✍? سیده زهرا ضجاجی
اگر اهل مطالعه و اصطلاحاً کتاب باز باشید، حتماً تعریف این کتاب را شنیده‌اید؛ مجموعه «نیمه دیگرم» شامل مباحثی درباره انتخاب همسر است که بخش عمده‌ای از آن در برنامه «پرسمان تربیتی خانواده» از رادیو معارف پخش شده است. این مجموعه در سال ۹۱ در چهارجلد منتشر شده است، ولی در چاپ جدید علاوه بر دوجلدی شدن تغییرات دیگری هم داشته؛ که می‌توان به اضافه شدن پرسش‌های مطرح شده به آن اشاره کرد.
کتاب شامل چهار بخش می‌باشد: ۱. هفت نکته کلیدی در انتخاب همسر ۲.هم«تا»یی و هم«راه»ی (کفویت و ابعاد آن) ۳.عاقلانه، عاشقانه یا عاقِلِشقانه (نقش محبت در انتخاب همسر) ۴. وقتِ رسیدن(زمان ازدواج).
در اواسط بخش اول سوالاتی وجود دارد که می‌توان با توجه به ملاک‌ها از آن‌ها استفاده کرد و یا راهنمایی باشد برای طراحی سوالات موردنظرتان بدون اینکه اصطلاحاً خط‌دهی صورت بگیرد.
این کتاب به بررسی مسائلی چون تحقیق و مشاوره، انواع کفویت‌ها، حساسیت‌ها نسبت به مسائل اقتصادی یا زیبایی، نحوه آشنایی و معایب هر روش و سایر عواملِ دخیل می‌پردازد. ارائه راهکار و نقد و بررسی به همراه پرسش‌های به‌جا که پاسخ داده می‌شوند، باعث شده سطح کیفیت این کتاب از هم‌رده‌های خود بالاتر رفته و توصیه به خواندن آن مؤکد گردد.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «بسیاری از انسان‌ها آن‌طور که فکر می‌کنند، زندگی نمی‌کنند. براساس همین نکته است که باید گفت در انتخاب همسر، نباید تنها به حرف‌هایی بسنده کنید که از طرف مقابل می‌شنوید؛ زیرا برخی مطابق عقیده‌شان حرف می‌زنند؛ اما عملشان با عقیده‌شان تفاوت دارد.
اصلی‌ترین مسئله‌ای که باید در کفویت درنظر گرفت، همتایی در اخلاق و عقیده (نوع نگاه انسان به زندگی) است؛ البته ناگفته نماند که همتایی اگر در کلیات اعتقادی باشد، کافی نیست. مثلاً هردو معتقد به حجاب باشند؛ اما معلوم نباشد تعریف هرکدام از حجاب چیست.»
از آنجا که مسائل اقتصادی برای بسیاری از جوانان یک جور دغدغه شده، من هم در ادامه برای معرفی کتاب به بخشی که راجع به کفویت اقتصادی است اشاره میکنم: «برخی معتقدند که دوطرف باید در مسائل اقتصادی نیز همتای یکدیگر باشند. مثلاً اگر یکی از دو طرف از قشر ضعیف اقتصادی محسوب می‌شود، دیگری نیز از همین قشر باشد. چنین عقیده‌ای نه تنها از نگاه دینی مورد تایید نیست؛ بلکه دین توصیه می‌کند در ازدواج، ملاک اقتصادی را در نظر نگیرید. «در ادامه ناگفته نماند که اقتصاد، جزئی از زندگی است و بخشی از نوع فکر انسان، نوع نگاه او به مسائل اقتصادی است. آنچه در مسیر ازدواج اهمیت دارد، نوع نگاه دوطرف به مسائل اقتصادی است. به بیان دیگر، یکی از ابعاد کفویت اعتقادی، عقاید دوطرف نسبت به اقتصاد و یکی از ابعاد کفویت اخلاقی، خلق و خوی اقتصادیِ دو طرف است. برای تشخیص کفویت اقتصادی به نکات ذیل توجه کنید: نگاه دوطرف به مسائل اقتصادی/ نگاه خانواده‌ها به مسائل اقتصادی/ سنجش توقع و نگاه خود شما به پول. فراموش نکنید کسی که شخصیت انسان را با پول می‌سنجد، باید با کسی ازدواج کند که او هم، چنین نگاهی دارد. البته معلوم نیست که زندگی چنین انسان‌هایی چه عاقبتی خواهد داشت. چنین اعتقادی، نشانۀ رویکرد بسیار مادی به زندگی است که نمی‌توان با آن طعم خوش‌بختی را چشید...»
این کتاب نسب به سایر کتاب‌هایی که در این موضوع خوانده بودم کامل‌تر و جامع‌تر بود، هرچند بهترین کتاب‌ها هم جا برای پیشرفت دارند. راستی کتاب دوم این مجموعه «از ما شدن تا تا شدن» به موانع ازدواج می‌پردازد که خواندن آن هم خالی از لطف نیست.
«یادت باشد که زندگی یک راه است و تو در ازدواج، به دنبال همراه می‌گردی. یادت که هست؟ و یادت باشد که راه اگر به مقصدی منتهی نشود، بیراهه است. یادت که هست؟ و یادت باشد اگر مقصد تو و همراهت یکی نباشد، راهتان از هم جدا می‌شود. پس پیش از انتخاب همراه، از مقصدش بپرس. یادت می‌ماند؟»
به عنوان حسن ختام آورده‌اند که:
تا از تُنگِ تَنگِ منیت در نیایی
به دریای احدیت راه نمی‌یابی.
آنچه انسان را قرار، می‌بَرَد
منیت‌هایی است که پیکر بندگی را می‌دَرَد.
ازدواج، نقطة پایان «من» است و آغاز «او».
از همین رو آن را مایۀ آرامش خوانده‌اند.
پس ازدواج وقتی به آرامشَت برساند
که تو را از مَنَت برهاند.
تا من هستی و تنها به فکر خویش
بی‌قراری و دل‌پریش.
«او» که برایت همسری از جنس خودت آفرید
وجود طوفان زده‌ات در ساحل «ما» شدن آرمید.
لیک این آرامش، پایان راه نیست،
«ما» نقطة پرواز تو برای رسیدن به «او» است.
مقصد، تنها یک خانه است، خانه دوست.
