ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

من الاباسعید الی مولانا

عرفان و مباحث عرفانی سال‌ها بر فضای فکری مردمان ایران‌زمین و بقیه‌ی بلاد اسلامی حاکم بودند. شاید اگر عرفان را از ادبیات فارسی حذف کنیم، بخش اعظمی از آن از بین برود. در این یادداشت نگاهی می‌اندازیم به عرفان در وادی شعر و ادب فارسی.

برای شناخت این نوع ادبیات از شناخت پدیدآورندگان آن یعنی صوفیه و عرفای صوفی‌مسلک، گریزی نیست. تصوف مشرب خاص فکری‌ای است که تقریباً از قرن دوم هجری قمری به‌طور رسمی مطرح شد و سابقه‌ی آن حتی به زمان پیامبر نیز بازمی‌گردد. در اوایل اسلام که در اثر سوءبرداشت از تعلیمات پیامبر (ص) و از سویی دنیازدگی جانشینان آن حضرت، گرایش به زهد و دنیا گریزی در مسلمانان افزایش یافت و چیزی نگذشت که گروهی جدید پدید آمدند. مذمت دنیا و خواهش‌های نفسانی و سپس عشق به خدا و طلب او به‌عنوان مرکز خواسته‌ها و هدف نهایی اعمالشان، ازجمله تعلیمات بنیادین صوفیه بودند. تعلیمات و سخنان آن‌ها به‌طورکلی به دودسته تقسیم می‌شود: دسته‌ای به وعظ و اندرز (ادب تعلیمی) و دسته‌ای به جذبه و عشق (ادب عاشقانه) می‌پردازند.

دکتر زرین‌کوب می‌گوید: «تصوف که از مشرب ذوق و الهام سرچشمه می‌گیرد، البته با شعر و شاعری نیز که از همین لطیفه‌ی نهانی برمی‌خیزد مناسبت تمام دارد، اما بااین‌همه، صوفیه که در آغاز اهل زهد و پرهیز بوده‌اند، به همان نسبت در اوایل، چندان رغبتی به شعر و شاعری نشان نمی‌دادند. درست است که اشعاری به بعضی از قدمای صوفیه مثل ذوالنون مصری و یحیی بن معاذ رازی و دیگران نسبت داده‌اند اما این‌گونه اشعار از زبان و روایت صوفیان (که چندان قابل استناد نیست) به ما رسیده و از طرفی چندان دربردارنده‌ی حکمت و فکر صوفیه نیست. صوفیه معتدل هم حتی در آغاز، اظهار علاقه به شعر نمی‌کردند و حتی از خواندن قرآن به الحان و شنیدن اشعار کراهت داشتند».

اولین کسی که شعر را وارد تصوف کرد، ابوسعید ابوالخیر (357 – 440 ه.ق.) بوده است. ابوسعید برخلاف مخالفت‌های فقها و متشرعان و حتی متصوفه، بر سر منبر وعظ، اشعار بسیاری می‌خواند و از آن تأویل و تفسیر عرفانی می‌کرد.

اما شعر عارفانه منحصر به ابوسعید ابوالخیر نماند. زرین‌کوب می‌گوید: «بعد از عهد سلطان محمود غزنوی و پسرش (سلطان مسعود) به جهت اسباب گوناگون، تصوف در خراسان و عراق رواج تمام یافت و بااینکه فقها خواندن شعر به‌ویژه غزل را بر سر منبر ممنوع کرده بودند، روایت ابیات عاشقانه و نقل قصص و حکایات در بین صوفیان رایج بود. رباعیات عین القضاة همدانی و ابوسعید منهیه و اوحدی کرمانی و همچنین غزلیات سنایی و عطار به نمونه رواج شعر را در خانقاه‌ها به دست می‌دهد».

بعد از ابوسعید، سنایی، شاعر نامی ادب فارسی، در قرن ششم، با واردکردن حال و هوا و درون‌مایه‌های عرفانی به قصیده‌ها، انقلابی در شعر پدید آورد. سنایی علاوه بر غزلیاتش که عشق دست‌مایه اصلی آن بود، در ساختار قصیده، عرفان را نیز وارد کرد. بعد از او، عطار نیشابوری همین کار را در قالب‌های غزل و مثنوی انجام داد و مفاهیم عرفانی به‌مرور در انواع قالب‌های شعری مورداستفاده قرار گرفت. نکته مهم این است که این شعرا هم در وادی اشعار عرفانی سیر می‌کردند و هم با آثاری نظیر حدیقه‌الحقیقه و منطق‌الطیر سری به ادب تعلیمی می‌زدند.

پس از سنایی و عطار نوبت ظهور سرآمد شعرای عرفانی، مولوی بود. مولوی و آشنایی‌اش با شمس تبریزی (فارغ از وجود او و شخصیتش) و گرایش او به عرفان، اشعار بی‌نظیری را در ادب فارسی به یادگار گذاشت. مولانا نیز به شیوه متقدمینش در کنار عرفان به ادبیات تعلیمی پرداخت و اثر جاودانه مثنوی را خلق کرد. مثنوی‌ای که حتی در مقدمه و دیباچه آن نیز رگه‌های عرفان به‌وضوح دیده می‌شود.

ستاره بعدی در آسمان ادب عرفانی، شیخ محمود شبستری بود. شیخ محمود شبستری با گلشن رازش عملاً کتابچه‌ی راهنمایی برای تصوف پدید آورد و در نوشته‌هایش به خلاف عطار و سنایی و حتی کمی مولوی به سراغ توصیه‌های عارفانه، روش‌های سیر و سلوک و ... رفت. واقعیت این است که پس از مولوی، تقریباً همه آثار عرفانی تحت تأثیر او بودند، از مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری گرفته تا نوشته‌های بایزید بسطامی و ... .

درمجموع صوفیه و عرفان نقش بسزایی در پیشبرد شعر و ادب فارسی داشتند. آن‌ها «قصیده را از لجنزار دروغ و تملق به اوج و رفعت وعظ و تحقیق کشانده‌اند و غزل را از عشق شهوانی به محبت روحانی رسانیده‌اند. مثنوی را وسیله‌ای برای تعلیم و تربیت و عرفان و اخلاق کرده‌اند. رباعی را قالب بیان احوال و آلام زودگذر نفسانی نموده‌اند. نثر را عمق و سادگی بخشیده‌اند؛ و حکایت و قصه را قالب معانی و حکم کرده‌اند...».

هیات الزهرادانشگاه صنعتی شریفنشریه محتشمامام خمینیسید پارسا قزوینی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید