توجه به دوری از گناه با حفاظت از نماز
یک روایتی را امروز برای شما میخوانم از حضرت رضا علیهالسلام از کتاب عیون اخبار رضا، از مرحوم صدوق، ایشان یک نکتهای را بیان کرده که حداقلش این است که بگوییم یکی از اتفاقاتی است که میافتد که منجر به گناه کردن ما میشود، امام رضا علیهالسلام اینطور میگویند: « لاَ يَزَالُ اَلشَّيْطَانُ ذَعِراً مِنَ اَلْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسِ - فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ» وقتی که نماز، نمازهای پنجگانه، نمازهای واجبش را ضایع کرد، که ضایع کردن نماز را هم مثل حفاظت از نماز مطلق گفتند منظور فقط اول وقت خواندن نیست، بیتوجه خواندن هم هست، در نماز فکر کردن هم هست، در نماز حواس به هزار جا بودن هم هست، نماز را تند تند خواندن که به کار بعدیام برسم هم هست، در نماز فکر این که جواب فلانی را در گروه چه بدهم هم هست، بعد از نماز یک دعای ساده نخواندن هم هست، خیلی چیزهای دیگر هم هست. بعد امام رضا علیهالسلام اینطور میگویند: «ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ» وقتی نماز اول وقت را، نمازهای واجبش را ضایع کرد، شیطان بر او جرات پیدا میکند. «أَوْقَعَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ» میاندازدش، داخلش میکند در گناههای بزرگ. »أَوْقَعَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ». در گناهان تعبیر بکنیم به گناهان کبیره، نمیخواهیم هم تعبیر گناه کبیره بکنیم که ذهنتان برود فقط سراغ چند تا گناه خاص. فِي اَلْعَظَائِمِ یعنی گناههای بزرگ. یکی از عواملی که موجب میشود انسان خدای نکرده دست از پا خطا بکند، لااقلش این است زمینه برای دست از پا خطا کردن و گناه کردنش فراهم بشود، یکی از عواملش نمازهای اول وقت را ضایع کردن است. نمازهای اول وقت را ضایع کردن است.
اتکا به مردم در حکمرانی اسلامی
برویم سراغ متن بحث، راجع به برخی از این گزارههایی که صحبت میکنم و عرض میکنم چون مطالب متعدد و متنوعی صحبت شده قبلا و شما هم شنیدید فقط به آن اشاره میکنم که برسیم به حرفهایی که میخواهیم در ادامهی آنها بزنیم. من تلاش میکنم که نکات را رعایت کنم و جملات را دقیق به کار ببرم. در مدل حکمرانی اسلامی اتکا و توجه به مردم و جلو بردن نظام اسلامی بر اساس مردم یک امر انضمامی و در رودربایستی نظامات غربی نیست. این یک گزاره که همه دوستان شنیدهاند.
حضرت آقا میفرمایند امام عزیز مردم سالاری و توجه به مردم را از حاق شریعت بیرون کشید. آقا میگویند اگر مردم سالاری با دین نمیخواند، امام اصلا آدمی نبود که این را برای مدل حکومتداری قبول کند. امام جز تعبد نسبت به آن چیزی که میفهمید حرف دین و شریعت است، کاری نمیکرد. لذا مدل مردم سالاری و اتکاء به مردم و نه فقط اتکاء به رای مردم، اتکاء به مردم و اقامهی دین توسط مردم آن گزارهی کلیدی و محوری نظام اجتماعی ولایی مورد تایید اسلام است. با همهی آیاتی که در این زمینه صحبت شده و شما شنیدید و معروفترین آیه، آیهی ۲۵ سوره مبارکهی حدید است، «...لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» ما همهی انبیا را فرستادیم، بینات فرستادیم و کارهایی کردیم که، مردم، اقامهی قسط بکنند. فاعل اقامهی قسط مردم هستند. این یک گزارهی محوری است.
مردم و رسول، دو عامل موثر در حکمرانی
گزارهی دوم؛ در مدل حکمرانی اسلامی حتما مردم کارها را جلو میبرند اما اگر معنای محوریت این باشد که هر آنچه مردم میخواهند پیش میرود، بنظر میرسد میتواند قابل خدشه و قابل مطالعه باشد. یعنی قرآن کریم هر جا با پیغمبر صحبت میکند در آیات مدنی، با مردم صحبت میکند در آیات مدینه، بین این دو عبارت آیات مردد است، بین «یا ایها الذین امنوا» و «یا ایهاالنبی». یعنی خطابات قرآن برای اصلاح امور جامعه و جلوبردن جامعهی دینی که مهمترین مصداقش در زمان نزول قرآن میشود، یثربی که شده است مدینه النبی، مدل راهنمایی قرآن برای پیشبرد این حرکت اینگونه است که دائما تغییر خطاب اتفاق میافتد. مثلا در آیات آل عمران را اگر نگاه کنید. آیات آلعمران مربوط به سال سوم هجری است، دورهای که اتفاقات جنگ احد در آن فضا اتفاق میافتد و حدود هفت هشت صفحه سورهی آل عمران مربوط به جنگ احد است. آیات را اگر نگاهکنید میبینید مرتبا این تغییر خطاب اتفاق میافتد. با «یا ایها الذین امنوا» صحبت میشود بعد دوباره میآید سراغ «یا ایها النبی». « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ ....» (آیه ۶۵ سوره انفال) مرتبا تغییر خطاب اتفاق میفتد.
خطاب به مومنین گفته میشود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ...» (آیه ۱ سوره حجرات)، مردم از خدا و رسول پیشی نگیرید! سوره مبارکه صف، «َیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»(آیه 2 سوره صف) ﺍﻯ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻰﻛﻨﻴﺪ؟ «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ»(آیه 14 سوره صف). خطاب های متعدد به مردم که شما باید یک کاری بکنید شما باید کار را جلو ببرید.
اما هم زمانش خطاب به پیامبر است، شما در قرآن کریم،آیه آخر سوره مبارکه فتح وقتی میخواهد با جامعه ایمانی صحبت کند به دو رکن اشاره میکند.ممکن است در ذهنتان بگویید این حل شده است، اما اتفاقا بیتوجهی به آن ما را دچار برخی از شبهاتی میکند که این روز ها با آن درگیر هستیم.
توجه به نقش رسول و تبعیت مردم
در مدل حکمرانی اسلامی اتکا و توجه به مردم و جلو بردن نظام اسلامی بر اساس مردم یک امر انضمامی و در رودربایستی نظامات غربی نیست.در مدل حکمرانی اسلامی حتما مردم کارها را جلو میبرند اما اگر معنای محوریت این باشد که هر آنچه مردم میخواهند پیش میرود، بهنظر میرسد میتواند قابل خدشه و قابل مطالعه باشد. یعنی قرآن کریم هر جا با پیغمبر صحبت میکند در آیات مدنی، با مردم صحبت میکند در آیات مدینه، بین این دو عبارت آیات مردد است، بین «یا ایها الذین امنوا» و «یا ایهاالنبی»
خطاب به مومنین گفته میشود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ...» (آیه ۱ سوره حجرات)، مردم از خدا و رسول پیشی نگیرید! سوره مبارکه صف، «َیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»(آیه 2 سوره صف) ﺍﻯ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻰﻛﻨﻴﺪ؟ «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ»(آیه 14 سوره صف). خطاب های متعدد به مردم که شما باید یک کاری بکنید شما باید کار را جلو ببرید.
همچنین میفرماید، «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ »(آیه 29 سوره فتح). یک محوریتی برای پیغمبر میدهد و میگوید «الذین آمنوا معه»، الذین آمنو هم تحت ولایت او هستند، با ولایت او جامعه را جلو میبرند.