ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۱۵ دقیقه·۳ سال پیش

مسیر سعادت

الحمدلله رب العالمین، و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین، و اللعنت الدائمه علی اعدائهم اجمعین.

اللَّهُمَ کُنْ لِوَلِیکَ الحجه بْنِ الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا

عزاداری‌های همه شما بزرگواران در این ایام محرم و صفر قبول درگاه حق تعالی. ان‌شاءالله خدا در دنیا و آخرت ما را از امام حسین علیه‌السلام جدا نکند.

روایات در اهمیت زیارت امام حسین

بیش از شصت عدد زیارت برای امام حسین علیه‌السلام در روایات ما و یا در انشاء علما به ما رسیده‌است. اکثر آن‌ها زیارات ماثور از ائمه اطهار علیهما سلام هست. هیچ کدام از چهارده معصوم این حجم از زیارت را ندارند. بالاترین‌شان امیرالمومنین هستند که نه تا زیارت دارند، ایشان شصت تا زیارت یا بیش از شصت، شصت‌وچهار تا زیارت هست که برای امام حسین علیه‌السلام در کتب ما ذکر شده است. یک کتابی هست به نام موسوعه زیارات المعصومین، یعنی کل زیارات معصومین را در یک کتاب جمع کردند، آنجا من نگاه کردم و بررسی کردم دیدم بیش از شصت عدد زیارت از ائمه آمده‌است. بعد عجیب و غریب در روایات ما به زیارت امام حسین علیه‌السلام تاکید شده است. خیلی، اصلا بی‌حد و حصر. مقایسه بکنیم بی حد و حصر است. ما خیلی از مناسکی که داریم انجام می‌دهیم، مثلا نماز غفیله کلا یک روایت است. ولی خب مقیدی هستیم و نماز غفیله می‌خوانیم یا کل روایاتی که مربوط به نافله شب، نافله ظهر، صبح، مغرب، عشا هست حدودا چهل و چند روایت است. مناسک ما مثلا بر اساس روایات اهل بیت و تاکیدات آن‌ها، در این حد است. اما فکر می‌کنید در مورد زیارت امام حسین علیه‌السلام چقدر روایت داشته باشیم؟ در یک کتاب بحارالانوار که تقریبا روایت‌های ما درآن جمع شده‌است، کتاب صد و ده جلدی روایت‌های بحارالانوار، جلد نود و نه، صد و صد و یک آن، مربوط به زیارات است. فقط زیارت‌ها را دارد بررسی می‌کند. بعد من آنجا نگاه کردم، که ببینم برای زیارت امام حسین علیه‌السلام چقدر تاکید شده‌است؟ شمردم چهارصد و هشتاد و شش روایت از ائمه در تاکید زیارت امام حسین علیه‌السلام است. این حجم! تازه این‌ها به ما رسیده‌است. حساب کنید بخشی‌اش که اصلا مفقود شده یا به ما نرسیده‌است. چهارصد و هشتاد و شش روایت الان از ائمه در دسترس ماست که می‌گوید به زیارت امام حسین علیه‌السلام بروید. حالا چقدر به بقیه ائمه است. همه ائمه را با هم جمع بکنیم، حالا من نشمردم ولی فکر می‌کنم به صد تا نرسد. یعنی کل روایت‌هایی که مربوط به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تا امام عسگری علیه‌السلام بر اساس روایت‌هایی که تاکید بر زیارت هست، صد تا نمی‌شود. مثلا زیارت امام رضا علیه‌السلام سیزده تا روایت است. چرا اینقدر تاکید بر زیارت امام حسین علیه‌السلام شده‌است؟

برکات زیارت امام حسین علیه‌السلام

یک حکمت عظیمی دارد. حکمت بسیار سنگینی دارد و در آن برکات زیادی برای مومن هست. داشتم می‌شمردم که در این روایت‌ها چه برکاتی برای زیارت امام حسین علیه‌السلام هست. دیدم صد و چند برکت در زیارت امام حسین علیه‌السلام از زبان اهل بیت گفته شده‌است . که کسی که زائر امام حسین علیه‌السلام باشد، به این دست پیدا می‌کند. به این نائل می‌شود. دیگر از اینکه برکت در عمرش و عاقبت به خیری و ... در قیامت چه می‌شود و در دنیا چه می‌شود. مفصل در ثواب در زیارت امام حسین علیه‌السلام تاکید شده است. من نمی‌دانم ما این حجم از تاکید را در هیچ چیزی یادم نمی‌آید از مستحبات یا واجبات داشته باشیم. خیلی حجمش سنگین است و خیلی تاکید شده است. نشان می‌دهد که در درون این زیارت سید‌الشهدا یک حکمت عظیمی وجود دارد که اگر کسی به زیارت بقیه ائمه نائل نشد، شاید اینقدر ضرر نکرده است که در زیارت امام حسین علیه‌السلام اگر کاهلی کرد خیلی ضرر کرده است.

پذیرفتن خطر در زیارت امام حسین

شما هیچ کدام از زیارات را بررسی می‌کنید، روایت‌هایش را من نگاه کردم، هیچ کدام اگر خطری متوجه شما باشد، به آن زیارت ترغیب نشده‌است. خطر، زحمت بله. هر چقدر زحمت بکشی ثواب دارد. اما یک خطر اگر در یکی از این زیارت‌ها شما را تهدید بکند، ترغیب نشده برای آن زیارت. اما برای زیارت امام حسین علیه‌السلام به قدری تاکید شده و خطرش را بپذیری! چه جور خطری؟ خراش بیفتد؟ مثلا تشنگی و گرسنگی؟ نه! جانت را پایش دادن! عجیب است. شخصی می‌آید محضر امام سجاد علیه‌السلام نامش زائده‌بن‌غالب است. زندان‌بان کوفه است. محضر امام سجاد علیه السلام می‌رسد، در مدینه به ایشان عرض می‌‌کند آقا ما از شیعیان شماییم. خیلی ارادت به شما داریم. می‌گویند خب باشه؛ عالی. می‌گوید آقا من هر هفته می‌روم زیارت پدرت حسین. آقا یک دفعه خودش را جمع می‌کند که چی؟ تو مگر نمی‌گویی که زندانبان هستی نمی‌ترسی بکشنت؟ بالأخره تحت نظر هستی در حکومتی. گفت آقا از روزی که پدرت حسین شهید شده، من با خودم عهد کردم هر هفته بروم کربلا را زیارت کنم حتی اگر جانم را پای این بدهم، همیشه زیارت‌ها را می‌روم. در این روایت است که حضرت سه بار فرمود «مرحبا، مرحبا، مرحبا» «هکَذا یُفعَل، هکَذا یُفعَل، هکَذا یُفعَل» «آفرین، آفرین، آفرین» مؤمن باید اینجوری باشد. شیعه‌ی ما باید اینجوری باشد. یعنی خطر دارد برایش ولی حضرت ترغیب می‌کند شما زیارت را ترک نکن. چرا؟ چه سری در زیارت حضرت سیدالشهدا است؟ چه سری است؟ من نمی‌دانم. هیچ وقت نتوانستم دقیق درک کنم. دقیق به آن چیزی که ائمه فرمودند را نمی‌دانم؛ چون برداشت دیگران را خوانده‌ام. نگاه‌های دیگران را خوانده‌ام. اینکه در زنده نگه‌داشتن حماسه‌ی سیدالشهدا چه اتفاقاتی می‌افتد و چه برکاتی دارد؛ ولی من نمی‌دانم چه چیزی در بطن عالم هست مربوط به سیدالشهدا که این حجم از تاکید به زیارت دارد می‌شود. تا جایی که خطرش را هم اگر تهدید شدی بروی زیارت. اصلاً من نمی‌دانم چه هست ولی خیلی حرف است. خیلی در آن حرف هست.

زیارت امام حسین در اربعین

بچه‌ها، دوستان، رفقا، اربعین هم می‌رسد و یکی از روزهای زیارتی امام حسین علیه السلام است. می‌دانی ما برای سیدالشهدا بیش از دوازده روز زیارتی داریم. تمام عیدها روز زیارتی امام حسین علیه السلام است. چه روز عید فطر، عید قربان، عید غدیر؛ همه‌اش روز زیارتی امام حسین علیه السلام است و در ایام‌های مختلف در ماه رجب، ماه شعبان همه‌ی این‌ها داریم؛ حتی شب نیمه‌ی شعبان زیارت امام حسین است. عجیب است! خب؛ از روزهایی که روی آن تأکید شده، اربعین است. اربعین زیارت سیدالشهدا. شما ببینید ما بچه‌های منطقی‌ای هستیم همیشه چرتکه می‌اندازیم ببینیم می‌صرفد؟ می‌صرفد آدم اینجا ریسک کند مثلاً به زحمت بیفتد، برود و بیاید؟ تصورمان این است که زیارت سیدالشهدا در این روزهای اربعین یا مثلاً در کل سال، یک چیزی شبیه این است که آدم نمازش را دارد اول وقت می‌خواند؛ یا مثلاً یک کاری مستحبی مثل غسل جمعه را درست انجام می‌دهد؛ اصلاً در این سطح نیست. اصلاً قابل مقایسه نیست. این را شفاف کسانی که حدیث‌ها را کار می‌کنند این را درک می‌کنند. اصلاً لول(سطح) به قدری فاصله دارد که به هیچ وجه قابل مقایسه با مناسک دیگر ما نیست؛ و این تأکید پشت تأکید و این همه توجه از سوی اهل بیت، برکات عمیقی را برای مؤمنین و شیعیان دارد. یک شبی در اربعین، پیاده‌روی، در یکی از موکب‌ها که استراحت می‌کردیم، بروبچه‌های آن موکب دور هم جمع بودند، داشتند با هم حرف می‌زدند، ماهم قاطیشان شدیم ببینیم چه خبر است؟ به او گفتم تو چه کاره‌ای؟ اون گفت من مهندسم، اون گفت مثلاً قاضیم. یکی گفت دکترم، یکی گفت کارگرم. یکی گفت فلانم، همه شان یک چیزی می‌گفتند بعد من بهش گفتم که این حجم از خرجی که شما می‌دهید، پولش سنگین است؛ چجوری شما این پول را در می‌آورید. گفت ما کل سال همیشه ماهانه پول می‌گذاریم کنار برای چنین ایامی. ما فقط مخصوص اربعین هرماه پول می‌گذاریم و بیست، سی تاییم(بیست، سی نفریم) همیشه باهم هستیم، این موکب را قرار می‌دهیم. بعد من بهش گفتم که خیلی انگیزه‌ی دینیتان قوی است؛ آدم‌های مؤمنی هستید. گفت نه؛ تصور اینجور نکن که ما خیلی دو آتیشه‌ایم؛ نه. گفتم آخر این خیلی انگیزه می‌خواهد که شما این کارها را بکنید. می‌دانی جواب من را چه داد؟ گفت تو نمی‌دانی که ما از امام حسین چه چیزهایی گرفتیم. همین موکب را که برگزار کردیم چه چیزهایی از امام حسین می‌گیریم که اصلاً تو در مخیّله‌ات نمی‌گنجد. بعد شروع کردند هر کدام داستان های زندگیشان را برایم گفتند. این‌ها همه عراقی بودن ها داشتند تعریف می‌کردند و داستانشان را برای من گفتند. درون این چیست؟ این رفقایی که تازه آمدند، میخواهم یک اشاره‌ای بکنم که وسط بحث هستیم. عرض کردم که این حجم از روایاتی که به زیارت امام حسین (علیه الصلاة والسلام) تاکید کرده‌است، بی سابقه است. هیچ مناسک مستحبی در اسلام نداریم که این حجم روی آن تاکید شده باشد، هیچ منسکی نداریم . به او گفتم که کتاب بحارالانوار را نگاه کنید در جلد ۹۹ و ۱۰۱ که روایات زیارات ائمه هست . شما چهارصد ‌و ‌هشتاد و‌ شش روایت از ائمه به ما رسیده‌است و تاکید کرده‌است که زیارت امام حسین رو بروید.

زیارت امام حسین در سیره ائمه اطهار

در حالی است که کل آن دوازده امامی که داریم، مثلا امام حسین را جدا کنیم، امام زمان رو جدا کنیم. ده امام داریم که به زیارتشان می‌رویم و یکی هم که رسول خداست و حضرت زهرا ، مجموعش را که جمع کنید صد تا روایت نمی‌شود ولی به امام حسین این همه تاکید شده‌است، بعد حالا شما الان از من سوال کنید ائمه ما خودشان چقدر به زیارت رفتند؟ که وقتی خودشان می‌گویند قطعا ما سیره ی عملی خودشان را هم بررسی می کنیم ببینیم خودشان چقدر رفته‌اند؟ شصت و چهار جور زیارت از ائمه ما که این‌ها خودشان رفتند زیارت امام حسین و زیارت‌نامه خواندند به ما نقل شده و رسیده‌است. چیزی که اصلا در میان بقیه معصومین وجود ندارد. یعنی برای آنها این حجم از زیارت رفتنی وجود ندارد. امام صادق (ع) دو سال در شهری بنام هیره بوده‌اند. هیره در عراق است. در آنجا تبعید بود که فاصله اش با کربلا صد کیلومتر است. امام صادق (ع) مرتب به کربلا رفته‌است. مرتب هر پنج شنبه به کربلا رفته‌است و در کربلا سیدالشهدا را زیارت کرده‌است و آنجا زیارت نامه‌های مفصلی از امام صادق (ع) وجود دارد که چقدر برکات از زبان یاران ائمه به ما رسیده‌است که امامان ما می گفتند که آنجا بروید که در این همه خیر دنیا و آخرت در آن هست . رفقا ما بچه های زیرکی باید باشیم، باید نگاه کنیم ببینیم دقیقا کجا را باید بزنیم که راه‌ میان‌بر باشد و آن راه ما را نجات بدهد و سعادتمندمان کند. بالاخره ما در این دنیا، فتنه های مختلف، امتحان‌های مختلف، بالاخره ما هزار جور گرفتاریم. به اعمالمان، به افعالمان، به کردارمان ، به حرف زدنمان، گرفتاریم. چیزهایی لازم داریم که میان‌بر باشد که ما را نجات بدهد و واقعا ما را از ورطه‌ی خطاهایی که می‌کنیم نجات دهد و نگذارد که بدبخت شویم، چون بعضی از ما شقی و بدبخت می‌شویم سر همین کارهایی که می‌کنیم، یا به خاطر رفتاری که با دیگران داریم، شقی و بدبخت می‌شویم.

مسیر سعادت

کجای کار می‌تواند ما را بیمه کرده و مراقبت کند و دست غیبی همیشه ما را حفظ کند؟ همه‌ی علمای ما بالاتفاق معتقد بودند زیارت سید الشهدا، توسل به امام حسین، آدم را سعادت‌مند می‌کند. همه‌ی آن‌ها یکی از منظم‌ترین برنامه‌هایشان زیارت سید الشهدا بوده‌است. و آن هم با زحمت، پیاده می‌رفتند، مسیر صد کیلومتری آن موقع نجف تا کربلا را همیشه پیاده با زحمت و تشنگی، و با حالتی که گرد و غبار روی لباس و بدن آن‌ها می‌نشست وارد کربلا می‌شدند و از امام حسین می‌گرفتند. اربعین نه، همیشه هرطوری هست خودمان زیر بیرق امام حسین برسانیم.

حاجی! هیچ کس تضمین نکرده که سعادت‌مند بمیرد. در دقیقه‌ی نود وقتی رفتیم معلوم می‌شود سعادت‌مند رفتیم یا نه، تا آن زمان هیچ چک سفیدی به کسی داده نشده و تضمینی برای کسی نشده‌است. سعی کنیم مسیر سعادت را میانبر برویم که یکی از مسیرهایی که خود اهل بیت فرمودند زیارت سید‌‌الشهدا (ع) و یارانش در کربلا و زیارت قمر منیر بنی هاشم است.

همراهی در همه‌ی عمر

مطلب دومی که در اینجا عرض می‌کنم و اول باید به خودم بگویم این است که اسکندری حواست باشد تنها این نیست که ما وقتی به هیئت می‌‌آییم و اشکی می‌ریزیم و سه چهار روز مانده به تاسوعا و عاشورا کمی بی‌قرار هستیم، کار‌مان تمام نمی‌شود، واقعیت این است که کسانی موفق شدند به امام حسین برای همیشه ملحق شوند که واقعا از نظر فکری و روحی و اخلاقی و کرداری با امامشان هم‌سنخ شدند. نامداران شیعه که هر کدام رزومه‌‌های سنگین در حمایت از امام علی و حضرت رسول داشتند، روزمه‌‌های سنگین داشتند، انس بن کائن یا سلیمان بن صرد یا مصیب بن نجبه، خیلی رزومه‌های سنگین داشتند. شیعیان دو آتیشه و عالی و درجه یک بودند ولی باورتان می‌شود که وقتی امام حسین به کربلا آمد و شهید شد، این‌ها اصلا نفهمیدند، هیچ وقت نتوانست سرنوشتشان با امام حسین گره بخورد. و چه کسانی به کربلا آمدند و شهید شدند؟ الله اکبر! یک دهه در مسجد ولیعصر تهران در میدان ولیعصر در مورد یاران امام حسین می‌گفتم، یک بار مرور کنیم، مرحوم آقای بهجت همیشه تأکید می‌کرد و می‌گفت از یاران امام حسین هم زیاد بگویید چون امام حسین با یارانش عاشورا را خلق کردند، همه با هم و آن‌ها هم سهم داشتند. من یاران سید الشهدا را آنجا تبیین می‌کردم که آن‌ها چه شأن اجتماعی داشتند و چطوری سرنوشتشان با امام حسین گره خورد؟ ولی خدایی بینی و بین‌‌ الله اگر ما این آدم‌ها را تفکیک کرده و در گوشه‌ای از تاریخ می‌گذاشتیم هیچ وقت فکر این را نمی‌کردیم که برخی از این‌ها به این حد برسند که در رکاب سید‌‌الشهدا شهید شوند. اصلا چه کسی فکر می‌کند که زهیر بن قین که یک عثمانی مسلک و اصلا مخالف اهل بیت است اینطور سرنوشتش گره بخورد؟ طینت پاک است. حر بن یزید ریاحی، ۳۲نفر از لشکر عمر سعد گزارش‌های کهن است از منابع کهن ما مثل ابن خطیبه، این‌ها می‌گویند از لشکر عمر سعد جدا شدند و با امام حسین کشته شدند. یا مثلا وهب که یک مسیحی بوده و اتفاقی به امام حسین می‌خورد و در کربلا شهید می‌شود یا عبید‌‌ الله بن حمیر‌ کعبی یک جوان تازه داماد است که اتفاقی به امام خورد و وقتی حرف‌های امام را دید شیفته‌‌اش شد. و بعد چه کسانی به کربلا نیامدند؟ چه کسانی توفیق نشد چه کسانی سرنوشت‌شان با امام حسین گره نخورد؟ کسانی که وقتی نگاه می‌کنیم که تشیع پنج استخوان بزرگی داشته که مثلا یکی از قوام تشیع این‌ها هستند. اصلا این‌ها خیلی آدم‌های مهمی هستند، از نظر ایدئولوگ، از نظر سابقه‌ی کهنی که در دفاع از ائمه داشتند. اصلا خیلی این‌ها قوی بودند. اصلا نه وقتی مسلم کشته شد از این‌ها خبری‌ شد و نه بعد از اینکه امام حسین کشته شد. بعد از آن هم یکسری از آن‌ها رفتند در قیام توابین اینطور خودشان را نفله کردند. سه سال بعد از امام حسین رفتند قیامی کردند؛ چهار هزار نفر همه را قتل عام کردند، هیچ. چه فایده؟

روح چابک

رفقا! چه می‌شود بتواند سرنوشت ما به امام حسین گره بخورد؟ به نظر من حقیر که نمی‌فهمم، من خودم در این راه‌ها بچه هستم، ولی فکر می‌کنم همیشه روح انسان باید صیقل بخورد و پاک بماند. روح باید آمادگی داشته باشد که هر لحظه، هر لحظه که حادثه‌ای رخ می‌دهد، ما در آن جریان باید به ولی خدا گره بخوریم، به خود امر الهی گره بخوریم. اینقدر این روح باید لطافت داشته باشد که ذره‌ای درنگ نکند. چه می‌شود روح‌های ما کم‌کم زنگار برمی‌دارد و دلبسته‌ی دنیا می‌شود و دیگر نمی‌تواند خودش را بکند؟ در صحنه‌ای که باید حرکت کند و وظیفه‌اش را درست انجام دهد و اصلا به ولی خدا در آن حادثه ملحق شود، یک دفعه چه می‌شود؟ ثقلی می‌گیرد، سنگین می‌شود، از قافله عقب می‌ماند؟

درگیر پست و ریاست

یک، یکی از چیزهایی که باعث می‌شود، این است که آدم درگیر پست و ریاست و قدرت و این را لابی کن و این را اینجا چیز کن و اینطور حرف بزن. اصلا خودش هم فکر می‌کند می‌بیند هیچ کدامش هم برای خدا نیست. در واقع پوشش قرار داده؛ پوشش قرار داده که من در راه خدا کار می‌کنم، ولی آخرش را نگاه می‌کند، خودش می‌بیند کار خاصی هم نمی‌کند، دارد خراب هم می‌کند، مسیر را اشتباه می‌رود.

مال‌طلبی شدید

دو، مسائل دنیاطلبی، مال‌طلبی، شدید در حال جمع‌ کردن مال. آقا من صبح تا شب ۲۴ ساعته می‌دوم، منافع شخصی خودم را توسعه می‌دهم و بعد در کنارم رفیقم دارد له می‌شود. آن دوستم، آن فامیلم، بابام، مامانم، عمه‌م، خاله‌م، هیچ حرکت مثبتی هم نمی‌کنم. تنها کاری که می‌کنم این اقت که برایشان تأسف می‌خورم. تو خب زیاد از حد درگیر خودت هستی، زیاد از حد درگیر مال هستی، این روح تو را رفته رفته سنگین می‌کند و کلا زنگار می‌گیرد و دیگر آن موقعی هم که وظیفه‌ است و باید سبکبال و چابک بتوانی به سمت امر الهی حرکت کنی، نمی‌توانی و کم می‌آوری. بعد می‌بینی آدم‌هایی می‌روند، چقدر این‌ها راحت پرواز کردند چون گیر نبودند، ظاهرشان نشان نمی‌داد، خیلی شناسنامه‌دار نبودند، ولی آدم‌هایی بودند که روحشان خیلی پاک بود، اصلا درگیر این چیزها نبودند، خیلی آدم‌های سبکبالی بودند.

فرصت برگشت به خود

محرم که می‌شود به خودمان برگردیم و نگاه کنیم، ببین الان دانشگاه شریف آمدیم، دور هم جمع شدیم، درس خواندیم و بالاخره رفته رفته جایی مشغول می‌شویم، بعد برو و بیایی... راستی یک بار به خودمان مراجعه کنیم که اگر پایش بیفتد من حاضرم یک گوشه‌ای از این مملکت بروم، با این فقرا و محرومین سر و کله بزنم؟ واقعا حاضر هستم؟ به خدا خیلی از ما نمی‌توانیم. کلیپ این پزشک را دیدید؟ متخصص سرطان خون بود؟ در صداوسیما نشان دادند و من کلیپش را دیدم؛ بلند شده رفته در خوزستان، بچه‌های سرطانی را طبابت می‌کند و همیشه ویزیتش ٨٩٠٠ است و همیشه مثل بچه‌های خودش این‌ها را نگه می‌دارد. بعد وقتی می‌گفتند تو چه کار کردی با خودت؟ بلند شدی رفتی خوزستان؟ گفت آن روزی که من فارغ‌التحصیل شدم، گفتند باید طرح بروی. دو تا شهر برایم مشخص کردند، یکی ارومیه و دیگری خوزستان. پرسیدم کدام محروم‌تر است؟ گفتند خوزستان. و من رفتم. و طرحم تموم شد دیگر همان‌جا ماندم. و الان سال‌هاست ماندگار این بچه‌ها شدم. این روح سالم است، این روح چابک است، اصلا گیر نیست، درگیر نیست. در یک پوزیشن قرارش می‌دهند. اصلا درگیر نیست. مثل آب خوردن اگر دارد سقوط می‌کند از آن هواپیمای قدرت و ریاست و ثروت دارد سقوط می‌کند، عدل تازه چای هم برای خودش می‌ریزد و کیف می‌کند.

غمش این است که افرادی که مخاطبش هستند دست پر از پیشش بروند. کارشان را راه بیندازد، دردشان را دوا کند؛ این روح سالم است.خدایا در این شب‌ها به دادمان برس، در این شب‌ها درد ما را دوا کن، گرفتارمان نکن. نکند ما یک طوری باشیم که نتوانیم وظیفه‌ی خودمان را نسبت به خدای متعال انجام دهیم. خدا را شکر که زیر خیمه‌ی سیدالشهدا در این خانه‌ی خدا زانوی ادب زدیم محضر حضرتش. در قران آیاتی که زیاد است: والله یحب المحسنین. هدی و رحمه للمحسنین. خدا انسان نیکوکار را بسیار دوست می‌دارد. محسن کسی است که کار مردم را راه می‌اندازد دردشان را دوا می‌کند و دنبال منافع خود نیست. اگر می‌خواهیم محسن باشیم به سمتی برویم که دغدغه اصلی قلبی ما حین همه کارها پست و ریاست نباشد. یک رو همه این ها رو می‌گذاریم و می‌رویم و تنها چیزی که برایمان باقی می‌ماند لبخند شخصی است که گره از کارش گشوده‌ایم. آن لبخند قیامت نجاتت می‌دهد. آنقدر ملائکه خنده‌کنان و عشوه‌کنان و برای تو تبریک‌گویان می‌برندت در بالاترین درجات در محضر ائمه‌ علیهم‌السلام.

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفمحرم ۱۴۰۰هیات هفتگیحجت الاسلام اسکندری
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید