ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

عدل یعنی علی

لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُم الکِتابَ والمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ

سوگند که ما پیام‌بران خویش را با دلائل روشن فرستادیم و با آنان کتاب (آسمانی) و میزان ‌(شناسایی حق و قوانین عادلانه) فرود آوردیم که میان مردم به عدالت قیام‌کنند.(الحدید ۲۵)

در این آیه‌ی کریمه، که از پرمحتواترین آیات قرآن می‌باشد، برقراری عدالت به عنوان هدف _ یکی از اهداف متعدد _ بعثت همه‌ی انبیا معرفی‌شده‌است. مقام ِقداست ِعدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی برای آن مبعوث شده‌اند و ترسیم گویایی از چهره‌ی اسلام در زمینه تعلیم و تربیت، گسترش عدل و داد و اجرای دادگری در جامعه‌ی اسلامی است؛ برداشت اصیل اسلام، ما را به ترقی جامعه‌ای که سرشار از استعدادها، قوای انسانی و عدالت اجتماعی است، راهنمایی می‌کند.

از علی سخن گفتن سخت است و چون علی عمل کردن بی‌نهایت دشوار، درباره‌ی علی(ع) سخن گفتن، درباره‌ی یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه درباره‌ی معجزه‌ای است که به صورت انسان در تاریخ متجلی شده‌است. علی که در کوفه، دربرابر یک یتیم، چنان لرزان و پریشان می‌شود، در مبارزه با دشمن آن‌چنان بی‌باکی و خشونت به خرج می‌دهد، الحق که جمع اضداد است. نام او آن‌چنان با عدالت آمیخته‌است که ذکرش، عدالت او را در باورها و اندیشه‌ها، در رفتار و کردار، در عمل و حکومت تداعی می‌کند. بی شک علی(ع) تنها حاکمی است که توانست با آموزه‌های پیام‌بر و نبوغ معنوی خود، عالی‌ترین مبنای حکومتی عدل را در تاریخ حکومتش نمایان سازد. او که خود می‌گوید : «مبادا بپنداری که حکومتی که به تو سپرده‌شده، یک شکار است که به چنگت افتاده‌است، خیر؛ امانتی است که بر گردنت گذاشته‌شده‌است. تو را نرسد که با استبداد و دلخواه در میان مردم رفتارکنی.» به‌راستی که او خود را امانت‌دار مردم می‌دانست و نه مالکی بر آنها، علی بود که نعلینی برای او محبوب‌تر از حکومت بر مردم بود، مگراین‌که حقی را برپا سازد یا باطلی را براندازد، از نظر علی آن اصلی که می‌تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و به پیکر اجتماع، سلامت و به روح اجتماع، آرامش بدهد، عدالت است. در میان «کوچه»‌ها فریاد‌های علی بود که مردم را برای یاری حق فرا می‌خواند و مردمی که انگار«صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لایَعقِلون» بودند، کوفیانی که «فی قُلوبِهِم مَرَض» آن‌ها، مُحرم‌ها را به میدان کشید و هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی امام علی(ع) را به‌گونه‌ای دیگر به گوش رساند؛«وانَّ اَحَبّ ما أنا لاقٍ اِلَیَّ ­الموتَ». به‌راستی که علی جز برپایی حق و برقراری عدالت چه می‌خواست‌؟ علی که این‌گونه به دست کوفیان در محراب به شهادت رسید و طنین «فُزتُ وَ رَبّ الکَعبه» او بود که به گوش می‌رسید… که کوفی وفا نداشت، که اگر داشت، شمشیر ابن‌ملجم‌ها ما را در وحشت دنیای بی‌علی قرار نمی‌داد… به‌راستی که نمی‌توان با این کلمات از علی سخن گفت. باید به سکوت گوش فراداد که سکوت با علی آشناتر است.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه محتشمامیرالمومنینفاطمه شجاعی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید