کشتن فرزندان از ترس فقر و نداری و از دستدادن آبرو و احترام توسط اعراب جاهلی، جنایت در حق کودک بشمار میرود یا حمایت از والدین او؟ جلوگیری از ادامۀ حیات یک جنین پیش از تولدش جنایت است یا حمایت از مادر؟ چه تفاوتی میان این دو وجود دارد؟ که احتمالاً اولی از مصادیق جاهلیت و دومی از مصادیق آزادی بشمار میرود؟ آیا اینطور نیست که موجودی که مورد جنایت قرار میگیرد، از نظر دفاع هرچه ضعیفتر و ناتوانتر باشد، جنایت ظالمانهتر و بیرحمانهتر خواهد بود؟ یا اینکه فرزند متولدشده احتمالاً عرصۀ فقر را برای والدین تنگتر خواهد کرد؟!
در قرآن، این کتاب آسمانی، فرموده شده :« فرزندانتان را از بیم فقر و تنگدستی نکشید.» (وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ. آیه ۳۱ سوره اسرا) اما چارهای برای نیاز فرزند به خوراک و پوشاک باید اندیشید. تضمینی بر این وجود ندارد که اگر بر فرض، زندگی یا مرگ کودک به انتخاب خودش باشد، او زندگی در نداری و بیچیزی را برگزیند. اما در قرآن فرموده شده :« ما به آنان و شما روزی می دهیم.» (نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ. ادامه همان آیه) اگر روزیدهنده خداوند است، پس سزا نیست دخالت در امور الهی!
احتمالاً مبتلا بودن جنین به یک بیماری زمینهای یا ناخواسته بودنش، از دیگر دلایل موجه «در نظر والدین» باشد. اما همانطور که گرفتنِ زندگی بیمارانی که بعضاً از بیماریهای صعبالعلاج رنج میبرند، قابل قبول نیست. پس مشابه آن، منعِ حیات جنینی که بیم آن میرود بعد از تولد، بیماری خاص یا نقص عضوی داشته باشد، نباید بیاشکال باشد! فقط چون والد، خود را صاحبِ زندگی فرزند می داند، «آزاد» نیست که باب میلش برای آن تصمیم بگیرد! همچنان که خداوند فرموده «یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است.» (إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا. ادامه همان آیه) با توجه به این آیه، این جنایت _ بخوانید قتل _ هم ردیف شرک به خداست.[هر دو گناه کبیره هستند.] پس ضرورتی جز خطر جانی برای مادر، آن هم قبل از دمیده شدن روح، ارتکاب آن را توجیه نمیکند!
گاهی هم دستاویزِ ناخواسته بودن، توجیهپذیر بنظر میرسد [و البته نیست!]؛ از آن جهت که این تولد ثمرۀ عملی است که دربارۀ آن فرموده شده :« به آن [حتی] نزدیک نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بد است.» (وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا . آیه ۳۲ سوره اسرا) آیا بهتر نیست بجای «در ظاهر» حمایت از منع حیات جنین و «در باطن» جنایت در حق او، جلوی این کار بسیار زشت و راه بد (به تعبیر خداوند) گرفته شود؟
براستی آدمیزاد با اتکا به کدام قسم از «آزادی»، بر ضعیفترین افراد بشر رحم نمیکند؟ پس در این نظام فکری، اعطای آزادی به مادر یعنی سلب آن از جنین! شاید هم اینطور ادعا میشود که خواستنِ مرگ برای آن کودک در مقابل زندگی منفوری که خواهد داشت، نوعی آزادی است! هرچند که خداوند فرموده :« هیچ موجودی در زمین نیست مگر اینکه خداوند به آنان روزی میدهد و او قرارگاه واقعی و جایگاه موقتشان را میداند؛ و این همه در کتابی روشن، ثبت است.» (وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ. آیه ۶سوره هود) البته نسبت دادن صفتِ منفور به زندگی یک جنین پیش از تولدش نشان میدهد بشر میخواهد از امور خداوندی سر دربیاورد!
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا ( س) دانشگاه صنعتی شریف» کلیک کنید.