مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

واقعا ناگهانی بود؟ ( تاملی کوتاه بر چرایی هجوم به خانه وحی)

گاهاً اتفاق‌هایی در تاریخ رخ می‌دهند، آن‌قدر ناگهانی که وقتی آیندگان به آن می‌نگرند از فرط تعجب باورشان نمی‌کنند.

شاید دلیل این که عده کثیری از اهل حقیقت هم آن‌چنان که باید وقایع سال ده هجری را روایت نکرده و قبول ندارند، همین اتفاقات محیرالعقول باشد. ریشه اما در کجاست و کدامین علل مسبب آن است؟

فاطمه زهرا سلام الله علیها نور چشم رسول الله است. فردی که به اتفاق همه مسلمانان از جایگاه بلند مرتبه و نرسیدنی‌اش نقل می‌کنند. چه صبح‌ها که پیامبر خاتم بر در خانه علی و فاطمه نرفته و آیه تطهیر نخوانده! تاکید او بر اهل بیت بودن ساکنانش و احترام آن خانه به این زودی از یاد مردم مدینه می‌رود؟ آیا وجدان پاکی می‌پذیرد تنها چند روز پس از شهادت (رحلت) رسول الله در شهر او، در شهر یارانی که سالیانی نفس به نفس او زیسته‌اند، چنان اتفاقاتی برای آن خانه و اهل آن بیفتد؟

شاید جوابی که در لحظه اول به ذهن خطور می‌کند نه باشد اما باید دیدمان را وسیع کنیم.

اتفاقات غم بار و منحوس آن روز های مدینه ریشه‌اش در آن مدت کوتاه پس از شهادت پیامبر نیست، بلکه به سالیانی دراز برمی‌گردد. در این متن اشاره ای کوتاه به بخشی از آن‌ها خواهیم کرد.

۱ - بعد فرهنگی:

لحظات آخر زندگی گران‌قدر رسول خداست، شخصیتی عظیم و بزرگ، همو که خداوند در قرآن درباره او فرمود : «ما ینطق علی الهوا اِن هو الا وحی یوحی»

طبعا وصیت چنین مردی برای پیروانش از حیاتی‌ترین حرف‌های اوست. اما وقتی پیامبر می فرماید که قصد وصیت دارد، فردی بر می‌انگیزد و می‌گوید پیامبر دیوانه شده! حکما چنین حرفی به شدت محکوم است اما در کمال ناباوری پذیرفته می‌شود . این واقعه هم از آن دسته اتفات است، آن قدر عجیب که قبول کردنش دشوار است.

مهم ترین مسئله اما چرایی پذیرش آن است. علت تفکری ست که به آرامی، با سرعتی حس‌نشدنی در فکر و ذهن افراد ریشه دوانده‌است.

برای روشن شدن سخن مثالی می‌آورم:

عبدالله ابن عباس از صحابه پیامبر بود. از عادات او مکتوب کردن دقیق و جز به جز رفتار رسول الله بود. دقت کنید که نوشتار عبدالله ابن عباس فقط به گفته‌های رسول الله محدود نمی‌شده، بلکه جزئیات رفتار ایشان از جمله نحوه نگاه کردن پیامبر به افراد و.... را مکتوب می‌کرده‌است. رفته‌رفته زمزمه هایی در گوش عبدالله‌ خوانده‌شد که:

«او هم فردی مانند ماست، دلیلی ندارد که همه رفتارش را می نویسی.»

«حالا پیامبر بر کسی غضب کرد، ممکن است آن روز از چیز دیگری عصبانی شده باشد.»

رفته‌رفته عبدالله در نوشتن و مکتوب کردن رفتار رسول الله سرد شد، کار به جایی رسید که پیامبر از او جویا شد، چه شده که دیگر چیزی نمی‌نویسی؟ جواب عبدالله زمزمه‌هایی بود در گوشش خوانده‌بودند. پیامبر در جواب آیه‌ای را خواند که در بالا ذکر کردیم :

« ماینطق علی الهوا، اِن هو الا وحی یوحی»

اما دیگر عبدالله هیچ‌وقت همت قبل را بر نوشتن نگذاشت. آن چیز که در متن به عنوان زمزمه یاد شده حکما شامل فعالیت های بسیار دقیق‌تر و گسترده‌تری می‌شده که متن فعلی مجالی برای بازگویی آن نیست.

نتیجه اما مشخص است :

کم اعتبار کردن کلام و رفتار رسول الله

۲ - بعد اقتصادی :

خارج کردن فدک از دستان اهل بیت از بعد اقتصادی اهمیت بالایی داشته‌است. بر کسی پوشیده نیست لازمه فعالیت های تشکیلاتی تامین مالی است. فدک از بزگ‌ترین منابع آن روزهای جزیرةالعرب بوده است. خارج شدن ناحق آن از دست اهل بیت ضربه‌ای بر توان اقتصادی این خانواده برای مبارزه داشت.

۳ - بعد سیاسی :

نگاه به شرایط سیاسی آن زمان به ما نشان می‌دهد قبایلی مانند عوس و خزرج (از انصار) و مهاجرین، همگام با علی علیه السلام بوده‌اند. طبعا حمایت گروه های تاثیرگذار از جانشینی علی تضمین محکمی برای جایگاه او بوده‌است. اما چه شده که آنان چنان حضور فعالی در سقیفه بنی اسد داشتند؟ (مکانی که مذاکرات برای پایمال کردن حق علی علیه السلام بوده است.)

بعد از فوت پیامبر شایعات و تحرکات برای غصب خلافت بالا گرفت. این جالب است که چگونه وقتی حمایت از علی حداکثری است این شایعات به صورتی پخش شد که دیدگاه عمومی تغییر یافت و باور شد که کار از دست علی خارج شده‌است! افرادی که حامی علی محسوب می‌شدند از ترس از دست دادن خلافت و افتادن آن به دست دیگری به سقیفه شتافتند! آری، حقد و کینه های گذشته باز شده و جنون قدرت به سر آدم‌ها افتاده. خروجی سقیفه نیز نشان از فعالیت های سیاسی بی‌نقص حامیان آن دارد، فردی که نه برای این جایگاه مطرح بود و نه حمایت مستقیمی از گروه های سیاسی تاثیرگذار داشت، به این جایگاه رسید.

بخش دیگر این فعالیت ها به زمان خلافت خلیفه اول باز می گردد.

ایجاد ارعاب و در نطفه خفه کردن صدای مخالفان از این دسته است، یک مورد را ذکر می‌کنیم:

وقتی خالد ابن ولید قصد گرفتن خمس و زکات از مالک ابن نوبیره کرد، قبیله‌ی مالک از این امر سر باز زد، آن‌ها با یادآوری احتجاج روز غدیر کل فعالیت خالد را بی اعتبار دانستند. کار بالا گرفت و درگیری شروع شد. خالد که دید از پس این نبرد بر نمی‌آید، دست به حیله برد. به گروت مقابل امان نامه داد و پیشنهاد گفت‌وگو را مطرح کرد. هنگامی که قبلیه مالک سلاح بر زمین گذاشته‌بودند، در طی یک شبیخون مالک و یارانش سر بریده شدند. پس از آن قصه‌هایی از تجاوزاتی هم پیش آمد که از گفتن آن خودداری می‌کنیم.

همه این ها شرایطی پیش آورد که زمینه‌ساز حوادثی مانند غصب خلافت و حرمت‌شکنی به خانه اهل بیت بود، روشی که امروز به آن جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی می‌گویند. شیوه‌ای که طی زمانی طولانی و به آرامی اجرا می‌شود اما سر آخر نتایجی حیرت‌آور به بار می‌آورد.

برای ورود به کانال پیام ‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

اهل بیتفاطمیهنشریه‌ی منبرعلی ناظمیان
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید