در آیات مختلف قرآن کریم، مکررا مسئله «بیرون راندن از وطن» به عنوان یک ضد ارزش معرفی میگردد. از جمله آیاتی که به وضوح این مسئله را تبیین می فرماید آیه9 سورهممتحنه است که میفرماید: « إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ» (خداوند تنها شما را از دوستى کسانى نهى مى کند که در امر دین، با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند، (نهیتان مى کند) از این که با آنها دوستى کنید. و هر کس آنها را دوست دارد، ظالم و ستمگر است).
این آیه شریفه و مانند آن مُبیّن این مسئله است که«وطن» در فرهنگ اسلامی دارای ارزش است.
رابطه حب وطن و ایمان
حبّ و علاقه به زادگاه و وطن مسئلهای است که خداوند متعال درفطرت و سرشت انسانها قرار دادهاست؛ هر چند این طبیعت در انسانها متفاوت است« وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً»[1].دین اسلام که کاملترین برنامه از سوی خداست؛ دین فطرت است:« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا». فلذاست که میبینیم این علاقه فطری انسان به زادگاه و وطن مورد توجه و تایید اسلام است. اسلام وطن را ارزشمند، و میهندوستی را امری مقدس میشمارد. و در قول مشهوری که از حضرت رسول(ص) نقل شده«حب الوطن من الایمان».
این روایت و مانند آن، مبیّن رابطة ايمان و محلّ سكونت انسان است. رابطة وطن با ايمان شخص اين است كه هرگاه وطن به گونهاي باشد كه ايمان شخص طلب ميكند، مهر ورزيدن به چنين وطني، بيشك جزو ايمان و از آثار آن ميباشد. [2]
کما اینکه علاقه به وطن نیز متقابلا حامی دین خواهد بود. آنجا که در حدیثی امیرالمومنین(ع) می فرمایند:« عُمِّرَتِ البُلدانُ بِحُبِّ الأوطانِ» (شهرها با وطن دوستی آباد می گردند). بیگمان بالاتر از هر عمران و آبادی مادی، بالاترین عمرانها، رشد ایمان در شهرها، و اعتلای فرهنگ خداپرستی و عدالتجویی و حقطلبی در وطنهاست. بنابراین تشویق اسلام بر علاقه به وطن، منجر به این است که انسان مسلمان حتی درصورتی که محل سکونت و وطنش، سرزمین کفر و طاغوت و بیعدالتی باشد؛ برای عمران مادی و معنوی آن بکوشد و میهن خود را از خرابات کفر و ظلم به عمران ایمان و عدالت برساند.
این مسئله در جریان انقلاب اسلامی کشور عزیزمان نیز مشهود است؛ علاقه مردمان مومن و حقطلب به کشورشان، منجر به آن شد، تا زیر پرچم حضرت امام(ره) همت بر نجات کشور از حکومت جور طاغوتی گمارده و ایران را زیر پرچم اسلام به عمران مادی و معنوی برسانند. این مسئله در کلام امام راحل(ره) نیز مشهود است:«اسلام....وطن را-آنجایی که زادگاه است- احترام میگذارد»[3]. «من همیشه در فکر ایران، و در فکر وطن خودم –قم- بودهام»[4].
ننمایی وطنم!
پس اینک روشن شد که حب وطن در اسلام ارزشمند است؛ اما نکتهای که باید به آن توجه داشت آن است که وطن و وطندوستی نیز ارزشی تحت لوای اسلام است. فلذا آن زمانی که اسلام حکم به ترک وطن، هجرت و جدایی از زادگاه میدهد، این علاقه به وطن نباید در مقابل اطاعت از فرمان الهی قرار گیرد. قرآن کریم صریحا کسانی را که از دستور هجرت از وطن اطاعت نکردهاند توبیخ فرموده و آنان را که چنین تکلیف مهمی را انجام میدهند در زمره ولایت معرفی می فرماید.[5]
اندیشمند بزرگ جهان اسلام ، آیت الله جوادی آملی در بیانی تبیین می فرمایندکه اگر چه این حب به وطن درنگاه اسلام مشروع و مقبول و معقول است، لکن انسانی که در مسیر رشد و تکامل اسلامی قرار گرفته است؛ وطن خویش را معنایی فراتر از این مسئله خواهد یافت.
بسیاری از بزرگان در طول تاریخ که برای کسب علم و معرفت و یا خدمت به اسلام زادگاه خود را به قصد سرزمینی دیگر ترک گفتند، بر این معرفت بودند که وطن مومن جایی است که بهتر می تواند معارف الهی را دریافته و در مسیر اسلام حرکت کند. و در نهایت به تعبیر علامه جوادی آملی، «هر جا محبوب اوست، وطن اوست».[6]وطن زادگاه عاشق نیست بلکه وطن جایی است که معشوق باشد! اگر انسان مفهوم «انّا لله» بودن را یافت؛ درمییابد که وطن حقیقی انسان یک مکان جغرافیایی نیست، بلکه وطن ، محل تعالی هر چه بیشتر به سوی ذات احدیت است. به قول عالم بزرگ ، شیخ بهایی« این وطن مصر و عراق و شام نیست/ این وطن شهریست کهآن را نام نیست».
ایران؛ شهرِ اسلام
لازم است در انتها به بحث پیرامون مسئله ای که از قضا این روزها نیز داغ شده است بپردازیم، تقابل «اسلامشهر» و «ایرانشهر».
سوء استفاده از وطن دوستی مردم برای تقابل با دین مسئله ای به درازای تاریخ است ، آنگونه که به نقل قرآن کریم فرعون نیز به قصد سست نمودن مردم از همراهی با حضرت موسی(ع)، مسئله وطن دوستی را پیش می کشد:« يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ»[7]
همانطور که اشاره کردیم، در این نقطه همان وطن که ارزشی در نگاه اسلام است، مذموم خواهد بود. اما این نکته راجع به ایران امروزمان چگونه است؟! آیا چنین تقابلی مطرح است؟!
مقام معظم رهبری در کلامی در اوایل دفاع مقدس این مسئله را روشن فرموده اند:«وطن امروز با اسلام یکی است،[مانند دوبردار] روی هم قرار گرفتهاند. اگر غیر از این بود؛ جای سوال و جواب داشت؛ اما امروز وطن شما یعنی ایران عزیز، با اندیشه اسلام یعنی مایه اصلی انقلاب، هر دوبا هم جفت و منطبق شدهاند».[8]
با این حال می بینیم این روزها از جانب حتی بعضی حزب اللهی ها نیز در شیپور تفرقه میان ایران به نام وطن و ایران به عنوان نظام اسلامی، دمیده می شود!
اکنون که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب مفاهیم ایران و نظام اسلامی، چونان دو بردار بر هم منطبق ، و نظام اسلامی مسئله ای تنیده در فرهنگ ایران عزیزمان است، دمیدن بر این شیپور نفاق، آن هم با عبارات فتنه انگیز، ضربه اصلی را بر نظام اسلامی وارد میسازد؛ چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب دفاع از اسلام بدون وطن شدنی نیست![9]
پس شایسته است که با بصیرت لازم از تلاش در جبههای که به نفع دشمن و به ضرر اسلام است دوری کنیم. به تعبیر سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی(ره)«قرارگاه حسین بن علی(ع) ایران و جمهوری اسلامی حرم است»[10] پس وظیفه هر مسلمانی دفاع از این حریم برای حفظ حرم های ابراهیمی(ع) و محمدی(ص) است.
[1] سوره نوح، آیه14
[2] وطن و سرزمین و آثار حقوقی آن از دیدگاه فقه اسلامی، آیت الله عمید زنجانی، ص 25
[3] صحیفه نور،ج13،ص 168
[4] همان، ج6، ص 411
[5] سوره انفال، آیه 72 و سوره نساء آیه 97
[6] بیانات آیت الله جوادی آملی ، مستند حدیث سرو
[7] سوره شعراء آیه 35
[8] بیانات رهبرمعظم انقلاب، مستند در لباس سربازی
[9] همان
[10] وصیت نامه عبادی سیاسی شهید سلیمانی(ره)
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.