میگویند موش صحرایی وقتی برای خودش لانه میسازد، دو راه خروجی برای آن قرار میدهد، اما یکی از این راهها را طوری میسازد که وقتی به سطح زمین میرسد، آنجا را سوراخ نمیکند؛ بلکه لایه نازکی از خاک را باقی میگذارد تا سوراخ پنهان باشد. زمانی که دشمن از سوراخ دیگر وارد شد، او با سرش به آن موضع مخفی میزند و آنجا را سوراخ کرده و فرار میکند. عرب ها به این راه خروجی مخفی موش صحرایی «نافقاء» میگویند. ریشه کلمه «نفاق».
نفاق از کجا آمد؟
نفاق از مفاهیمیاست که تعریف دقیق آن را کم و بیش، همه میدانند. تظاهر به ایمان، ولی عدم اعتقاد باطنی. اما چیزی که برای همه واضح نیست، تشخیص نفاق است. برای شناخت نفاق در اسلام، مطالعه مبدا شکلگیری نفاق، یعنی صدر اسلام سودمند است؛ چرا که از آن، هم انگیزه نفاق را میتوان فهمید، هم برخورد نبی اکرم(ص) با منافقین را؛ که الگویی برای امروز ماست.
درباره انگیزه منافق باید تفکیکی قائل بود؛ شخصی که فقط به فکر منافع مادی و زودرس است با شخصی که هدفش ضربه از درون به حکومت اسلامیاست، در نفاق شاید مشترک باشد، اما انگیزههای متفاوتی دارد. انگیزه اولی طمع ثروت و موقعیت اجتماعی است؛ اما برای دومی، لااقل در وهله اول، ثروت برایش مهم نیست. او سعی دارد با چهره موجه، در رئوس حاکمیت نفوذ کند تا با تصمیم گیریهایش جریان اصیل اسلام را منحرف و در نهایت نابود کند. دلیل اصلی این حرکت ترس از مقابله مستقیم به خاطر قدرت حکومت اسلامیاست.
عبدالله ابن ابی بن سلول قرار بود پس از مدت ها کشمکش بین اوس و خزرج، سرپرست این دو طایفه شود؛ که با قضیه هجرت پیامبر(ص) و پیمانها و جریانات بعد ار آن، این اتفاق نیفتاد. همین موضوع، حسد را که از عوامل ایجاد نفاق است، در او شعلهور کرد و تشکیلدهنده هسته مرکزی نفاق در مدینه شد. از طرفی یهودیان مدینه که از مدتها پیش به شیوههای مختلف سعی در جلوگیری از گسترش اسلام داشتند، حالا با تشکیل حکومت پیامبر(ص) در مدینه، تصمیم گرفتند اهداف خود را به وسیله کسانی که به ظاهر اسلام آوردند، پیش بگیرند. شاید بتوان گفت نفاق حتی اگر خودش زادهی جریان معاند نباشد لااقل با آن در ارتباط است.
نفاق چه کرد؟
منافقین صدر اسلام فعالیتهایی داشتند که اغلب در قرآن هم اشاره شده، که در ادامه برخی از آنها را ذکر میکنیم:
در واقعه تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه منافقان با همکاری یهود شایعات وسیعی مبنی بر ابطال نمازهای گذشته و... رواج دادند که خداوند متعال با نزول آیاتی این موضوع را روشن کرد.
نافرمانی از پیامبر(ص) و بهانهجویی از دیگر کنشهای نفاق در مدینه بود. در جنگ احزاب و فرمان حفر خندق، منافقین زمانی که چشم مسلمانان را دور میدیدند، از زیر کار در میرفتد یا در زمان تقسیم غنائم و صدقات، اگر سهم بیشتری به آنها میرسید، خوشحال بودند؛ اما زمانی که سهم کمتری میگرفنتد یا وقتی پیامبر صدقات را به مساکین میداد، به حضرت اعتراض و ایشان را به عدالت دعوت میکردند! منافقین در راستای ایجاد تردید و جنگ روانی علیه مسلمانان دست به تمسخر و عیبجویی هم میزدند. مثلا به آنها که سپاه اسلام را تجهیز میکردند، نسبت ریاکاری و خودنمایی میدادند و آنها که به دلیل فقر، اموال ناچیزی میدادند را، مسخره و سرزنش میکردند. همچنین با شیوههای گوناگون سعی داشتند، هم خود صدقه و زکات ندهند و هم دیگران را منع کنند.
تخریب شخصیت اطرافیان و همسران پیامبر(ص) برای ایجاد تردید، عملیات دیگری بود که توسط جریان نفاق انجام میشد.
چیزی که نباید در مطالعه کنشهای نفاق از آن غافل بود، این است که منافقین همیشه سعی در حفظ ظاهر و آراستن خود به شعائر اسلامی داشتند؛ تا بتوانند در قلوب مسلمین اثرگذارتر باشند. واقعه ساخت مسجد ضرار در همین راستا بود که حتی منافقین از پیامبر خواستند که در آن مسجد نماز هم بگزارد تا با ایجاد تقدسی به اهداف شوم خود در پوشش مسجد بپردازند؛ ولی پیامبر(ص) فرمان به تخریب آن مسجد داد.
اما پس از آن که رسول خدا(ص) به دلیل فتنهانگیزی و پیمانشکنی یهود، خطر آنها را دفع کرد، جریان نفاق پس از فتح مکه در چهره تازهای ظهور کرد. بعضی نومسلمانان مکه در واقع از کفر به نفاق گرویدند. با شرایط بعد از فتح و استحکام قدرت اسلام، جریان نفاق دریافت که مقابلههای اینچنینی دیگر جواب نمیدهد و سعی در نفوذ و دراختیارگرفتن مناصب کلیدی حکومت اسلام کرد که حوادث بعد از حجهالوداع را میتوان در این فضا تحلیل نمود.
با نفاق باید چه کرد؟
پدیده نفاق ماهیت پیچیدهای دارد و طبعا مقابله با آن هم ساده نیست؛ تفاوت اصلی معاندین و مشرکین با منافقین در حفظ ظاهر و پنهان شدن پشت حرفهای صحیح است؛ با این هدف که وقتی با آنها مقابله میشود، به واسطه آن چهره، شروع به تطهیر خود و مظلومنمایی کرده و اذهان را با خود همراه سازند.
از آیات قرآن برمیآید که اصلیترین راه مقابله با جریان نفاق ابتدا رسواکردن این جریان در میان جامعه و مدارا با آن تا لحظه آخر است. خداوند متعال نیز وعده رسوایی منافقان در همین دنیا را دادهاست «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ»2«آیا کسانی که در دلهایشان بیماری است[منافقین] گمان کردند خدا کیتههایشان را آشکار نمیکند؟!»
برخوردهای پیامبر(ص) با منافقانی که در مقابل شخص ایشان فتنهانگیزی میکردند، بیاستثننا از روی گذشت و مدارا بود اما در مقابل منافقینی که موجب هتک حرمت مسلمانان میشدند بیهیچ ارفاقی حدود الهی اجرا میشد.
منافق گرچه همیشه سعی در پنهانکردن کفر خود دارد؛ اما حوادث و آزمایشها باعث میشود او از سوراخ پنهانیاش بیرون بیاید؛ چرا که از ویژگیهای منافق بیهدفی و سرگردانی است «مذبذبین بین ذلک»3 و او همواره در ترس از برملا شدن به سر میبرد.
نفاق ادامه دارد؟
انگیزهها و دلایل ایجاد نفاق، این نتیجه را میرساند که این جریان در حکومت اسلامیدر هر مقطع زمانی میتواند شکل بگیرد و به تعبیر بهتر قطعا شکل میگیرد. در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) نیز افراد به ظاهر پیرو ایشان، کم نبودند که باعث مشکلات فراوان و گمراهی بسیاری شدند؛ البته روشنگریها و اقدامات حضرت و یاران بصیرش، از هدف اصلیتر منافقین که نابودی اصل اسلام بود، جلوگیری کرد.
امروز هم با قدرت گرفتن نظام اسلامی، انسانهای به ظاهر انقلابی چه با هدف طمع ثروت و مقام و چه با هدف نابودی و استحاله نظام از ابتدای شکلگیری نهضت امام مشغول فعالیت بوده و هستند. آنها که خود را یار امام(ره) جا زدند و بعدها در مناصب کلیدی اهداف خود را پیش بردند. اما بزنگاه رسوایی منافق، فتنههاست و در آخرالزمان این رسوایی بیشتر میشود.
بیشترین اثرگذاری در این مطلب را جامعه اسلامی، میتواند بگذارد؛ که باید با شناخت علائم نفاق و تقویت بصیرت سوراخ پنهانی این موشها را پیدا کرده و از فعالیت آنها ممانعت کند؛ تا روزی که حکومت قائم(عج) تشکیل شود و آنروز «تُعِزُّ بِهَاالْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَاالنِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ»5 انشاءالله.
---------------
(1) سوره آل عمران آیه 154
(2) سوره محمد(ص) آیه 29
(3) سوره نساء آیه 143
(4) کنزالعمال - 31170
(5) فرازی از دعای شریفه افتتاح
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.