اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
راه رهایی از نگرانی
خب این ویروس کرونا که آمد... به هر جهت این قضا و قدرهای الهی بر انسان میگذرد. البته ما وظیفهی خودمان را باید انجام بدهیم در بحث سلامتی. مقداری فضای توحیدی انسان اگر قوی شود، این بحثهای نگرانیهایش واقعاً مرتفع میشود.
اگر قرار باشد رزقی به انسان برسد، هر چقدر هم فرار بکند، خدا این رزق را به او میرساند. کما اینکه هرجایی قرار باشد بمیرد، آنجا میمیرد. وظیفهی ما این است که کارمان را انجام بدهیم و وظیفهی خودمان را انجام دهیم. دیگر انسان نمیتواند به هیچ سطحی دست نزند، هیچ جایی نرود، نیاید. همین که دارد کارهای لازم پزشکی را انجام میدهد، در همین حد. بعد هم انشاالله خودش را بسپارد به خدا. اینکه راضی باشد به این اتفاقاتی که برایش میافتد.
مصادرهی دین به نفع یک شریعت
نوع تبلیغات دین این آیات خیلی مهمی است، خیلی شریعتمحور است. نوعاً میگوییم آدم دیندار خیلی با شریعت همراه است. یعنی مجموعهای از شریعتها و حتی شریعتهای خیلی جزیی، حتی خیلی از دستورات و آداب جزییتر و چون در این مسیر حرکت میکنیم، به کثرات دچار میشویم در بحث مذهب میشود شیعه و سنی، در شیعه میشود انواع و اقسام شیعه، در سنی میشود انواع و اقسام سنی، و بعد اعتقادات ریزتر و شریعتپایه است.
مصادرهی دین به نفع یک شریعت؛ این یکی از خطاهای راهبردی در ارتباط با قرآن است که دین را در شریعت بریزیم و در یک شریعت مصادرهاش کنیم. اگر به ما توصیه شده است سراغ شریعت برویم، برای این است که خودمان را به دین برسانیم. به دین! یعنی نه اینکه این شریعت مهمل است و نباید انجام داد نخیر، قطعاً این شریعه راه دسترسی به دین است. دین چیست؟ دین اسلام است. دین اسلام است یعنی چه؟ وقتی به ما میگوید دین اسلام است یعنی اینکه آن شاهراه اصلی، رودخانهی اصلی که شرایع مختلف از این در آمده، آن اسمش اسلام است. شرایع مختلف از آن منشعب میشود،.
کالیبرهی قرآن
دین یک روحی دارد و آن روح تسلیم و عبودیت است. رابطهای که خدا در قرآن برقرار کرده، این که من حقم را از عالم میخواهم نیست. اصلاً رابطهاش حق نیست. رابطهاش رابطهی عبد و مولا است. عبدی است در مقابل مولا. رفیقت نیست. مولا دارد به بندهاش دستور میدهد. اینطوری است. اصلاً کالیبرهی قرآن، کالیبرهی عبد و مولاست. انسان وقتی با یک کالیبرهی دیگری قرآن میخواند، انگار سیستمعاملش اصلاً فرق دارد. بعد میبیند که چرا خدا اینقدر دستور میدهد، چرا اینقدر خودش را بالا گرفته؟
ما هرچقدر کالیبرهمان دین بشود به وحدت نزدیک میشویم، هرچقدر کالیبرهمان به شریعت نزدیک بشود، به کثرت نزدیک میشویم. این خودش فرم تبلیغ ما را در جهان معلوم میکند. که ما دین پایه میخواهیم تبلیغ بکنیم یا شریعت پایه؟ خیلی مهم است. اصلاً جریان تبلیغ را عوض میکند. جریان اول جریانی است که باید ربوبیت را اصل مدیریت و ولایت به معنیالاعم را بروید ترویج کنید. جریان دوم جریانی است که باید شیعه و سنی را جدا بکنید و بعد دعوت بکنید. یک مسیحی را اول باید مسلمان بکنید، بعد از آن شیعه بکنید.
درصورتی که قرآن از این راه رد نمیشود. آن چیز دیگری است. دو عنصر را اقامه میکند. بر اساس آن دو عنصر بقیه را میچیند. آن دو عنصر در سورهی مبارکهی مائده مفصل توضیح داده شده: عنصر ولایت به معنای اعم را می آورد بالا. ولیای که قرآن دستش است. برای همین است که قرآن حتی وقتی شریعت را می خواهد بگوید، شریعت را در تراز دین مطرح میکند. چیزی مطرح میکند که همهی ادیان دارند.
مصادیق در قرآن
آیهی ۱۳۵ سوره بقره؛ ببینید این مصادره دین است در شریعت. یعنی میگوید آقا بیایید یا یهودی بشوید یا نصاری بشوید، که هدایت بشوید. اینها اینطوری میگویند، یعنی بریزید در این شریعت یا در آن شریعت. امروزه ما هم زبانمان تقریباً همین است. یعنی میگوییم مسلمان بشوید تا هدایت بشوید. میگوید نه! آن چیزی که هدایت است برای این شریعت یا آن شریعت نیست!
در جلسات قبل گفتیم که ابراهیم در سطح دین ایستاده است، بیایید در مایهی ابراهیم حنیف بایستید. که او هرگز از مشرکان نبود. یعنی خیلی وقتها شما خدا را بریزید در یک شریعت و در آنجا حبسش بکنید، اتفاقاً شما بساط تکثر را دارید پهن می کنید. بیا به سطح خود دین برسان که ابراهیم را در سطح دین مطرح میکند. شما بیا خود را به آنجا برسان، آنجا هدایت است. شما وقتی از آن سطح خارج می شوید و وارد پروسههای شرایع میشوید، بخواهید آن دین را در شریعت مصادره بکنید، این خودش همان است که شما بساط تکثر را به پا کرده باشید.
فرق نگذاشتن
ای مؤمنین، «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاط وَ ما أُوتِيَ مُوسي وَ عيسي وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ»؛ ما به همهی آن ایمان داریم. به همهی آن ایمان داریم یعنی چه؟ یعنی به همه شرائع میخواهیم عمل کنیم؟ نه، معلوم است که این نیست. کسی بالاخره نمیشود هم این شریعت را داشته باشد، هم آن شریعت را داشته باشد. ایمان هم داریم یعنی چه؟ ایمان داریم کلاً یعنی خوب هستند اینها؟ «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ»؛ ما تفرقهای بین اینها نمیگذاریم. نه اینکه فقط این اندیشه را قبول کنیم که اینها همه پیامبران الهی هستند. حالا اینها پیامبر هستند که هیچ، ما قبولشان نداریم الان، ولی قبول داریم یک موقعی پیامبر بودهاند. خیر، این هم نیست. حالا آیه نشان میدهم، این نیست. یعنی شما باید بگویید من معارفشان را قبول دارم، حرفهایشان را هم قبول دارم. چرا؟ چون آنها هم مثل قرآن در سطح دین ایستاده بودند.
اقامهی دین
توصیه شریعتها به اقامهی دین بود. میفرماید: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ»، تشریع شده از دین، دین، آن شاهراه و شریعت، در حقیقت سطح دسترسی به آن شاهراه، «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ»؛ و چیزی در همهی شرایع توصیه شده، و به شما هم این توصیه شده، اقامهی دین است، «أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ»؛ یعنی دین را اقامه کنید و در دین تفرقه نکنید. چرا در دین تفرقه نکنید؟ چون دین مسار وحدت است، دین مایهی وحدت است. شریعت که نیست. شریعت مسار فطرت است. آنکه مسار وحدت و محل وحدت است، دین است و بروید دین را اقامه کنید.
مفصل هم بحث ولایت و قرآن است، چرا؟ به دلیل اینکه بدون ولایت، اصلاً دین اقامه نمیشود. هم اقامهی قرآن و دین بدون ولایت امکان ندارد. انبیا اقامهی دین میکردند و باید باشند تا اقامهی دین انجام شود.
نمونه سلوک
اخلاق در قرآن، سلوک در قرآن خیلی وقتها با این سلوکهای عادی متفاوت است، همهاش رنگ و بوی جهاد و مقاومت و کمک به اقامهی دین و اینها دارد، اینطوری آدم خطا هم بکند، خدا میگوید خطایش را من درست میکنم، او دارد در راه اقامه و اقامهی دین و نفی طواغیت کار میکند. اگر چشم به این سمت و به سمت بحثهای قرآنی و به سمت اقامهی دین کالیبره شود، آن موقع است که میبینید آن آیات پلورالیستی که در قرآن آمده خیلی معلوم میشود، که آقا اقامهی دین بشود، مسیحی همان مسیحی باشد، یهودی همان یهودی و همه الان در جبهه حق هستند. همه در جبههی اقامهی دین هستند.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.