اهمیت زیارت عاشورا
علقمه رسید خدمت امام باقر علیه السلام، گفت: آقا جان ما طاقت نداریم از دور امام حسین را زیارت کنیم؛ دوست داریم یک ذکری به ما یاد بدید که ما حسین را از نزدیک زیارت کنیم. اینجا بود که امام باقر علیه السلام از جانب خداوند متعال یک حدیث قدسی فرمودند که بگو: «السلام علیک یا اباعبدالله». اگر این دعا را بخوانی، این زیارت را بخوانی، مانند کسانی هستی که با امام حسین به شهادت رسیدی.
شباهت ظهور به قیام اباعبدالله (ع)
مشکل ما این است که ظهور شبیه قیام امام حسین (ع) است. امر ظهور طبق روایات قطعی ما، یک شبه اصلاح میشود. یک مرتبه امام حسین (ع) در کربلا ظاهر میشود. از دورهای که امام حسین (ع)، 28 رجب، از مدینه خارج شد تا محرم، مگر چقدر طول کشید. یکدفعه دیدند کار تمام شد. بهت حادثه، همه مسلمانان را گرفت. یک مرتبه ابتلا و فتنه میآید. در آن دوره یک مرتبه لجنهای ساختارهای غلط اجتماعی، خودش را نشان میدهد. اینکه میگوید: من که آب تمیزی داشتم، بابا تو که آب تمیزی داشتی، لجنهایش را نمیدیدی. «گرنه موشی دزد در انبار ماست»، این دزد دارد میبرد. صندوق جهانی پول دارد، میبرد. دارد میخورد.
اهمیت جریان اجتماعی
اعمال فردی ما آنجایی که دارد به آن جریان اجتماعی ضربه میزند خیلی خطرناک میشود، لذا خیلی دقت بکنیم و باید بدانیم همین اعمال فردی ما میتواند زمینهساز خنجر به آن جریان اجتماعی باشد. «اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا»، آنهایی که در جنگ احد جریان اجتماعی اسلام را خراب کردند، پشت پیامبر را خالی کردند و فرار کردند خدا میگوید «بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا»، این بلا سرشان آمد. دقت بکن! ما نمیگوییم اعمال فردی را بیخیال باش. اما افق نگاهت در نظام اجتماعی باشد و جریان کربلا -این را باید شب عاشورا بگویم- و جریان کربلا دقیقا میخواهد این درس را به ما بدهد: افق نگاهت به جریان اجتماعی و امت و ساختار و نظام و مدل باشد.
عامل از دست دادن ساختارهای اصیل
جریان سقیفه این ساختار تمدن پیامبر اکرم (ص) را تمدن 6800 ساله را منحرف کرد. چگونه منحرف کرد؟ ترس، ترس. آدمهایی که نمیتوانند با خدا معامله بکنند، بلکه انسانهایی هستند که به شدت با نقد دنیا معامله میکنند اینها راحت ساختارهای اصیل خودشان را میدهند دست دشمن، راحت جریان را میبازند.
ببین امیرالمؤمنین (ع) در چهار و نیم سال حکومت خودشان، پایان حکومت فرمودند: افتخار علی (ع) این است که امروز در جامعهی اسلامی ما گرسنه و بدون مسکن نداریم.
فضای دین اسلام شما را شجاع بار میآورد، میگوید تو به من اعتماد بکن، اگر به من اعتماد بکنی رشد میکنی. در ساختار اقتصادی، در ساختار سیاسی، در ساختار فرهنگی به من اعتماد بکن.
دیدن خدا
من یک نکتهای را بگویم، ما امام حسین (ع) را فقط روز عاشورا میبینیم، این غلط است. امام حسین (ع) برای آن که آن حرکت بزرگشان را در صحنهی کربلا به ثمر برسانند و صحنه را با خون امضا کنند و بروند، یک سال یا دو سال قبل از این صحنه دعایی را به ما یاد دادند به نام دعای عرفه؛ خواهش میکنم این دعای عرفه را در برنامهی امام حسین (ع) نگاه کنید. خصوصیت دعای عرفه این است: به تو یک جهانبینی جدیدی در رابطه با خدا میدهد، «اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی اَراکَ»، خدایا من میخواهم در رابطه با تو طوری باشم که دائماً تو را ببینم، مستقیم با تو معامله کنم.
رزق حتمی
حضرت لقمانِ حکیم به پسرش گفت، پسرم نگران رزق هستی؟ نگران اقتصاد هستی؟ میترسی نکند اقتصاد خراب بشود لذا برویم دست بدهیم با این طرف و آن طرفِ عالم؟ پسرم من از شما یک سوالی میپرسم، «و عطفتَ علیَّ قلوب الحواضن» یاد دعای عرفه افتادم دیگر، خدا، تو که قلوب حواضن را به من منعطف کردی، تو که در تمام زندگی به من توجه داشتی، من نگران چه باشم؟ لقمان حکیم به پسرش گفت پسرم، تو وقتی در شکم مادر بودی نگران رزقت بودی؟ تو وقتی که مادر شیرت میداد نگران رزقت بودی؟ پسرم تو وقتی سر سفرهی من بودی، شب غذا میخوردی، نگران بودی فردا صبح چه میشود؟ پسرم بیست سال، بیستوپنج سال اینطور بودی در ادامهی زندگیات میمانی؟
شرک در فضای اقتصادی
آن وقت در فضای اقتصادی، ما مشکلی داریم به نام مرض شرک، میگوییم اگر آن رئیس عالم رویش را برگرداند، ما قطعاً در اقتصاد دچار مشکل میشویم. در فضای دین اسلام برعکس است، میگوید تو با کفار طوری رفتار بکن که رویشان را برگردانند، «لَا تَرْکنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا» چون آنها به تو نگاه بکنند، «فَتَمَسَّکمُ النَّار» نار زندگیات را آتش میزند، لذا کاری بکن که رویشان را برگردانند
کارمند خدا
شاید یک شبههای الان پیش بیاید؛ اگر این طور باشد، اصلاً ما چرا کار بکنیم؟ همه چیز دست خداست و رزق دست خداست و اقتصاد دست خداست و این حرفها. فدای امام کاظم (ع)، این عالم اهل بیت بشوم. امام کاظم (ع) در تحفالعقول فرمودند: «لایَشْغَلُکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْروضٍ» آن رزقی که قطعاً دست خداست و خداوند قسم یاد کرده که من به تو میرسانم. تو به من اعتماد بکن. اقتصادت را اجازه بده امام من رهبری بکند. تو را حق ندارد که از آن عملی که من بر تو واجب کردم باز بدارد. راحت بگویم با یک مثال، یادتان هست گفتم اجیر بودن و کارمند بودن خیلی در اسلام ممدوح نیست، یک مقدار مکروه هم هست ولی ما همهمان اجیر و کارمند خدا هستیم.