ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

وعدۀ صادق ۲

یادداشت دوم

(در صورتی که قسمت قبل را مطالعه نکردید اینجا کلیک کنید)

· حمله به کنسولگری

سلسله اتفاقاتی که در قسمت قبل به آن پرداختیم در انتها موجب آن شد، اسراییل کاری که نباید را بکند و با چند موشک به طور دقیق ساختمان کنسولگری ایران در سوریه را ویران کرد. دقت و اشراف اطلاعاتی که صهیونیست‌ها در این حمله داشتند جالب توجه بود به حدی که به دیپلمات‌های ایرانی آسیبی نرسید و با اطلاع کامل از افراد حاضر در ساختمان، این حمله را انجام دادند.

اینکه چطور به این اطلاعات دست پیدا کرده‌اند، جای صحبت دارد که در گنجایش این متن نیست و آنقدر هم محرمانه هست که ما دانش کافی برای ابراز نظر در موردش را نداشته باشیم، اما زنگ خطر بزرگی‌ست که اگر مسئولین امر به آن دقت نکنند، موجب می‌شود در درگیری‌های بعدی هزینه‌های سنگینی به ما وارد شود.

حمله به یک مکان دیپلماتیک، آن‌هم مستقیماً توسط ارتش رژیمی که ادعای کشور بودن دارد(!)، چنان آش شور و بی‌سابقه‌ایست که نه اسرائیلی‌ها و نه حتی آمریکایی‌ها جرئت اعتراف مستقیم به انجام آن را نداشتند و حتی آمریکایی‌ها ابتدا اذعان کردند، اطلاعاتی که نشان دهد اسرائیل در این عملیات شرکت داشته وجود ندارد.

اما واکنش‌ها از طرف ملت ایران هم شدید بود ولی صرفاً محدود به محکوم کردن رژیم صهونیستی نمی‌شد بلکه دامان مسئولین نظام هم گرفته‌بود. مشخص است که وقتی اسرائیل هرروز در حملات خود، گستاخ‌تر می‌شود و پا را فراتر می‌گذارد و به منافع و اقتدار کشورمان آسیب می‌زند، این قضیه صرفاً محدود به از دست دادن نیروها و عزاداری برای آن‌ها نیست بلکه کل امنیت ملی ایران و بقای آن را شامل می‌شود.

خود جمهوری اسلامی نیز این موضوع را به خوبی درک کرد، چرا که این حمله صرفاً یک حمله به منافع ایران در خاک سوریه نبود، بلکه عملاً حمله به خاک ایران بود و اگر جلوی گستاخی اسرائیلی‌ها گرفته نمی‌شد، قطعاً دیگر حمله به یک پایگاه در سوریه ارضایشان نمی‌کرد و عملا بستر برای حملات گسترده‌تر اسرائیلی‌ها را پدید می‌آورد.

فهم این موضوع مهم است اما پرسش این است در شرایط کنونی منطقه چه اقدامی بهترین پاسخ خواهدبود؟

· گزینه‌های احتمالی ایران چه بود؟

همیشه اولین گزینه در این شرایط دیپلماسی است اما نه به آن معنایی که در ذهن شما متداعی شد! دیپلماسی یک گوشه نشستن و امتیاز دادن و مذاکره کردن و التماس از نهادهای بین المللی برای محکوم کردن و قسم خوردن به اینکه به خدا من بچه خوبی بودم ولی شما به تعهدات خود عمل نکردید نیست! این معنای غلط و دروغین از سال‌ها پیش از دایره جهان‌بینی واقع‌گرایانه خارج شده و در سال‌های اخیر با تغییرات و اتفاقاتی که در نظم بین الملل رخ داده سرعت نابودی آن نیز بیشتر شده! مسئولین ایرانی هم حداقل‌های آن را بعد از برجام متوجه شدند به همین دلیل در اینجا دیپلماسی استفاده از ابزارها و امتیازاتی بود که اسرائیل در اختیار ما قرارداد. ایران هم ابتدا این قضیه را از نهادهای بین المللی پیگیر شد و وقتی آن محکومیت شدید و درخور را از طرف این نهادها ندید. از آن‌طرف هم آمریکایی‌ها و اروپایی قصد کشیدن قلاده این رژیم را نداشته و ندارند. اما خوب است دلیل این حجم از حمایت از قتل، کشتار و نسل‌کشی توسط غرب را هم به طور خلاصه مطرح کنیم:

· اسرائیل بت غرب در برابر جهانیان است؛ اسرائیل یک اوکراین، تایوان یا حتی استان آذربایجان شمالی (جمهوری آذربایجان) نیست که آن خود بنیان‌های فکری غرب است. اسرائیل بزرگ‌ترین مهرۀ غرب برای کنترل غرب آسیاست. اگر فرصت باشد در قسمت بعدی از نقشه‌هایی که اسرائیل برای کنترل غرب آسیا برای حذف ایران و فلسطین داشت اما با طوفان الاقصی به باد فنا رفت صحبت خواهیم‌کرد.

· اسرائیل علاوه بر اینکه برای کنترل غرب آسیا در راستای اهداف هژمونی غرب به وجود آمد، حامل تفکرات دینی تحریف شدۀ غرب نیز هست. مسیحیانی که معتقدند مسیح از این سرزمین ظهور خواهد کرد (اونجلیست‌ها) در کنار یهودیان اسرائیل را سنگری برای اعتقادات خود می‌بینند که نمی‌توانند نابودی‌اش را متصور شوند! کافی است کمی دقت خود را در جملات سیاست‌مدارها بالا ببرید تا متوجه این دید شوید که نمونه‌اش سوتی پیرمرد پرحاشیه بایدن در کنگره بود؛ جوی پیر در حالی که نمی‌دانست میکروفونش روشن است گفت: من به نتانیاهو گفتم، نگران نباش ما باهم مسیحا را خواهیم دید!

تصویر بنری در اسرائیل که در آن نوشته: صدها میلیون اونجلیست پشت اسرائیل هستند!!
تصویر بنری در اسرائیل که در آن نوشته: صدها میلیون اونجلیست پشت اسرائیل هستند!!

· باتوجه به همین نکات بالا، بت اسرائیل به هیج‌وجه نباید بشکند! اسرائیل باید به هر وسیله‌ای، خشونتی و حداقل روی کاغذ نامش به عنوان پیروز حک شود؛ پس اساساً جنگ با اسرائیل را باید جنگ با شر مطلق دانست چرا که هیچ اصل اخلاقی‌ای برای آن‌ نمی‌توان متصور شد.

اسرائیل شر مطلق است. اسرائیل ضد اسلام، ضد مسیحیت، ضد ایمان، ضد قومیت عربی، ضدانسانیت و ضدمیهن است. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. ما اسرائیل را شر مطلق می‌دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می‌ایستیم. (امام موسی صدر)
نوشته نماینده اسرائیل در سازمان ملل که ما قورباغه در آب جوش نیستیم!
نوشته نماینده اسرائیل در سازمان ملل که ما قورباغه در آب جوش نیستیم!

پس از لحاظ دیپلماسی، جمهوری اسلامی بهانۀ خود را برای پاسخ به اسرائیل به دست آورده و پرونده دیپلماسی به روش غربی را همین‌جا با خیال راحت و آسوده می‌بندد.

پس از رد این گزینه دو گزینه ایجاد می‌شود: پاسخ سنگین که نه فقط اسرائیلی‌ها بلکه کل منطقه حساب کار دستش بیاید و دیگری آن‌که ایران مقصود خود را از طریق نیروهای نیابتی و تشدید فشار از طرف آن‌ها به اسرائیل به دست آورد.

گزینۀ دوم به طبع شرایط رد است، اولین دلیل، آن‌که این حمله مستقیماً به خاک ایران صورت گرفته و پاسخ هم باید از طرف ایران باشد. دوم هم آن‌که نیروهای نیابتی آن پیام مستقیم و مقتدر را نه به اسرائیل نه به منطقه و نه به جهانیان مخابره نمی‌کند، درست است که اسرائیل همین الاآن هم به طبع شرایطی که در جنگ با چند محور درگیر آن است به اندازه کافی تضعیف شده اما این گوش‌مالی حتما باید انجام شود!

پس تنها انتخاب پاسخ سخت و سنگین است که چندین پیش‌نیاز مهم را شامل می‌شود:

· این حمله باید یک درس درست و حسابی به صهیونیست‌ها بدهد که تا مدت‌ها فکرشان سمت چنین شیطنت‌هایی نرود.

· علاوه بر آن ایران به بعد رسانه‌ای این حمله نیاز دارد تا پیام خود را نه تنها به صهیونیست‌ها بلکه به کشورهای منطقه که متمایل به سمت این رژیم هستند برساند، تا هم طناب پوسیدۀ اسرائیلی‌ها را رو کند و هم خط و نشانی اساسی برای امنیت ملی خود بکشد. تا حدی که به تمام کشورهای منطقه نیز هشدار داده‌شد که اگر حمله‌ای از سمت خاکشان به خاک ما صورت بگیرد، نسبت به مبدا حمله بخششی در کار نخواهدبود.

· این حمله نه تنها در عرصۀ سیاسی باید دست ایران را پر کند، بلکه در عرصه رسانه‌ای و دید عموم چه در ایران و جهان و علی‌الخصوص در جوامع متمایل به غرب و صهیونیسم که اعراب منطقه را هم شامل می‌شود وجهه مناسبی داشته‌باشد.

از طرف دیگر اسرائیلی در انجام اعمال وحشیانه و خشونت‌آمیز، مرزی برای خود ندارند؛ درست است که با شرایط پیش‌آمده حتی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها هم یک حمله انتقام‌جویانه را قطعی و حتی به حق می‌دانند، اما باید توجه داشت که چه عاملی باعث می‌شود این رژیم پاسخ ندهد و حتی اهدافی را در داخل ایران هدف قرار ندهد؟

پس هم از لحاظ دفاعی و پدافندی شرایط کشور به حدی باشد که تهدیدها را در سریع‌ترین زمان تشخیص دهد و نابود کند و هم باید آن‌قدر سامانه‌های تهاجمی آماده داشت که دشمن حتی با وجود دیدن شرایط حمله جرئت حمله را نداشته‌باشد یعنی آن‌قدر هزینۀ پاسخ را برای اسرائیل بالا ببریم که اصطلاحاً برایشان نصرفد!

کاری که دقیقاً در این عملیات انجام شده‌بود یعنی می‌توان این قضیه را با قطعیت بیان کرد که ایران برای چند موج حمله سنگین و یا حتی یک جنگ تمام عیار آماده‌بود تا اگر فکری به سر صهیونیست‌ها زد غافلگیر نشویم.

امیرحسین شهیدی 1401 مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف

امنیت ملیاسرائیلوعده صادقفلسطیندانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید