بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سخنرانی جلسه دوم/ ۲۴ بهمن ۱۴۰۲/ حجت الاسلام طباخیان
در شب قبل مقدمهای عرض شد. نکته مهم این است که در تحلیل تحولات جامعه تک پارامتری دیدن قضایا و اینکه دنبال یک علت برای رخداد بگردیم اشتباه است. همچنین اینکه بخواهیم گزارههای اخلاقی و معرفتی را به تحلیلهای تاریخی خود بچسبانیم آنها را دور از واقعیت میکند. مثلا عامل عاقبتبهخیری حر بن یزید ریاحی را به خاطر احترام به حضرت زهرا (س) میدانند. یا شکست زبیر را به خاطر مال حرام میدانند. بنابراین برای رسیدن به هدف از تحلیلهای الکی پرهیز باید کرد زیرا در حال حاضر مخاطب آگاهتر از گذشته است و غیر واقعی بودن آن را میفهمد.
در ابتدا از اهمیت فوقالعاده کوفه برای شیعه میگوییم. این شهر از موضوعیت جغرافیایی و تقدس خاصی برخوردار است زیرا بخش جدیای از هویت شیعی ما به این اقلیم گره خورده است. همچنین علاوه بر کوفه، شهرهایی مثل قم، حلب، اهواز و مدینه نیز در تشکیل این تفکر شیعی تاثیر داشتهاند. همچنین بخش بزرگی از اصحاب ائمه در کوفه بودهاند. کوفه در بخشی از تمدن ایرانی قرار گرفته است و جزو عراق عرب نیست و همانند مصر، سوریه و لبنان متعلق به تمدنهای غیرعربی دارد. کوفه در منطقه جغرافیایی است که قلب تپنده ساسانی بود. مدائن جایی است که تفکر زرتشتی را به همه جا پمپاژ میکند. ساسانیان در نیمه شرقی عراق و اعراب یمنی در نیمه غربی آن بودند که به حمایت از دولت ساسانی در مرز بین اعراب بادیه نشین و دولت متمدن ساسانی بودند.
زمانی که عرب مسلمان ایوان کسرا را فتح کرد با سوالاتی از قبیل اینکه چرا سقفها انقدر بلند است و ملات انها چیست مواجه شد. آنها نمیدانستند با این تمدن چه کنند بنابراین تمدن سقوط کرد. در ادامه نیاز بود تا تعدادی از فاتحین در جایی سکنت گزینند. اما انها میترسیدند چون خسرو زنده است دوباره برگردند بنابراین باید «شهر دژ» تاسیس میکردند که در ابتدا در خرابههای مدائن بود.
در این زمان کوفه از لحاظ نژادی به چندین بخش تقسیم میشد. اعراب یمنی، اعراب حجازی مشتمل بر مکی و مدنیها، ایرانیها، رومیها و بخشی از اعراب بادیهنشین در این منطقه سکنا گزیدند و در مرکز آن دارالعماره تاسیس شد. این گروهها انقدر با یکدیگر متفاوت و متضاد بودند که نیازی به دشمن خارجی نداشتند. وقتی عثمان به قتل رسید، اختلاف سیاسی نیز در کوفه سرریز شد و شش گروه تبدیل به ۱۸ گروه طرفدار علی، عثمان و بیطرف شدند. بعدها نیز خوارج به این دسته افزوده شدند.
کوفه شبیه یک پازل است و پیشبینی تحولات کوفه بسیار سخت است. مثلا امام علی (ع) در سال ۳۶ میخواهد با عایشه در بصره بجنگد فقط ۱۲۰۰۰ نیرو مسلح می آیند. پنج ماه بعد در جنگ امام علی (ع) در مصاف با معاویه ۹۰۰۰۰ نیرو بیرون می رود. بنابراین باید سیاس بود که رخدادها را از قبل پیشبینی کرد. زمانی که کاروان اسرای کربلا وارد کوفه میشوند در هر نقطه به گونهای رفتار شد. در ورود، مردم روضهدار بودند و گریه میکردند اما در بخش دیگر هلهله برپا بود. ملاحظه کنیم همه اینها به دلیل شکاف جدی اجتماعی از لحظه تاسیس این شهر بوده است. اما در سال ۶۱ جمعیت بزرگتر مردم کوفه بیطرفاند زیرا از این همه نزاع در این سالیان با یکدیگر خسته شدهاند. بنابراین دینگریزی در انها نهادینه شده است.
کوفه زادگاه تفکر عمیق اسلامی تحت عنوان قضاوت تنها دست خداست و روز قیامت حقیقت را میفهمیم. چرا که ممکن است بیطرفان محبت به امام حسین (ع) داشته باشند اما حاضر نیستند وارد شوند و بنابراین مقصر شناخته میشوند چرا که عقبنشینی در تحولات به نفع برنده است.
ایرانی ها ۲۰۰۰۰ شمشیرزن داشتند اما طرفدار هرکس که پول بدهد بودند. روزگاری با امام علی (ع) علیه معاویه بودند و پس از آن با امام حسن (ع) علیه معاویه. اما چندی بعد در سرکوب امام حسین (ع) نقش داشتند و پس از آن با قیام مختار و سپس با زبیر همراه شدند. دلیل ان است که موقعی که قومی را ذلیل کنید انها به سمت پستی میروند. خلیفه دوم ایرانیان را به مدینه راه نمیداد. از تمام حقوق محروم بودند. در کوفه همه بازار و زراعت در اختیار ایرانیان بود و اعراب کار نمیکردند چرا که دولت به آنها خوب رسیدگی میکرد.