه. هذا الذى تعرف البطحاء وطاءته. ‌و البیت یعرفه و الحل و الحرم. هذا ابن خیر عباد الله کلهم. هذا التقى النقى الطاهر العلم...»، چند صفحه شعر گفت. تو او را نمی‌شناسی؟ او کسی است که سنگ‌های این‌جا می‌شناسندش‌.

می‌دانید محمد حنفی وقتی که ادعا کرد، حضرت فرمودند: عمو جان، تو که می‌دانی حق تو نیست. اگر باور نداری به کنار کبعه برویم. من سلام می‌دهم، تو سلام بده. کبعه جواب هر کس را داد، او امام است. تا امام سجاد (ع) خواستند سلام بدهند، تمام سنگ‌های کف زمین‌ همه با هم شروع کردند: «السلام علیک انت امام المسلمین حقا». فرزدق که این صحنه را دیده بود گفت: «هذا الذى تعرف البطحاء وطاءته». جا پای امام را این‌جا می‌شناسند. تو او را نمی‌شناسی؟!

اهمیت برپایی هیئت عزای امام حسین (ع)

امام با زیبایی رفتار، فرهنگ‌سازی کرد. هیئتی‌ها مظلوم شده‌ایم، می‌دانم. به ما نسبت داده‌اند، می‌دانم. آنهایی که از حرم حضرت معصومه (س) جانمان رد شدند و برگشتند به شهرها و گفتند که آنها کرونایی هستند. به هیئتی‌ها گفتند که عامل فلان هستند. هیچ اشکالی ندارد، شما زیبا رفتار کنید. اکنون وقتش است. خدا شاهد است که دیده‌ام هیئتی‌ها پیام و توییت می‌گذارند که دوستان اکنون وقت زیبا رفتار کردن است. ما همه چیز را عالی رفتار کرده‌ایم. اگر باز هم به ما چیزی گفتند یا تهمتی زدند و با وصله‌ای چسباندند، شما محبت و خوبی کنید. این دست‌ها برای امام حسین (ع) به سینه خورده است. این دست‌ها را نوازش بکنید برای کسانی که بد زبانی به ما می‌کنند‌‌. لذا هیئت‌ها خیلی زیباتر نشان داده شود‌. یادمان باشد رئیس هیئت‌ها امام سجاد (ع) است‌. آشپز هیئت‌ها امام سجاد (ع) است. پیراهن مشکی که پوشیده‌ایم دستور امام سجاد (ع) است. «لبس نساء بنی هاشم السواد». حضرت فرمودند: همه باید مشکی بپوشید. به احترام جدم اباعبدالله. اکنون وظیفه چیست؟ تشکیل مجالس برای امام حسین (ع) است. این فرهنگ را باید زنده بکنیم. بگذارید ناسزا بگویند و تهمت بزنند، ولی ما کارمان را انجام می‌دهیم. مگر امام سجاد کم تهمت خورد؟

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفحجت‌الاسلام هدایتمحرم99
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید