سال 1376 است. 8 سال از پایان دفاع مقدس گذشته و چهره ایران دیگر شباهتی به روزهای نخستین انقلاب ندارد. تغییرات فرهنگی از راه رسیدهبود. مفاهیم جدیدی مانند اختلاس وارد فرهنگ عامه شدهبود. در این اثنا فیلمی سینمای ایران را تغییر داد. ابراهیم حاتمیکیا که از شاگردان آشنیدهنده سینما و انقلاب، شهید آوینی بود یک تنه ژانر جدیدی را در سینمای ایران به وجود آورد. آژانس شیشهای، تیز، منتقد و کوبنده بود. شعارهای عدالتخواهانه حاج کاظم، <دههات گذشته مربی> سلحشور لحظاتی تاریخی را در پرده سینما به یادگار گذاشتند. حاتمیکیا بنیان ژانری را گذاشت که این روزها آن را ترکیبی از سیاسی و اجتماعی میدانند، ژانری که شاید بتوانیم آن را عدالتخواه بنامیم. ژانری که با وجود موفقیت بینظیر آزانس شیشهای مدتها به فراموشی سپرده شد.
از آن روزها بیش از20 سال گذشت. محتوای جنجالی، توقیف، سیاست، آزانس شیشهای جدید، همه و همه کافی بود تا رضا زهتابچیان با <دیدن این فیلم جرم است> یک شبه بیاید در صدر اخبار سینمایی ایران. دیدن این فیلم جرم است با استفاده هوشمندانه از المانهای استفاده شده در آژانس شیشهای و ترکیب آن با وضعیت فعلی جامعه فیلمی تماشایی است. داستانش ساده است. امیر (با بازی مهدی زمین پرداز) که از فرماندگان پایگاه بسیجی در تهران است جوانی انقلابی است که از دادش بیعدالتیها، آقازادهها و ... بلند شده. همسرش هانیه (با بازی لیندا کیانی) توسط مردی مسن، گردن کلفت و تبعه انگلیس مورد تعرض قرار میگیرد و فرزندش را از دست میدهد. همین اتفاق مشوق امیر برای گروگان گرفتن آن مرد میشود. این بار هم دعوا دو طرف دارد. عدهای مانند امیر که از بیعدالتیها خسته شدند و عدهای هم برای مصلحت و بهانه ندادن به دست معاندین سعی میکنند امیر را از تصمیمش منصرف کنند. دیدن این فیلم جرم است، پر است از کنایه های ریز و درشت به مسئولین، از رفتارشان در برابر تعرض به نوجوانهای ایرانی در عربستان، از به قول آن کاسهلیسی کردنشان از غرب و ...، پر است از لحظههایی که میخواهید بیخیال جمعیت سینما شوید و سینما را با صدای دستانتان پر کنید. دیدن این فیلم جرم است حرف جدیدی ندارد، همان حرفهای آژانس شیشهایست، حرفهایی که گویا از بس شنیدهنشدهاند باید دوباره بیان شوند. حال پس از دوسال توقیف در حال اکران است. سینماهایی که خالی است و شاید بهترین فرصت برای اکران فیلمی است که نه میخواهند دیدهشود و نه از آن صحبت شود. گویا نه تنها دیدن این فیلم جرم است بلکه نوشتن درباره این فیلم نیز جرم است!
دیدن این فیلم جرم است نام عدالتخواهی را دوباره در عرصه سینما طنین انداز کرد، سینمای بیدغدغه امروز ایران که فرسنگها از واقعیات جامعه فاصله دارد. پس از آن آقازاده را سازمان اوج ساخت و مصلحت را هم حوزه هنری روانه جشنواره فجر کرد. با برخاستن نوای عدالتخواهی از گوشه و کنار کشور و ظهور سازمانهایی با بودجههای نسبتا کلان مانند سازمان اوج به نظر میرسد باید شاهد ساخت فیلمهای جسور، عدالتخواهانه و تیز و کوبنده باشیم.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.