بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سخنرانی احیای شب ۲۳ام رمضان / ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ / حجت الإسلام قاسمیان
سردار زاهدی و سید رضی گلهای ناشناخته جمهوری اسلامی برای مقاومت بودند. قرآن هیچگاه خودش و مسلمانان را در موضع ضعف نمیگذارد. همانگونه که میفرماید با اهل کتاب جدال احسن کنید در ادامه نیز میفرماید مگر انکه خیلی مشکل داشته باشند و اصطلاحا کرم داشته باشند. مثلا وقتی که عقیله بنی هاشم جلوی یزید صحبت میکنند انقدر از موضع قدرت سخن میگویند که یزید میگوید چرا اینها همانند پیروزان صحبت میکنند؟
نکته اول انکه همانگونه که تاکید شده هیچ موقع نزاع نکنید، گفته شده که نگذارید دشمن هیچگاه احساس سبقت کند. مردم و مسئولین باید به این نکته دقت کنند. نکته دوم نحوه مطالبه از نیروهایی است که میخواهند درس پشیماندهنده بدهند. اقدام پشیمان کننده در قران اینگونه است که جوری بزن که در پشتصحنه دشمن کنار بکشد. روندی که تو یه چیزی میگویی اون یک چیز دیگر و تا آخر، به جنگ منجر میشود. بلکه باید اولین چیزی که گفت یک داد بزرگ بزنید تا همه چیز تمام شود. برای مودت داد بلند بزن. اگر مسئولین تصمیم بر جنگ دارند این روند خوبی است اما اگر میخواهند اقدام پشیمانکننده بکنند داد بلند بزنند و به مردم اطلاع بدهند. بسیاری از اقدامات بازدارنده قران با «قل» است. انسان هم حرف میزند و هم عمل میکند. گزارش بدهید جوری که هم دل مومنین شاد شود و هم کار درست انجام گردد. مسئولین باید بترسند که از زدنهای مکرر مردم بیحس شوند و مشمول گذر زمان گردد. چنانچه اقدام پشیمانکننده نکنند جنگ میشود و تردیدی در ان نیست. یکی از سپاهیانی که یهودیان بر روی انها عملیات انجام میدهند سپاه رعب است. پس با یک رسانه و داد محکم بزنید و درست بزنید.
سپاهیان امام انتقام، انتقام
رجزخوانیهایی که در کربلا بوده حس مظلومیت به طرف مقابل القا نمیکرد. در هیچ جای عالم مظلومیت جذاب نیست و مومن نباید بدبختنمایی کند. مومن متجمل است. در عین انکه ندارد جوری حرف می زند که انگار خیلی دارد.
اساتیدی مثل ایت االله جاودان فرمودن گل کار این شب قدر دل بیکینه است. مثلا در داستان حضرت یوسف (ع)، بعد از اینکه برادرانش او را در چاه میاندازند میگوید سرزنشی بر شما نیست و شیطان رابطه ما را به هم زده است. در حالیکه حضرت یعقوب چون شیخ است قلبش کمتر نسبت به شاب رقیق است و میگوید بعدا برایشان استغفار میطلبد. خدا نگاه میکند ببیند دل شما چگونه است. ولی اگر با تمام ضعف همه را ببخشیم و صفح کنیم، شب قدرمان اباد میشود.
یک نوع امر به معروف در قرآن آورده شده و یک نوع دیگر را ما انجام میدهیم. امر به معروف و نهی از منکر نظام هنجارساز ما هستند و جزو فروع دین نیست بلکه اصول دینی است که هنجارهای فروع دین را میسازد. قران ویژگی منافقان را نهی از معروف و امر به منکر میداند. هنجار منکر و معروف را انچنان عوض میکنند که جایگاهشان برعکس میشود. مثلا به قتل ولد میگویند سقط یک شی و به راحتی این کار را انجام میدهند. یا مثلا قران راجع به قوم لوط میگوید احدی قبل از شما همچنین نکرده بود و قبح این کار را ریختید.
با به هم ریختن وحدت جامعه، دوقطبیهایی در جامعه پدید میاید. وحدت محور دارد و محور وحدت جامعه بحث ولایت است. سوره مبارکه نسا سوره اطاعت است که از خانواده به حکومت اسلامی میرسد. در حوزه بحث منافقین که زیرآب ولی را در اطاعت میزنند و خداوند میفرماید ما انها را به حال خود رها میکنیم و بد مسیری را میروند و خداوند شرک را نمیبخشد. این بدان معنا است که نفاق معادل شرک است و خداوند فرموده که نفاق را هرگز نمیبخشد. بحث نبوت با رسالت متفاوت است و رسالت جایگاه اجتماعی رسول است. امام میفرماید ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است و شبیه نخ تسبیح است.
در سوره نسا میفرماید اگر دستورات ولی جامعه را گوش ندهیم کفر است. اگر این محوریت حفظ شود پای نخبهها وسط میاید و باید هزینه بدهند زیرا با توده مردم فرق میکنند چون امت هستند. در درجه اول باید خیر را تبیین کنند. تا خیر و شر در جامعه درست جا نیفتد نمیتواند درست جریان پیدا کند. این گروه که دارای تریبون هستند باید پاسخگو باشند. اگر در جامعه کانونهای متراکم دینداری درست کردید انگاه با امر به معروف و نهی از منکر تهاجم کنید.