أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام
مخالفین هیئات
دیشب خدمت شما از سه جریانی که اصولا با هیئات مخالفت میکنند نام بردم. یکدسته رقبای مرامی، دینی و مذهبی ما هستند، آنها با هیئات مخالفت میکنند چون آنها فاقد این ظرفیت هستند و مخالفت آنها در واقع از سر نوعی حسد و حسرت است.
دستهدوم، مخالفین سیاسی جمهوری اسلامی هستند. چون هیئات را اصولا همسو با جمهوریاسلامی میبینند با آنها مخالفت میکنند، لذا مخالفت آنها با هیئات صددرصدی هم نیست، لذا استثنائاتی را هم میپذیرند. چون اصل مخالفت با هیئت نیست. مخالفت با آن دسته از هیئاتی است که به نحوی در مسیر و راستا و همسو با جمهوریاسلامی قرار دارند، چون مسئله جمهوریاسلامی است، این نوع مخالفتها، بیشتر سیاسی است، استثنائات آنهم، مواردی است که هیئات خنثی هستند، یا همسو با جمهوریاسلامی نیستند، نوعا هم مورد تعریض قرار نمیگیرند، حساسیتی را هم برنمیانگیزند، بعضا مورد ترویج و تشویق هم قرار میگیرند.
دستهسوم مخالفتها با هیئات، مخالفتهای دروندینی است. که مبتنی بر سه، چهار تردیدی است که در قبال هیئات مطرح کردند. به بعضی از این تردید ها بنده دیشب اشاراتی داشتم.
هرسه این جریانات در یک مطلب متفقالقول بودندکه جمهوری اسلامی بیش از حد به هیئتها دامن زده و میدان دادهاست. این مخالفت، مخالفت تقریبا عمومی و یا مشترک، بین این جریانات است. جمهوری اسلامی را دیشب عرضکردم، متهم هست به اینکه مبتنی بر گفتمان فقه و سینهزنی است. حالا بنده خیلی پررنگ و اغراقآمیز مطرح میکنم، اما کموبیش حملات از همین سنخی است که عرضکردم.
جمهوری اسلامی مولود هیئات
همینجا خوب است یک شبههای را در باب اینکه هیئات آیا اساسا محصول جمهوریاسلامی هستند و یا جمهوریاسلامی آنها را سرپا نگه داشته است یا چه؟
شبههای است دراین باب، گویا اگر جمهوریاسلامی دست از حمایت ها بردارد، هیئتها صورت طبیعی خودشان را پیدا میکنند. در همان جایگاهی که در گذشته ها بودند در حواشی دین و دینداری یک موقعیت فرعی را به دست میآورند و در همان موقعیت هم ادامه حیات میدهند.
گویا جمهوریاسلامی است که هیئات را تقویت میکند، دامن میزند و سرپا نگه میدارد. برداشت کسانی هم که از نزدیک با هیئات آشنا نیستند یعنی هیئتی نیستند این است که گویا جمهوریاسلامی یک مرکزی دارد برای هیئات طراحی میکند، برنامه ریزی میکند، سیاستگذاری میکند و به آنها از حیث محتوایی خط میدهد و از حیث مالی، هم انواع حمایت ها از هیئات صورت میگیرد، این تعبیر و این برداشت برای کسانی که با هیئات آشنا هستند و به اعتباری هیئتی هستند خیلی سادهانگارانه است و هیچ عنصری از حقیقت را ندارد. اساسا هیئات بسیار قدیمیتر و ریشهدارتر از جمهوریاسلامی هستند، به اعتباری حتی هیاتها، گستردهتر و پرنفوذتر از جمهوری اسلامی میباشند، اگرچه جمهوری اسلامی یک نظام مردمی محسوب میشود، اما از حیث نفوذ و گستردگی قطعا همتراز با هیئات نیست. هیئات از نفوذ و گستردگی به مراتب بیشتر از جمهوری اسلامی برخوردار هستند. لذا، این جمهوری اسلامی است که از مجالس دینی ارتزاق میکند و اعتبار میگیرد نه به عکس. و حتی میشود به یک معنا گفت که جمهوری اسلامی مولود مجالس و هیئات است.
من نمیخواهم بگویم که ناشی از هیئات بود که انقلاب شکل گرفت، قطعا مساجد و هیئات نقش پررنگی داشتند، شاید مساجد بیشتر؛ اما من درصدد تحلیل آنکه چه عواملی باعث شکلگیری انقلاب اسلامی شد، نیستم و تنها میخواهم این شبهه را برطرف کنم. کسانی که از درون و از نزدیک با هیئات آشنا هستند میدانند اینکه بگوییم جمهوری اسلامی به آنها خط و جهت میدهد، خصوصا در سطح دولتها و حکومتها و در سطح برخی نهادهایی که متولی امور اینچنینی هستند مثل سازمان تبلیغات که در این دو الی سه سال اخیر به تبع قضیه کرونا و غیره قدری فعال شده است، امکانپذیر نمیباشد چراکه هیئات در تمامی شهرهای کوچک و بزرگ و محلات و روستاها، به تعداد کثیر و با صورتهای متنوع گسترش یافتهاند درحالی که این پدیده حتی قابل احساس نبودهاست، یعنی کمیت و کیفیت آن آنقدر سیال است که اصلا قابل دسترسی، قابل حس کردن و اندازهگیری و رصد و کنترل نیست لذا این بیان و شبهه اساسا محلی از اعراب ندارد.
تردیدها راجع تعریضات به هیئات
عرض کردم که در مخالفتها و تعریضاتی که به هیئات از سوی آن جریان درون دینی صورت میگیرد، سه، چهار تردید وجود دارد. من با آن دو جریان رقبای مرامی و مذهبی و دینی و جریان سیاسی که با جمهوری اسلامی سر ستیز دارد، خیلی کار ندارم و به سراغ آن دسته سوم رفتهام که مخالفهایشان از موضع درون دینی است. این دسته، سه، چهار تردید مطرح کردهاند که در شب قبل به آنها اشاره کردهام.
هیئات یک پدیده شعائری
یکی از تردیدهایشان در مبانی و جایگاه دینی هیئات است که عرض کردم که هیئات یک پدیده شعائری هستند، یعنی اگر بخواهیم عقبه و جایگاه دینی هیئات را پیداکنیم باید درون شعائر رفت. یعنی هیئات ویژگیهایی نظیر شعائر دارند. شعائر چه جایگاهی در منظومهی دین دارد؟ هیئات هم یکی از اجزای شعائر محسوب میشوند و تفسیر که میشود در این باب انجام داد، این غیر از روایات و احادیث و سیرهای است که عقبهی سنت این نوع محافل را به معصومین(ع) متصل میسازد. من خیلی به آن متوصل نشدهام و در جایگاههای دیگر، آن نکات و اشارات و شواهد ارائه شده است.
کارکرد هیئات
تردید دومی که مطرح میکنند در ضرورت و کارکرد هیئات است. گویا عدهای نشستهاند و دیدهاند که هیئت و این اجتماعات دینی میتواند فواید و کارکردها و آثار فراوانی از حیث اجتماعی و دینی داشته باشد، بعد به تبع آن هیئت را طراحی کردند و بعد شارژ عاطفی کردند. این تصویر عاطفی و این تصور خیالی و تصور خامی است.
هیئت، یک پدیده طبیعی
دیشب عرض کردم که هیئت یک پدیده طبیعی است، یک واکنش وجودی و عاطفی است که از ما سر میزند، به نحو خودبهخودی؛ یعنی از کسی که یک محبوبی دارد، یک سمتوسویی دارد، یک امر مقدس و محترمی برایش مطرح است، در قبال او و حوادثی که در اطراف او رخ میدهد، واکنشهایی از او سر میزد.
یک امر طبیعی است کسی از قبل طراحی نمیکند، خدایی نکرده اگر یکی از نزدیکان شما از دنیا برود طراحی نمیکنید که من حالا واکنشم چگونه خواهد بود یا چگونه خوب است باشد؛ البته آن صورت های طبیعیاش را عرض میکنم، آن جاهایی که ما نمایش نمیدهیم و از ما سر میزند، هیئات و محافل دینی و مجالس مذهبی نوعاً از این جنس هستند.
انسانها وابسته به یک امر مقدسی هستند و در قبال آن واکنشهایی دارند، لذا پس این چنین نیست که ما بر اساس یک مبنای کارکردی و فواید مترتبه سراغ هیئات رفتهباشیم. هیئات قطعا کارکرد دارند، فواید و آثاری دارند، اما بچه هیئتی برای رسیدن به آن فوایدش درگیر ماجرای هیئت نمیشود؛ او درگیر امام حسین(ع) است؛ همین درگیری، اجتماعی را شکل میدهد، نیرویی را پدید میآورد، همدلی و همسویی را پدید میآورد و اتفاقات عدیدهای را رقم میزند، اینها پیامدهایش است، در واقع کسی با این غرض به سراغ هیئت نرفتهاست.
همین تعبیر « اَنا مِن حُسین» که من عرض کردم، خودش بیانگر وجود عنصر کارکردی است در هیئت، که عرض کردم در جلسه دیروز، دیگر اشاره نمیکنم. یعنی به یک معنا هیئات بهای دینداری و تداوم مسلمانی ما را تضمین میکنند. حالا توضیح خواهم داد.
پررنگ شدن جایگاه هیئات در دین
یک تعریض و تردید سومی هم وجود دارد که اشاره کردم که چرا یکی از مولفههای فرعی دین انقدر پررنگ شده است و جای ابعاد و عناصر و ارکان اصلی دین را گرفتهاست، باز البته این ادعایی است که دیگران مطرح میکنند، هیئتیها چنین فرضی برای هیئت و ابعاد دیگر دین برقرار نمیکنند یعنی نسبتِ یایی برقرار نیست بین هیئت و نماز، نسبتِ واوی است، هم نماز هم هیئت، هم واجبات و هم اخلاق و هم عقاید و هم هیئت. لذا این تصور و ادعا و تردیدی که مطرح شد، باز عرض کردم بین کسانی که با هیئتها از نزدیک آشنا هستند و مأنوس هستند، حقیقت ندارد. تصویری است از فاصله دور، تصویری است ساخته شده.
یک تردید چهارمی رو هم مطرح میکنند، ناظر به آسیب شناسی هیئات، فراوان درباره تردید چهارم بحث شده است، بیشتر هم از موضع درون دینی و هم از موضع دلسوزانه و مشفقانه، همراه با نگرانی از بابت دین که ممکن است برجستهسازی هیئت باعث از دست رفتن حقیقت و جوهر دین بشود.
آسیبشناسی هیئات
آسیبشناسی ها انواع دارد و همواره هم در طول تاریخ، در طول تاریخ شیعه، هم هیئات بودند، هم مجالس دینی بودند، هم اقامه عزا بوده است و در کنارش، هم آسیبشناسی و هم طرح آسیبها و مواجهها و امثالهم. عرض کردم شعائر به طور کلی و فراتر از هیئت یک خصوصیاتی دارند که مستعد شکلگیری برخی از آسیبها هستند و لذا هیئات هم به تعبیر این که یکی از اجزا شعائر هست آن نوع آسیبها دامنگیر هیئات هم هست.
ابرازی بودن شعائر نه نمایش
عرض کردم شعائر ابرازیاند، همین ابرازی بودن زمینه نمایشی شدن را فراهم می کند، همان چیزی که معمولا به هیئتیها میگویند که شما نمایش میدهید، جلوهنمایی میکنید، خودنمایی میکنید، میخواهید به دیگران خودتان را نشان بدهید؛ چرا در پنهان و در خفا نمیکنید؟ متوجه نیست که جنس شعائر ابراز است، اظهار است، نمایانسازی است. بسیاری از عبادات ما اتفاقا این وجه ابرازی را دارند، حج یک عبادت ابرازی است، نماز جماعت که اینقدر توصیه شده، یک عبادت ابرازی است، در کنار آن نافی این نیست که شما در خلوت شب خودتان هم نماز بخوانید؛ عجیب است از آموزههای دینی اسلام که عناصر و ارکان به ظاهر معارضی دارد که درکش برای بعضی از افراد، آنها که نیت سوء ندارند دشوار است. برخی هم از این موقعیتها استفاده غلط میکنند.
تحولات در هیئات
عرضکردم از ویژگیهای شعائر این است که ظهور و بروز خودبهخودی دارد. خیلی واجد قواعد و چارچوبهای از پیش طراحیشده مثل عبادت و مناسک نیست. همین باعث میشود که دستخوش انواع مداخلات و ابداعات بشود. این صورت عزاداریها را اگر از ابتدای واکنش حادثه کربلا تا به امروز تعقیب بکنیم، تحولات عدیدهای فقط از حیث شکلی و قالب به خودش دیدهاست. این خودش موید این است که ما مداخله کردیم، ابداعات داشتیم، بعد از این هم اتفاقات زیادی رخخواهدداد. بعضیها این را عیب هیئات و دستهجات و عزاداریها میگیرند، نه این طبیعت امر شعائری است، و به طریق اولی هیئات.
آسیبشناسی از درون
من بیشتر از این در این باب توقف نمیکنم، میروم سراغ بحث آسیبشناختی. ما منکر آسیبها نیستیم، حتی بیش از دیگران مشتاق و مایل به آسیبشناسی همه امور دین، همه رفتارهای خودمان، و واکنشهای خودمان، از جمله عزاداریها و هیئتها هستیم.
آسیبشناسی و تلاش برای پالایش هیئتها و مجالس دینی از درون به مراتب بیش از بیرون و قویتر از بیرون اعمال شده. کم نبودند علما و خصوصا فقها در طول تاریخ که از این جنبه با این نوع محافل، با این نوع مراسمات و شعائر مواجهه کردند و رودررو شدند. یعنی یکی از بخشهای اصلی مواجهه با انحرافات، غیر از حوزه عقاید و کلام، در همین حوزه رفتارهای دینی است، نه رفتارهای عمومی ما، نه رفتارهایی که در حوزه شعائر از ما سر میزند، بخشی از تلاشهای علما در طول تاریخ همین بوده است.
شما کتاب حماسه حسینی آقای مطهری را حتما دیدید و ورق زدید. مواجهات حضرت امام، مواجهات حضرت آقا. البته هرکدام از اینها شیوههاشان، دورهشان و مصداقشان و نحوه مواجههشان و تلاششان برای اصلاح و پالایش متفاوت بوده، فراوان هم هست. اساسا در بعضی از برداشتها گفته میشود که روحانیت به نوعی در امر پالایش این امور ورود کرده که بعضیها تصور رویارویی بین روحانیت و مداحان را استنباط کردهاند.
آسیبشناسی منصفانه
من نمیخواهم بحث آسیبشناسی را مطرح بکنم و تعقیب بکنم. میخواهم عرض بکنم که یک مجموعه ملاحظاتی هست، یک مجموعه نکات و شرایطی هست، که در آسیبشناسی این نوع مجالس و هیئات، باید لحاظ کرد، در هر کار آسیبشناسی واقعیت باید به درستی گزارش بشود. نه کمتر، نه بیشتر. نه اغراق بکنیم، نه نادیده بگیریم. در هنگام گزارش هم عیوب را ببینیم هم نقصانها و کمبودها و ضعفها را ببینیم، هم نکات مثبت و محاسن را ببینیم. یعنی همهجانبه، دقیق و بدون بزرگنمایی باشد. تصویر کاملی ارائه بشود. در آسیبشناسی یک پدیده باید یا اکثر را دید، یا میانگینها را لااقل دید، نه موارد را. شما در آسیبشناسی اگر به موارد معدود و نادر یا کمیابی ارجاع دادید و آن را مبنای داوری راجع به آن کل قرار دادید انصاف را رعایت نکردید.
در آسیبشناسی باید روندها را دید، نه فراز و فرودها!
در آسیبشناسی باید روندها را دید، نه فراز و فرودها! ممکن است یک پدیده در موقعیت فرودش باشد. در گام بعدی اصلاح بکند و مسیر خودش را عوض کند؛ پس باید روندها را دید تا بتوان به آسیبشناسی درستی رسید. توجه بکنید که دین خودش واجد یک سازوکار درونی مراقبت و مواجهه و اصلاح و پالایش است و دین به مراتب بهتر از هر کس دیگری قادر به آسیبشناسی و رفع مشکل است؛ چون هم نگاه نزدیک دارد و با این پدیده مانوس است و هم جهت گیری همدلانه دارد و هم میداند که مسیر درستش چیست. پس دین بهتر از هر کسی میتواند این کار را بکند. باید نقش عواطف و شور را در دین دید، دین یک پدیده معرفتی محض نیست، دین صرفا یک پدیده رفتاری نیست، اینها هست اما یکی از عناصر اصلی دین، شور و عاطفه است که این شور و عاطفه بسیار موثر و کارآمد است و یکی از جایگاههای مهم آن، در همین نوع مجالس و محافلی است که عرض کردم. نباید از آن تغافل کرد یا آن را از اثر انداخت. به ماهیت این پدیده که پدیدهای عاطفی و ابرازی است توجه کنید. باید به ماهیت این پدیده توجه کرد و نقدش کرد و انتظار فراتر از آنچه که در ظرفیتش هست را از او مطالبه نکرد.
هیئتها باب هستند، باب الحسین
به اینکه شعائر و هیئات از مقولاتی در دین هستند که مورد اقبال بدنه اجتماعی قرار میگیرند باید توجه کرد. شما اگر پدیده هیئت را کم فروغ کنید، دست بدنه اجتماعی را از این پدیده بلند دین کوتاه کردهاید، راه پیوستن بدنه اجتماعی، یعنی انسانهای متوسط مثل ما، به این امر عظیم به واسطه این محافل و مجالس است، عرض کردم این جاذبیت را که در همه اقشار و در همه نسلها وجود دارد، نباید نادیده گرفت.
به این باید توجه بشود که هیئتها باب هستند، باب الحسین، هیئتها باباند؛ مقدماتاند و طریقیت دارند. من نمیتوانم بگویم موضوعیت ندارند! منِ هیئتی برای هیئت موضوعیت قائل هستم و به این دلیل است که میتوانم با آن درگیر شوم، در عین حال، عرض من این است که هیئتها برای دین طریقیت دارند. جمع بین این دو امر به قدری پیچیده است که باید در جای دیگری به آن پرداخت.
توجه باید کرد که ظرفیت های دین فقط هیئت نیست و از هیئت هم نباید انتظاری بیشتر از ظرفیت خودش داشت، نباید انتظار داشت که کوتاهی و کمکاریهای ما در جاهای دیگری را هیئت برطرف بکند. اخیرا یک پیامی از یک شخصیت بزرگی که محبوب همهی ماست پخش میشود و گفته میشود که چرا گریهها عارفانه نیست؟ حد هیئت را باید توجه کرد و نباید انتظار این را از هیئت داشت که اینجا تعلیمات دینی دهند و از درون آن فقیه و مجتهد بیرون بیاید! این کار جای دیگری است. نباید انتظار داشته باشید که از داخل هیئت یک انسان مُتِخَلق در بیاید! این کار جای دیگری است! هیئت سربازگیری میکند؛ کادرسازی نمیکند. نباید انتظار داشته باشید جای بخشهای دیگر دین را که نقش کادرسازی دارند، هیئات پر کنند.
سختی جمع بین هیئت و دانشگاه
یک نکته پایانی را بخاطر اینکه توفیق داشتم در جمع شما حاضر شوم عرض میکنم و خداحافظی میکنم از محضرتان. من در دفاع از هیئت تلاش کردم نکاتی را در این دو شب عرض بکنم. خود این دفاع کار دشواری است. شما البته به یک نحو دیگری این دفاع را کردید. جمع بین هیئت و دانشگاه اساساً پدیدهای بغرنج است، شما مرتکب شدهاید، یعنی کار بزرگی کردهاید، این کار به مراتب بزرگتر از جمع بین علم و دین است.
البته پدیده معضله علم و دین در اسلام خیلی موضوعیت ندارد اما پدیده دشواری است و حل آن حتی در جهان جدید، در همین اوضاع کرونا، نشان داده شد که کار راحتی نیست، اما شما کار بزرگتری کردهاید. آن هم جمع بین هیئت و دانشگاه است از خداوند میخواهم که به شما اجر و توفیق دهد و تداوم که با اعتماد به نفس و با تمام وجود این راه و مسیر را ادامه دهید و انشاالله هم شما و هم دیگران، از تلاشهای شما نصیب میبرند و عاقبت به خیر میشوند. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.