زمانها منازل سلوک الی الله اند. هر زمانی یک منزل سلوک است. مرحوم ملکی، انسان هر زمانی که جلوش قرار میگیره برای او اثری ایجاد میکند که اگر از دست داد دیگر تکرار پذیر نیست. حتی سال بعد... در خود این زمانها بعضی زمانها منحصربهفرد هستند. در طول سال چندتا بیشتر از این جور زمانها نداریم...
نکته بعدی: انسان با عمری که خدا در او قرار داده توانی برای همه انسان قرار داده که ابدیت را به دست آورد. ابدیت یعنی حقیقتی که هیچ حد زمانی در آن نباشد؛ پس در این زمان عمر محدود، هر لحظه امکان حرکت نامتناهی باید باشد. یعنی سرمایه انسان در حرکتش در هر لحظه نامتناهی است. محبت در درون انسان مثل انرژی هستهای هست که توان عظیم خفته است.
امام: شهدا در جریان دفاع مقدس یک شبه ره صد سالهای که عرفان طی میکردند، طی کردند.
معلوم میشه این قدرت در وجود ما بوده است که بتوانیم این سرمایه را به فعلیت برسونیم. چنانچه قرآن هم گفته شب قدر از هزار ماه بیشتر است.
آیتالله بهجت: خدای سبحان در زمان تصرف میکند، بتطوری که گاهی یک زمانی محدودی اثر نامحدود در آن ایجاد میکند. روایت که نیفرماید رهبانیت امنی صلاه اللیل، یعنی در ان زمان کوتاهی که نماز شب میخوانند، خدتوند تصرفی میکند که اثری دارد که آن بیستوچهار ساعت مراقبه در رهبانیت دارد.
خداوند سبحان هر ابتلایی را به انسان میدهد، دون طاقت اوست. نه حتی اندازهٔ طاقت او. و علی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین. این نگاه به عنوان یک قاعده. هرچه زمان به ظهور نزدیک تر می.شود شدت ابتلائات و حوادث و نرخ آنها بیشتر میشود. چرا؟ چون زمان ظهور زمانی است که قرار است انسانها حرکت بزرگ بهسوی خدا کنند. این.که در روایت دارد حضرت دست میگذارد بر سر و عقول آنها جمع میشود، بهمعنی همین ابتلائات است که رشد میدهد...
هرچقدر ابتلائات برای کسی و برای جامعهای شدیدتر شود علامت این است که توان و طاقت جامعه بالاتر رفتهاست که آن سطح ابتلائات را دارند. لذا مؤمن هنگام ابتلاء احساس شعف میکند که...
ابتلائات حضرت ایوب و همسرش
ابتلائات حضرت ابراهیم و وادی غیر ذی زرع + ۱۲، ۱۳ سال بعد قضیه ذبح اسماعیل
اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات ... قال انی جاعلک للناس اماما
ابراهیم اول مقامات دیگری چون نبوت و خلت و ... داشت اما بعد از این ابتلائات به مقام امامت رسید.
با ابتلا آن گوهری که انسان در درون خود دارد رو میشود.
هم سرعت وقایع و هم شدت وقایع زیاد میشود. این مومنی که میتواند درمقابل همه این ابتلائات مقاومت کند انسان آخر الزمانی میشود... البته خیلیها ریزش میکنند. اونهایی که ریزش میکنند لزوما چپ نمیکنند و طرد نمیشوند، اما به قله نمیرسند. اما آنهایی که به قله میرسند راه را هموار میکنند و بقیه هم بتوانند در آن راه حرکت کنند. مثال: حرکت جمعی پرندگان که بهصورت یک فلش حرکت میکنند...
در روایات تشبیه شدهاست که رابطه مؤمنون مانند اعضای یک بدن هست.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اَلْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمِثْلِ اَلْجَسَدِ إِذَا اِشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ اَلْحُمَّى
هرچقدر ان تراحم و ترابط و... بین مؤمنین شدیدتر بشود، قدرت جامعه مؤمنین بیشتر میشود.
حرکات دشمن باعث شد نیاز محور مقاومت به ارتباط همدیگر باهم بیشتر بشود، چیزی که دشمن اصلا دوست نداشت... اونها دوست داشتند تکتک با جبهههای مختلف مقاومت بجنگند
تب خیلی نعمت بزرگی است. یک آژیر قرمز بدن است. بدن بسیج میشود برای تولید سلولهاب ایمنی. اینجا همهی بدن او بیماری درگیر میشود، اما از طریق همان عضو... همه امداد میکنند آن عضو را، تا آن عضو تقویت بشود و با بیماری درگیر بشوند. در نظام اجتماعی هم دسمن صهیونیستی و مقابلهی مدبرانه و هوشمندانهی جبههی مقاومت...
هرچه به سمت آخر الزمان نزدیک میشویم، جنگها بیشتر بهصورت جنگ شناختی میشه... در جریان سوریه قبل از رسیدن به شهرها با جنگ شناختی شهرها را فتح کردهبودند. در سال ۱۴۰۱ هم با یک جنگ شناختی وارد شدهبودند، خودشان میدانند چقدر در این کار هزینه کردند.
در این جنگ روانی اگر دیدیم احساس یأس و احساس ضعف و انفعال کردیم، به همون نسبت شکست خوردهایم. پیروزی و شکست در دایره جنگ شناختی، به امید و یأس بستگی دارد.
ان مع العسر یسرا
مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا.
اگر انسان در هر لحظه میتواند توان ابدی داشتهباشد، و ... خلاصه نتیجه: مؤمن وقتی میبیند ابتلائات شدید را، یک حالت شکر و دلخوشی نسبت به این که امید دارد جامعه به ظهور نزدیک بشود...
و الو استقاموا علی الطریقه لاسقیناکم ماءاً غدقاً
اگر استقامت بود، از آب گوارای ولایت اهل بیت سیراب میشود.