سلام علیکم و رحمه الله
اعوذ بالله من شیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین علیهم السلام و لا سیما بقیه الله فی الارضین عجل الله تعالی فرجه الشریف و لعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
خب در محضر سوره مبارکه فتح بودیم، آیات 28 و 29. روز آخری است که من خدمتگزار این جلسه هستم. قرارمان از اول این بود که به دو سوال و دو پرسش پاسخ دهیم. قرآن چرا نازلشد؟ و چگونه به آن هدفی که قرآن برای آن نازلشده، میتوان رسید؟ یک چهبایدکردی در جهت رسیدن به هدف قرآن. در قسمت پایانی آیه 29 عزیزان، بخشی باقی مانده که انشاءالله امروز توضیحش را عرض میکنیم. یک نکته بگویم که این نکته خیلی مهم است. تقریباً یکی دو جمله از وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ این قسمت آیه باقی مانده که توضیح بدهم. انشاءالله این نکته را دقت کنید.
مثالی که در کتاب انجیل بیان شد و دیروز خواندیم وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ که اشاره است به یک زراعتی. توصیفی که خدا در رابطه با جماعت مؤمنین به پیغمبر دارد؛ مثل اینکه دانهای در زمین کاشتهشود و این دانه جوانه و سبزهاش بیرون زدهشود و از دل خاک غلیظ بشود، شدید بشود و روی ساقه و تنه خودش بایستد. يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ. خود ِزارعان به شگفتی واداشتهمیشوند و خداوند از این قدرت و از این جمعیت مؤمنین میخواهد غیظ کفار را در بیاورد. غیظ کسانی که غیر از دین حق را اختیار کردند، در بیاورد. این قدرت اینها را خدا خلاصه به رخ آن ها بکشد. نکتهای که میخواهم بگویم اینجاست عزیزان. نگاه کنید که در قرآن هم دیگر الی ماشاءالله شاهد مثال دارد. دیگر در حدی نیست جلسه آخر سریع بگوییم و عبور کنیم. اگر قرارشد بزرگواران، کار، یک کار بلند مدت شود، اگر قرار شد با یک آیندهنگری این کار تشکیلاتی مؤمنین پیش برود، مثل یک کار کشاورزی میماند که دانه کاشته شود و کمکم بگذرد تا میوه دهد. متأسفانه خیلی از مؤمنین در این حرکت بلندمدت توقع دارند زود به نتیجه برسند. مخصوصاً کاری که مربوط به طراحی جامعه و طراحی تمدن است. معلوم است که زود به نتیجه نمیرسند. باید خون دل خورد. باید تلاش کرد. خیلیها دچار ریزش میشوند. یکی از دلایل ریزشهایی که سر برخی از مؤمنین میآید این است عزیزان، که باور و درک درستی از سنتهای الهی ندارند. بعضیها فکر میکنند که تا گفتند ما مؤمنین به خدا و پیغمبر هستیم و همچنین که میخواهند در جاده ایمان هم قدم بردارند، دیگر باید تمام موانع زود از جلوی پای آنها برداشته شود. نه، اینطور نیست! خدا امتحان میکند. آزمایش میکند. بالا پایین میکند. دائماً خدا اَلَکمیکند جماعت مؤمنین را. معلوم میشود که در سختیها کسی میایستد پای کار یا نه. الان خبری نیست. ما همه نشستیم میگوییم حسین جان فدایت، فدای بچه هایت ... سینه میزنیم، گریه میکنیم. اما در صحنهی عمل معلوم میشود فدایی حسین است یا نه. در صحنهی عمل کسی مدافع مکتب حق است یا نه. و الا زیر کولر گازی مینشینیم بعد افطار، غذا و همه چی فراهم، داد میزنیم لبیک یا حسین. این سنتها و فتنهها را نباید فراموش کنیم.
لذا ببینید من شاید در جلسات قبل هم یک اشاره کردم؛ یکی از آیات بسیاربسیار مهم که فهمش در زندگی مؤمنین خیلی میتواند کارساز باشد که مؤمنین باید بتوانند صابر باشند، هم نباید مایوس بشوند، هم نصرت خدا را نباید فراموش کنند، هم باهم کار جدی کنند، هم حواسشان باشد اَلَک و غربال میشوند، آیه 214 سوره مبارکه بقره است که میفرماید أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ گمانکردید وارد بهشت میشوید؟ بله خدایا، ما گمانکردیم وارد بهشت میشویم. انسان اگر ایمان داشتهباشد، وارد بهشت میشود، دیگر مشکل چیست خدایا؟ میفرماید نه! فکرکردید آنچه که سر قبلیها آمد هنوز سر شما نیامده، وارد بهشت می شوی؟ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ. یعنی اتفاقاتی باید بیفتد که بعد شما بتوانید مسیر سعادت را با صبر و استقامت طیکنید و وارد بهشت شوید. خدایا چه اتفاقی؟ میفرماید مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا. سختیها، گرفتاریها و تنگناها میآیند. شما بزرگواران طول تاریخ را نگاهکنید. این نیست که فکرکنید جبهه حق در شرایط گل و بلبل مثلاً کار دین را پیش میبرده. چقدر جنگها، جهادها، تلاشها، زندانرفتنها، تبعیدشدنها، سختیکشیدنها، این ابتلائات بوده. خدا میگوید کاری کردیم وَزُلْزِلُوا دلهایشان را لرزاندیم. آنچنان هولی به آنها انداختیم حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ تا اینکه پیغمبرشان و مؤمنانی که با پیغمبر بودند دست به دعا برداشتند که خدایا نصرتت کی میآید؟ بینیبینالله رفقا هرکی از خودش جواب بخواهد. ما دعای فرج را عاجزانه میخوانیم؟ ما به این نقطه رسیدیم ؟ آنهایی که میگویند اللهم عجل لویک الفرج با عجز میگویند یا یک چیزی است که همینطور بر زبان جاری میکنیم؟ بالاخره دعای فرج خوب است و ما هم میخوانیم.
اما آیا ما الان حسمان این است که گرفتاریم و بدون امام معصوم نمیتوانیم حرکتکنیم؟ ما باید برسیم به این نقطه. آیا به این نقطه اضطرار به امام رسیدیم؟ نه خیلیهایمان نرسیدیم. گاهی اوقات داریم یک چیزی میگوییم همینطوری. گاهی اوقات داریم همینطوری یک دعایی بر زبان جاری میکنیم. این را بدانیم سنتهای الهی است که خیلیها پای این سنتها که میآید وسط کم میآورند و رها میکنند. سنتهای الهی است، فتنهها هست. خدا دائماً ما را بالا پایین میکند. آمدنمان و رفتنمان در این دنیا، عزیزان، ابتلاء است. الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا. این نکته خیلی مهمی است.
پس در بحث ریزشها که مثلا من یک سوره به شما معرفی کنم، بعداً خواستید رویش دقیق شوید. مثلاً سوره مبارکه تغابن، سورهی ریزش هاست. سورهی کسانی است که بنا به دلیلی که حالا دلایلش مفصل است، دچار ریزش میشود. گاهی اوقات انسان از جانب خانواده آسیب میبیند. از جانب محبتهای فرزند، محبت بین همسر و شخص که انسان میخواهد یک حرکتی انجام بدهد اما یک دفعه دلش خالی میشود، نمیتواند مجاهدانه استقامت کند. گاهی اوقات مصائبی در دنیا میآید. انسان شاکی میشود. حواسش نیست مصائب همه در دست خداست و نکته بعدیای که بگویم و عرضم را جمع و تمام کنیم.
ببینید عزیزان اینجا خدا فرمود يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ همینجور پیش میرویم، پیش میرویم، قویتر میشویم تا خود کسی که آن دانه را کاشت اصلاً تعجب میکند! میگوید یا ابالفضل! به چه قدرتی رسیدیم! چطور این مراحل را طیکردیم؟ اینکه عزیزان، این نکته فراموش نشود. هر وقت صحبت از پیروزی آمد وسط، هر وقت صحبت قدرت و ثروت و یک حکومت اسلامی آمد وسط، شما باید نگران جریان نفوذ باشید؛ نگران جریان نفاق باشید؛ نگران جریانی باشید که ظاهر را خوب حفظ میکند. حتی با عمامهای، عبایی، قبایی، محاسنی، انگشتری ظاهر را حفظ میکند و میآید در بین شما و مؤمنین. میآید در دل تشکیلات حکومت اسلامی. برای اینکه او هم ثروت و قدرتی بدست بیاورد و این حرکت با شتاب و حرکت حتی با سرعت کم، بهسمت آن نقطهی نهایی را در آن یک مانع و یک سد ایجادکند. منافق است، فقط برایش دنیا مهم است. حالا دنیایی دیدهاست، مقام و پولی وسط میآید، آن چیزی هم که من و شما دوست داریم، تکرار میکند. لذا نکتهای که من فکر میکنم در پایان آیه 29 باید دقت کنیم این مطلب است. ببینید جمله آخر میفرماید وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ. خدا به کسانیکه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داد. «مِنْهُمْ»، یکی از وجوه این مِنْ میتواند مِن ِ بیانی باشد؛ یعنی آنهایی که با پیغمبر بودند و با پیغمبر شروع کردند، آیا همه تا آخر با پیغمبر باقی میمانند به نظرتان؟ نه! خیلیها ریزش میکنند. خیلیها در این حرکت نفوذ میکنند. خیلیها از اول به دروغ میآیند و میگویند ما در کنار پیغمبریم، چون محاسبه کردند این دین قرار است جهانی شود، قرار است به یک قدرت و ثروتی برسد. پس ما ظاهرسازی کنیم که به چیزی برسیم، به دنیایی برسیم. و لذا قرآن میفرماید آنهایی که ایمان بیاورند و در ادامه عمل صالح {کردند}، نه گزینشی، مجموع آنچه که شریعت است را بخواهند انجام دهند. لذا اینجا جریان نفاق هم موضوعیت پیدا میکند و هیچ دشمنی بدتر از دشمن جریان نفاق برای حکومت اسلامی نیست.
من فکر میکنم همیشه، هروقت حکومت اسلامی بوده، مانند حکومت پیغمبر که خود پیغمبر طبق نقل فرمود در خطبه غدیر لِعِلْمِي بِقِلَّةِ الْمُتَّقِين وَ كَثْرَةِ الْمُنَافِقِين ، من چون میدانم اهل تقوا کم هستند و منافقین زیادند، از خدا خواستم درباره این قصههای جریان غدیر و نصب رسمی و علنی امیرالمؤمنین به مقام ولایت و خلافت خلاصه ما را معاف بداند. چرا؟ چون میدانم منافقین زیادند. شما میبینید در مدینه، جریان نفاق چون خودشان را شبیه به مؤمنین میکنند تا عوام اهل فهم و بصیرت نشوند. خوب دقیق شوید که عوام جامعه، اهل بصیرت و فهم نمیشوند. حتی خواص جامعه هم دنیاگرایی را در دلشان هیچ سدی در برابر جریان نفاق در جامعه نمیشود. اگر بخواهیم شمشیر بکشیم علیهشان عوام میمانند و چون فهم ندارند میگویند همهتان که یک حرف میزنید و یک شکلید! و اگر نتوانید خواص جامعه را دنیاگرایی را در دلشان از بین ببرید با کار تربیتی، که یک نقطهی مهمی است، شما خیلی اوقات میبینید خواص هم با جریان نفاق دنیاگرا در جامعه همراه میشوند. لذا مبارزه با جریان نفاق مبارزه سادهای نیست. ما در حکومت امیرالمؤمنین هم میبینیم امثال اشعثبنغیثها را. جریان نفاق در حکومت 6 ماهه امام مجتبی هم هست و در جمهوری اسلامی و حکومتی هم که بعد از 41 سال دارد ادامه به حیات میدهد هم این قصه هست. از روز اول بوده و امروز هم هست. باید همیشه حواسمان جمع باشد. قصهی نفوذ، قصهی جریان نفاق، قصهی دشمن داخلی یک مطلبی است که هیچ راهحلی ندارد، جز اینکه تلاشکنیم فهم عوام در جامعه بیاید بالا و در کنارش تلاش کنیم خواص جامعه محبت به دنیا در دلشان خشکاندهشود و الّا جریان نفاق از نفهمی عوام جامعه و از دنیاگرایی خواص جامعه همیشه برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند. این شد عزیزان خیلی خلاصه و اجمالی توضیحاتی پیرامون این دو آیه نورانی قرآن. آیه 28 و 29 سوره مبارکه فتح . تقریبا 10 روز ماه رمضانمان، این یک ربع و ده دقیقهها به توضیح خیلی مختصری پیرامون این دو آیه گذشت. پس یادمان نرود خدای حکیم و علیم بعثت پیغمبر را رقم زد و پیغمبر با هدایت آمد و دین حق را برای من و شما آورد و قرار است این دین بر تمام ادیان غلبه کند. قرار است یک دین در دنیا حاکم شود و انشاءالله که شاهد آن روزی باشیم که اتفاق بیفتد و با فرج حجتبنالحسن این اتفاق انشاءالله رقم خواهد خورد. اگر من و شما بخواهیم در خط پیغمبر باشیم، باید نفوذناپذیر در برابر کفار و مهربان و رحیم در برابر مؤمنین باشیم. نمازمان، ارتباط با خدایمان، دست دراز کردن در برابر خدا، در زندگیمان جدی باشد. توجه بکنیم به کارهای تشکیلاتی و کارهایی که بلند مدت است با هدفهایی کلان. انشاءالله بتوانیم مقدمات ظهور حجتبنالحسن را هرچه زودتر فراهم کنیم. از همه عزیزان التماس دعا و همچنین طلب حلالیت دارم اگر خلاصه جسارتی شد یا حرف نامربوطی در این جلسات گفته شد و از دهان ما خارج شد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته