دشمنی شیطان
یکی از پدیدههایی که حتما در زندگی فردی و اجتماعی ما باید به آن توجه کرد دشمن قسم خوردهی ماست، شیطان است و شیطان یکی از حقایق قطعی عالم است، قرآن برای ما این طوری گفته است که دشمنی به نام شیطان برای ما وجود دارد. آیات متعددی در قرآن از شیطان حرف زده شده، این آیه به صورت خاص مربوط به شما و شیعیان و محبین خاص ماست. یعنی مدل تعامل شیطان با دوستان ما در این آیه بیان شدهاست.
ما ابزارهای شیطان را در جاهای مختلفی میخوانیم و به آن توجه میکنیم، اما این آیه ظاهرا برای شیعیان امیرالمومنین است. آیه این هست، آیه سورهی مبارکهی اعراف «اعوذ بالله من الشیطان رجیم» از زبان شیطان آیه ی قرآن این طور میفرماید که: «قَالَ فَبِمَا أَغوَيتَنِي لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِراَطَكَ ٱلمُستَقِيمَ» (۱۶ اعراف)؛ شیطان بعد از ماجراهای طرد شدنش از بهشت اینگونه بیان کرد که پروردگارا، چون مرا گمراه کردی، سر راه مستقیم تو قطعا مینشینم، «ثُمَّ لَأتِيَنَّهُم مِّن بَينِ أَيدِيهِم وَمِن خَلفِهِم وَعَن أَيمَنِهِم وَعَن شَمَائِلِهِم وَلَا تَجِدُ أَكثَرَهُم شَكِرِينَ »(۱۷ اعراف)؛ سر راه صراط مستقیم مینشینم از چهار جهت به اینها حمله میکنم.
امام صادق میفرمایند: زراره، این آیه مربوط به شماهاست. مربوط به آنهایی که در مسیر صراط مستقیم هستند. فضای روایت این است، میگوید بقیه در صراط مستقیم نیستند، بقیهای که بر محبت و ولایت امیرالمومنین نیستند.
یکی از راههای دشمن قسمخوردهی ما که سر راه صراط مستقیم مینشیند این است که ماجرای مرگ و عذاب و قیامت و اینها را آسان بگیر، خبری نیست. برای این کار لازم نیست که بیاید سراغ شما اصول عقایدت را چک کند که به معاد و قیامت باور داری یا نه؟ کافی است در لباس دین یا لباس غیردین، به اسم رحمت، به اسم جذب کردن به دین خدا، به اسم ایجاد محبت، پدیدهای به نام مرگ و وعده و وعیدهای خداوند نسبت به عذابهای اخروی را کلا در ذهن شما نادیده بگیرد. لازم نیست بیاید در ذهن شما اینگونه تحلیل کند که باور کردی مرگ نیست؟
خالص سازی مومنان با ابتلائات
این آیهی قرآن هست، «فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ»، این جنود چه کسانی هستد؟ آن قلیلی که قبول کردند با طالوت به جنگ بیایند. یک جماعتی رفتند گفتند برای ما طالوت بفرست،حکم خدا که آمد الا قلیلا نیامدند با طالوت، الان این جماعت باطالوت آمدند، «قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ» به یک نهر آبی رسیدند، جناب طالوت به اینها گفت خدا دارد شما را این نهر امتحان میکند، «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي»، کسی ازین آب نخورد از من است،کسی ازین آب بخورد از من نیست.
«فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ»، از آن قلیلی که آمده بودند همه نشستند و آب خوردند، الا قلیلا منهم، جز عدهی اندکی، «فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»، هنگامی که ازین نهر گذشتند، چه کسانی؟ طالوت و الذین آمنو معه، باهم، اینهاام آمدند و گفتند ما طاقت نداریم بجنگیم، ما طاقت جنگیدن نداریم، چند مرحله الان پالایش شده؟ هنگامی که رسیدند به جالوت، همان کسی که ظالم بود و اینها رفته بودند که با اون بجنگند، «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ».
«فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» به اذن الله جماعت کنارطالوت را شکست دادند «وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ» جناب داوود جالوت را کشت، همان مستکبری که بر سر اینها سوار شدهبود، «وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ» خدا به داوود ملک داد، حکمت داد، از آن چیزهایی که میخواست به او آموزش داد، علم داد، «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ» اگر اینگونه نبود که خدا دفع میکرد خطرهای برخی مردم را به واسطهی برخی دیگر از مردم، زمین دچار فساد میشد، خدا بر مردم و جهانیان با فضل برخورد میکند.
برطرف کردن فساد در جامعه به کمک مردم
ویژگیهای همراهی خدا در این آیات مشخص بود و هست، مدل پرداختن خدا، فضلش را به مردم بیان کردیم، قرآن میگوید اینها رفتن شکسشان دادند، ما اگر بخوایم جلوی یک فسادی را بگیریم اینطوری عمل میکنیم، ما اگر بخواهیم جلوی فساد را بگیریم با بعضی الناس جلوی فساد را میگیریم و این سنت قطعی خداست.