مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

جلسات سخنرانی هفتگی، جلسه دوم / «وجوب طلب علم»

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه سخنرانی هفتگی / 16 اردیبهشت 1402 / حجت الاسلام علوی / جلسه دوم

یک زمانی شاهد این بودیم که صوفی‌ها نماز نمی‌خوانند. می‌گفتند غایت نماز یقین است، ما به یقین رسیدیم و دیگر نیازی به نماز نداریم. می‌گفتیم شما رسیدید ولی اهل بیت که تا اخر عمر می‌خواندند نرسیدند؟ یکی از همسران پیامبر می‌گفت یک شب پیامبر به خانه نیامد. مسجد خاموش بود و پیامبر در حال دعا بود. مدام می‌گفت خدایا لحظه ای مرا به خودم وا نگذار.

طلب علم انقطاع ندارد، استمراری است، مثل یاد خدا. طلب علم فریضه است. بر هر زن و مردی واجب است که طلب علم کنند، استثنا ندارد.

شخصی امد پیش امیرالمومنین، گفت نمی‌دانم به چه دلیلی دائما ضرر می‌کنم؟ به او فرمودند شاید جلوتر از پدر و مادرت راه رفتی...

یک چهارم فقه ما از طریق زراره به دست ما رسیده است در صورتی که زراره ملعون امام صادق بود و امام او را در مجالس مختلف لعن کرده است. چرا؟ پسر زراره در این مورد از امام سوال کردند و ایشان جواب دادند: مثل پدر شما به ما مثل سفینه است به خضر. قصدمان این است که به او تعرض نکنند.

مفاهیم در مصادیق عینیت خود را نشان می‌دهند، اگر عباس نبود معنی برادری را نمی‌فهمیدیم. در زیارت‌نامه ایشان همه مفاهیم نشانی از برادری دارند.

خیلی از معارف را نمی فهمیم مثل شانه نکردن سر با شانه شکسته و.‌.. . فقه استمراری است چون طول و عرض و عمق دارد. بعضی از مفاهیم را حتی اساتید ما هم نمی‌فهمند تعمق و تکرار لازم دارند. علما هم در درس و بحث استمرار داشته‌اند. سید احمد اقای خونساری در ۸۰-۹۰ سالگی با سایر مراجع مناظره می‌گذاشتند. تکراری درس می‌خواندند و تکراری درس می‌دادند که از این معارف جدا نشوند. علم و ذهن فرارند.

حال چرا نمی‌توانم برنامه ریزی کنم، به چه علت بی‌توفیق می‌شویم. تعبیر و نگاه سایرین چگونه بود؟ هر چیزی مقدمه‌ای دارد، بعضی را می‌گویند انجام ندهید، بعضی را می‌گویند حتی نزدیک هم نشوید. مثل لاتقربوا الزنا. فکر، خیال، نگاه و... نباید به طرفش برود. یعنی حرام دیگر اینجاست. در طلب علم هم مقدماتی وجود دارد، مثل وجوب تکریم عالم. تکریم عالم را واجب کردند برای گرفتن علم. برخی از اساتید که حتی اعلم هم بودند می‌آمدند و در مجالس درس شاگردانشان می‌نشستند. روایت داریم که می‌گوید یا عالم باش یا متعلم باش یا مستمع باش و چهارمی نباش. روایتی دیگر می‌گوید یا عالم باش یا متعلم باش یا مستمع باش یا محب باش و پنجمی نباش.

علم دین کجاست؟ در مجالس است. یکی از تفاوت‌های مکتب‌خانه و مدرسه این است که درس دینی به عنوان درس اصلی نه عمومی دنبال می‌شود. خروجی‌اش هم می‌شود تمدن اسلامی، شیخ بهائی و جابر بن حیات. محور آن توحید بود. وجه دیگر آن برجسته کردن یک بخشی از علم برای عده‌ای است. به عنوان مثال اول فقه بعد تجارت. چه بسیار عالم و کارشناس داریم که در زمینه‌های علوم انسانی، علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی حتی فقهی و... نظر می‌دهند و کار می‌کنند، بدون اینکه سواد کافی‌اش را داشته باشند! تقصیر شما علماست! خیر تقصیر شماهاست، با احساس استغنایی که دارید مگر جایی برای حرف زدن عالم گذاشته‌اید؟ کلی ادم در مجاری تصمیم‌گیری داریم که اصلا احساس نیاز به معارف دینی ندارند! با اشتغال در یک رشته درسی تکلیف شما ساقط نمی‌شود.

معارف واجب عینی است مثل ازدواج که همه باید انجام بدهند. مگر می‌شود مثلا پلیس ما اسلامی باشد و بیگانه باشد با معارف مربوط؟ خیلی از اساتید نابغه‌اند اما وقتی خداشناسی‌شان را می‌شنوی تعجب می‌کنی. دانشجوی عزیز، دانشمند عزیز اگر معارف دینی را نخواندی و واسطه‌ات با معارف را من قرار دادی نابود شده‌ای! اگر دیدی با واسطه‌ها معارف به تو درست منتقل نمی‌شود اجتهاد واجب عینی می‌شود!

برخی نه تنها عمق بلکه قرائت سطحی سالم خیلی از معارف را هم نشنیده‌اند. یه روزی در بازار ما کلاس تفسیر بود برای تجارت اسلامی! این می‌شود بازار اسلامی. از آن بازار انقلاب به وجود آمد. بعضی از صنف‌ها محتاج به معارف اسلامی مربوط به رشته خود هستند مثل پزشکی! و شما به شبهات و مسئولیت‌های عینی‌ آن گرفتارید. جوابش هم با شماست!

بخش قابل توجهی از روایات جعلی است. مثلا سوره ملک را بخوان تا پادشاه می‌شوی. طرف با نیت قرب مردم به قرآن این جور دروغ‌ها را گفت. الان هم بعضی از مسئولین با نیت خیر و دلسوزی دارند بر سر راه اصلی انقلاب و کشور مشکل ایجاد می‌کنند چون معارفش را نمی‌دانند و به اندازه کافی با دین آشنا نیستند. امان از ترک فقاهت...

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفسخنرانیحجت‌الاسلام علویعلم حقیقی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید