امام زمان (عج) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شده و بعد از به شهادت رسیدن پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هجری قمری، یعنی در سن پنج سالگی، به مقام امامت رسیدند.
یکی از سوالاتی در این باره مطرح میشود آن است که چگونه میتوان پذیرفت کودکی در سن پنج سالگی به مقام ولایت و امامت منصوب گردد و به ماموریت حفظ و تحمل احکام الهی انتخاب شود؟ و چگونه میتواند در آن صغر سن از حیث علم و عمل، امام و پیشوای مردم و حجت خدا باشد؟!
در پاسخ باید گفت که گویا عدهای نبوت و امامت را یک مقام ظاهری ناچیزی پنداشتهاند که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و هرکس صلاحیت دارد که مامور حفظ و تحمل احکام گردد و هیچ نیازی به استعداد و کمال و امتیاز ذاتی نیست؛ بهطوری که ممکن بود به جای حضرت محمد(ص) و امیرالمومنین علی(ع)، افراد دیگری به مقام نبوت و امامت انتخاب شوند! اما اگر تامل کنیم و به اخبار اهل بیت علیهمالسلام مراجعه نماییم، متوجه میشویم که موضوع به این سادگی نیست؛ زیرا نبوت، مقام ارجمندی است که شخص واجد آن مقام، با حق تعالی ارتباط و اتصال داشته، از علوم عوالم غیبی برخوردار میشود، احکام و قوانین بر باطن و قلب نورانیاش وحی و الهام میگردد و به طوری آنها را دریافت میکند که از هرگونه خطا و اشتباهی معصوم است.
ولایت و امامت نیز مقام بزرگی است که واجد آن مقام به طوری احکام الهی و علوم نبوت را تحمل و ضبط میکند که خطا و نسیان و عصیان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غیبی مرتبط است. معلوم است که هرکسی قابلیت و استعداد احراز این مقام والا را ندارد؛ بلکه باید از حیث روح در مرتبه اعلای انسانیت قرار گرفتهباشد تا سزاوار ارتباط با عوالم غیبی و دریافت علوم و ضبط آنها باشد؛ پس پیغمبر و امام از حیث آفرینش ممتازند و به واسطه همین استعداد و امتیاز ذاتیست که خداوند متعال آن را به مقام والای نبوت یا امامت انتخاب میکند.
این امتیاز از همان دوران کودکی در وجود آنان موجود است، اما هر وقت که صلاح بود و شرایط موجود شد و مانعی در کار نبود، آن افراد برجسته، رسماً به مقام و منصب نبوت و امامت معرفی میشوند و مامور حفظ و تحمل احکام میگردند.
این انتخاب و نصب ظاهری، گاهی بعد از بلوغ یا در زمان بزرگسالی انجام میگیرد اما ممکن است در ایام کودکی نیز تحقق پذیرد؛ چنان که حضرت عیسی(ع) در گهواره با مردم سخن گفت و خود را پیغمبر و صاحب کتاب معرفی نمود. خداوند متعال در سوره مریم می فرماید: "عیسی فرمود: من بندهی خدایم که مرا کتاب داده و به پیغمبری برگزیده است و هرکجا باشم مبارکم گردانیده و به نماز و زکات تا زنده هستم سفارشم کردهاست."
از این آیه و آیات دیگر استفاده میشود که حضرت عیسی(ع) از همان ایام کودکی پیغمبر و صاحب کتاب بوده است. از این نظر است که میگوییم هیچ مانعی ندارد که کودکی در سن پنج سالگی با عوالم غیبی ارتباط داشته باشد و به وظیفه سنگین ضبط و تبلیغ احکام منصوب گردد و در انجام وظیفه خویش و ادای این امانت بزرگ کاملاً نیرومند و مقتدر باشد.
اتفاقاً حضرت امام جواد(ع) نیز در هنگام وفات پدر، نه یا هفت ساله بودند و از جهت صغر سن، امامتشان در بین بعضی از شیعیان مورد تردید واقع شد. پس به منظور حل این مشکل، گروهی از بزرگان شیعه خدمت حضرت رسیدند و در مورد مسائل مختلف از ایشان پرسیدند و جواب کافی دریافت نمودند و کراماتی را نیز مشاهده کردند که شک و شبه را از آنان برطرف نمود. حضرت امام رضا(ع) آن جناب را امام و جانشین خود معرفی مینمودند و در مقابل تعجب مخاطبین میفرمودند:"حضرت عیسی(ع) هم در سن کودکی پیغمبر و حجت خدا شد."
امام هادی(ع) نیز شش سال و پنج ماه از سن شریفشان گذشته بود که امام جواد(ع) از دنیا رحلت نموده و امامت به ایشان منتقل گشت.
اگر صفحات تاریخ شرق و غرب را نیز ورق بزنیم، از نوابغی خواهیم خواند که دارای چنان توان و قوائی بودند که در سنین خردسالی از عهده حفظ هزاران مطلب گوناگون و حل مسائل مختلف برمیآمدند و از حیث استعداد و حافظه و قوای ادراکی از مردان چهل ساله عصر خود نیز برتر بودند.
برای مثال میتوان به ابوعلی سینا اشاره کرد که وقتی به سن تمییز رسید، او را به معلم قرآن و معلم ادب سپردند و استاد وی او را به حفظ چندین کتاب از جمله نحوسیبویه، ادبالکاتب، اصلاحالمنطق و العین تکلیف کرد و او همگی آن کتابها را در مدت یک سال و نیم از بر کرد. به گفته خود او،اگر تعویق استاد نبود در کمتر از این مدت نیز از بر مینمود. همچنین هنگامی که به سن دوازده سالگی رسید، بر طبق مذهب ابی حنیفه فتوا میداد!
بنابراین امامت حضرت بقیهالله(عج) در ۵ سالگی و انتصاب ایشان به مقام ولایت و هدایت، نه تنها دور از انتظار نیست، بلکه بیش از پیش حقیقت اسلام واقعی را ثابت میکند؛ تنها، کسی میتواند همان منجی وعده داده شده باشد که خداوند متعال از بدو تولد شخصاً این وظیفه سنگین را در قلب او قرار داده و در همان اوان کودکی، رسماً او را امام گردانیده است.
امیرمحمد رحیمی ۹۹ عمران