ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

شهید معرکه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

یک‌سال از شهادت حاج قاسم گذشت، شهادتی که هر چند همه برای این شهید عزیز چنین عاقبتی را منتظر بودند، یعنی اگر امثال او به مرگی غیر از شهادت از دنیا بروند جای تعجب و تأثر دارد، اما ضمن این‌که منتظرالوقوع بود این شهادت همه را هم متأثر کرد، هم غافل‌گیر، و به نقطه‌ای رسید که حتی کسانی که با او و با خط او با مکتب او با راه او با سابقه او عداوت داشتند یا زبان در دهان گرفتند یا مجبور به همراهی با آن، خیل و سیل بزرگ امت شدند که سوگوار این داغ و مصیبت‌زده این مصیبت بزرگ شده‌بودند.

عزاداری امیرالمؤمنین علیه السلام

انسان در فضای تاریخ نمونه‌های این‌چنین شخصیت‌هایی که اهل بیت و رهبران و اولیاء در هنگام رفتن‌شان متأثر شده‌باشند را نمونه‌هایی می‌بیند و با یادآوری جایگاه این شهید عزیز والامقام احساس می‌کند که به یاد آن بزرگان و به یاد آن استوانه‌های مجموعه و جمعیت اهل بیت علیهم السلام می‌افتد. شخصیت‌هایی مثل عمار و مالک، مثل جعفر و حمزه، مثل قمربنی‌هاشم و مسلم. آن‌چیزی هم که دین از ما انتظار دارد، و از ما خواسته و به ما نشان داده، برای اوج‌گیری و حرکت، رسیدن به چنین جایگاه‌هایی‌ است. این‌که می‌بینیم امیرالمؤمنین علی (ع) موقعی که خبر شهادت مالک اشتر می‌پیچد، خب روال و عرف این است، موقعی که کسی از دنیا می‌رفت یا به شهادت می‌رسید، مردم داغ‌دار می‌شدند، ابتدا خانواده‌ی او اولین داغ‌دیدگان بودند و بعد قبیله‌ی او و بقیه، می‌رفتند به خانواده و قبیله تسلیت می‌گفتند.

حجت‌های خدا برای ما

و حاج قاسم این اتمام حجت را بر همه ما داشت. اگر ما در تاریخ، در قصه‌های مربوط به کربلا و امیرالمؤمنین (ع) و معصومین علیهم‌السلام می‌شنیدیم انسان‌هایی به این جایگاه رسیدند، خداوند این حجت‌ها را به ما نشان داد که دائما از این حجت‌ها پیش چشم ماست. این‌که خود حاج قاسم یاد کند از آن شهید، که وصیت کرد در کنار او دفن بشود و دائم از کرامات آن شهید بگوید و بعد بگوید: آن شهدا کجا، ما کجا. این‌ها حجت‌های خدا بر ما هستند. و می‌شود در زمانه‌ی قحطی که تصور قحطی می‌رود، چنین گوهرهایی پرورش پیدا بکند. اصلا خداوند کارش همین است. در روایات داریم، می‌فرماید نزدیک‌ترین موقعیت‌های فرج، ناامیدکننده‌ترین و سخت‌ترین حالات بنده ‌است. هر وقت احساس کردی دیگر هیچ راهی نداری، به بن‌بست کامل رسیدی بدان نزدیک‌ترین موقعیت به فرج آن‌جاست.

مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی؛ مسجد دانشگاه شریف
مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی؛ مسجد دانشگاه شریف


فضای اطراف حاج قاسم

حاج قاسم در کدام فضا می‌آید و عرضه می‌شود؟ و شهدای بزرگی که همراه و هم‌نفس حاج قاسم بودند، پیش از او رفتند یا به او ملحق خواهند شد؟ در فضایی که رژیم پهلوی تصور می‌کند با آن جریان تغییر فرهنگی و تخلیه کردن تمام عناصر فرهنگی از وجود این ملت و القای یک فرهنگ فاسد وابسته‌ی غرب‌زده، جوان‌ها جوان‌های مطلوب فرهنگی شاه قراره بشوند. در آن فضا، امام این‌ها را می‌آید انتخاب می‌کند، امام گلچین می‌کند، امام تحمل ایجاد می‌کند و ببینید این‌ها می‌آیند، به کجا می‌رسند. این تعابیری که شما از حاج قاسم می‌بینید در مورد اینکه: آقا شما با ظاهر افراد قضاوت نکنید.

شرط حجت شدن

حاج قاسم می‌شود این حجت. شرط‌ش چیست؟ خب دین‌داری، بندگی خدا؛ با تمام لوازم‌ش. این بندگی خدا بندگی‌ای‌است که، تلاش می‌کند انسان مومن دائما ارتقا پیدا بکند. دائما رو به جلو حرکت بکند، عیب‌یابی بکند و رفع نقص بکند. دائما به خودش غره و فریفته نشود و به عمل‌ش، دنبال اصلاح باشد. حاج قاسم می‌گوییم ۴۰ سال عبودیت و بندگی، ۴۰ سال مجاهدت و مبارزه؛ ولی عمری بندگی باید بگوییم.

نشانه‌ی مومنین

خدا به ما معرفی می‌کند؛ «انما المومنون الذین» هنگامی که «انما» که در آیه یا عبارتی در ادبیات عرب بیاید، نشان حصر است. مومنون فقط اینها هستند؛ «الذین یومنون بالله و رسوله ثم لم یرتابوا» ایمان آوردند، ایمانشان دچار شک نشد. وسط آن رها نکردند، منقطع نشدند، مداومت داشتند. غیر از این، عمل صالح؛ «و جاهدوا باموالهم و انفسهم» با مال و جان مجاهده کردند. نه چسبندگی به دنیا داشتند، در ظاهر دنیا، و نه خودشان برای خودشان تعلقی به این دنیا می‌دیدند، راحت از جان می‌گذشتند. اهل جان‌فشانی و هزینه کردن در راه دین خدا بودند، فی سبیل الله. «اولئک هم الصادقون» دنبال آدم صادق می‌گردید، اینها هستند. «ثبت لی قدم صدق» خدایا به من قدم صدق باثبات صدق همراهی خودت را عنایت کن. عاشورایی‌ها اینها هستند. این قدم صدق در وجود حاج قاسم هست. و در وجود هر کسی که در این مسیر می‌خواهد برود باید باشد. نهراسیدن، خسته نشدن، عقب‌نشینی نکردن، ناامید نشدن، از از دست دادن یاری احساس بن‌بست نکردن.

آمدند به مقام معظم رهبری گفتند آقا تیمم بدن ایشان خیلی سخت بود، نتوانستیم غسل‌شان بدهیم، بدن اینقدر تکه تکه و قطعه قطعه شده بود. آقا فرمودند ایشان شهید معرکه بود، بگویید شیبه آن شهیدی بود که اباعبدالله الحسین (ع) فرمود ای جوانان بنی هاشم بیایید این عزیزتان را ببرید.
هیأت الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفحجت الاسلام رستمیحاج قاسم سلیمانیمرد میدان
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید