ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

لطفت گرفت از دل ما اختیار را


از

نوکری دل‌تنگ و دل‌خسته

به

اربابی که کرمش لا حد است و حرمش بی‌مرز

از حال ما اگر می‌پرسید، مجبور می‌شویم که دیوانه‌ات شویم؛ لطفت گرفت از دل ما اختیار را

و اما بعد...

حضرت ارباب! ما، از بچگی، یعنی از آن زمان که چشم‌های گرد شده‌مان مات امواج سیاهی می‌شد که در مجلستان بالا و پایین می‌رفتند و خسته از بازیگوشی‌های بچگی می‌خزیدیم زیر چادر مشکی مادر و غرق می‌شدیم در امواج دریای کرمتان، تا همین پارسال که به عشقتان در ایستگاه صلواتی چایی می‌ریختیم و سیاهی می‌زدیم و سیاه می‌پوشیدیم که باز غرق شویم در امواج دریای‌تان، شیفته‌ی یک لحظه حال خوش وسط روضه‌تان بوده و هستیم؛

آنجا که روضه‌خوان سکوت می‌کند و هق هق‌ها فروکش؛ و شما ما را به سرزمین دگرگون خود می‌بری، آنجا که صید در پی صیاد می‌دود ...

حضرت ارباب! این‌ها را نگفتم که خدای ناکرده برایتان فاکتور کنم. اصلا بریده باد زبان نوکری که وظیفه‌اش را برای ارباب فاکتور کند! ماجرای پیرزن و یوسف است...

غرض از مزاحمت اینکه همانطور که می‌دانید دل ما بدون عزایتان می‌میرد. کرونا را هم که در جریانید،

ما هم از خدای‌مان است که همیشه بازار باشد و دوروبرتان شلوغ، خواهشا خودتان ترتیبی بدهید بساط حال خوش ما بر دوام باشد، کسی هم آسیبی نبیند؛ بساط این منحوس هم زودتر برچیده شود که زبانم لال، نکند اربعین...

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفمحتشممحرم99امیرحسین مشکانی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید