بارها شده که به خودمان گفتهایم کاش میتوانستم بدانم تصمیم درست چیست! کاش میتوانستم وظیفه خود را به خوبی بدانم! کاش میتوانستم... در این روزها و در این دنیا پر از هیاهو و در زمان غیبت ولی خدا، سختترین کار برایمان شده تصمیمگیری؛ تصمیمگیری یعنی بتوانم تشخیص دهم بهترین کار چه کاریست و همان را انجام دهم. تصمیمگیری یعنی در مسیری حرکت کنم که رضای خدا در آن باشد و چقدر سخت است دانستن آن و چقدر شیرین است کسب رضای الهی...
گاهی یک تصمیم تکراریست؛ همواره نیکی و کمک به پدر و مادر اولویت دارد، هر اتفاقی بیفته و پدر و مادر انسان هرکس که باشد، احسان و نیکی و ادب به ایشان تغییری نمیکند. اما گاهی این تصمیم با مسائل مختلف اجتماعی و فردی در همتنیده میشود و آنگاه دیگر تصمیمگیری ساده نخواهد بود؛ آنگاه دیگر عمل به اخلاقیات و پا گذاردن بر روی نفس آسان نیست؛ تنها راه چاره استفاده از راهنما و کار بر روی ارادۀ خود برای تصمیمگیری درست در این زمانها خواهد بود.
در این متن قصد داریم تا بیشتر درباره راهنما سخن بگوییم. راهنمای ما در این چند کلمه، خلاصهای از نامه حضرت امام صادق (ع) به شیعیانشان است. در این نامه امام به مسائل اخلاقی و اعتقادی و گاهی نیز درباره حقوق اجتماعی سخن میگویند که هر بخش را مختصراً بحث خواهیمکرد. این نامه را حضرت برای اصحاب خود نوشتند و اصحاب ایشان در آن زمان، پس از هر نماز آنرا مطالعه میکردند و این بیانگر اهمیت این راهنما برای ماست. راوی اصلی این روایت جناب شیخ کلینی، اعلی الله مقامه الشریف، میباشد که از بزرگان دین و صدیقین روایت حدیث است.
در بخش اول و پس از حمد و ثناء الهی حضرت از کلیات تفکر شیعه سخن میگویند.
اسلام از نظر امام (ع) یعنی تسلیم بودن و ایمان حقیقی به خداوند متعال، یعنی تقدم رضای خداوند در تصمیمات بر رضای خود، یعنی حب و بغض خود را در حب و بغض بخاطر خدا محدود کردن. شیعه همواره مقابل اهل باطل باید مقاوم باشد. امام مقابله را مهمترین برخورد با اهل باطل ذکر میکنند و برای زمانی که این امکان وجود نداشته باشد میفرمایند «با اهل باطل مدارا کنید و ستم آنها را تحمل کنید و در گفتگو با آنها تقیه را در پیش گیرید.» همچنین حضرت از نعمات الهی دفع شر اهل باطل را متذکر میشوند و میفرمایند «اگر خداوند متعال نبود، آنها به شما یورش میبردند؛ پس با آنها سازش ظاهری داشته باشید. هیچگاه از دشمنان خدا کمک نخواهید که این حیله شیطان است و در آن خیری نیست.»
در موضوع دوم ایشان موضوعات اعتقادی چون پیروی از ائمه (ع) را متذکر میشوند.
حضرت، ریشه کفر و ایمان را در عمل میدانند و شیعیان را از اعتقاد اشتباه و عمل غلط بر حذر میدارند. ایشان موضوع قیاس و بطلان و فتوی به رای را مطرح کرده و درباره بطلان آراء مردم درباره قرآن و تصمیمات رسول (ص) میفرمایند «خداوند در قرآن دانشی قرارداد و عالمانی را برای آموزش آن فرستاد که با دانشی که با آنها عطا فرمود، از رای و سلیقه و قیاس بینیازشان کرد.» و پس از این جملات به پیروی از این عالمان، که به تحقیق پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) میباشند، شیعیانشان را امر فرمودند.
بخش سوم مربوط به موضوعات عبادیست.
ذکر خدا و دعا و همچنین مراقبت از نماز، خصوصاً نماز میانه (یا ظهر عصر)، در گفتار ایشان مشهود است؛ امر ایشان به ذکر و تسبیح خداوند و دعا برای خیریست که تنها نزد خداست و کسی قدرش را نمیداند. تذکر بعدی ایشان به مشغولیت زبان به ذکر الهیست که برکات بسیاری دارد. موضوع پایانی این بخش تذکر اهمیت دعای مظلوم است؛ ایشان میفرمایند «پدر ما رسولالله (ص) میفرمود: دعای مسلمان ستم دیده مستجاب است. به یکدیگر کمک کنید زیرا پدر ما رسولالله (ص) میفرمود: کمک به مسلمان بهتر و پاداشش بزرگتر است از روزه و اعتکاف یک ماه در مسجد الحرام.» این روزها که مردم دنیا شاهد ظلم به مردم فلسطین هستند، شاید یکی از ارزشمندترین بخشهای نامه برای ما همین موضوع باشد؛ باید توجه کنیم که در تصمیمات و کنشهای روزانه خود حتما موضوع دفاع از مظلوم و نفی ظالم را در پیش گیریم.
بخش چهارم پیرامون اخلاقیات است.
حضرت شیعیان را به حیا و سکوت امر میفرمایند. همچنین در باب مراقبت از زبان، که یکی از اصلیترین و مهمترین امتحانات شیعیان است میفرمایند «فردی که زبان خویش را به صحبتی غیر از آنچه صلاح خداست بگشاید، در روز قیامت کر و کور و لال خواهد بود» و این به معنای عدم امکان درخواست عذر و بخشش در روز سختی و حسابرسی از وجود حضرت حق تعالیست. درباره تکبر و حسد تذکری چون «از تکبر بپرهیزید که بزرگی مخصوص خداوند است و هرکسی که با او ستیزه کند را درهمشکند و او را در روز قیامت خوار خواهد ساخت.» را برای ما دارند؛ توجه به این نکته و نیز توجه به عدم اطاعت از هوای نفس و تکبر و حسد، خیلی از تصمیمات ما را ساده و در راه رضای الهی قرار خواهد داد. ایشان حسد را ریشه کفر میدانند و به شدت حسدورزی را نهی میکنند. در ادبیات اسلامی و دینی در مقابل حسد، غبطه به چشم میخورد که به معنی رشک بردن و آرزو نعمت و حسن فرد دیگری را داشتن است؛ تفاوت در آن است که فردی که حسد میورزد آرزوی از بین رفتن آن نعمت را دارد.
آخرین موضوع ذکر شده، موضوع حقوق اجتماعیست.
از موارد حقوق الهی به خمس و زکات اشاره میفرمایند که پرداخت آن از واجبات است و میفرمایند «ای مردم در پرداخت حقوق الهی تاخیر میندازید که خدا قادر است به تاخیر در روزی شما». رسیدگی به فقرا و نیازمندان از دیگر محورهای این بخش است؛ در موقعیتها و احادیث دیگری نیز ائمه (ع) اهمیت کمک و صدقه به فقرا را مطرح کردهاند و آنرا از مهمترین عوامل دفع بلایا دانستهاند. بخش مهم دیگر این نامه، موضوع مهلت دادن به بدهکار است که حضرت میفرمایند «مسلمان نمیتواند به مسلمانی فشار آورد و هرکس به مسلمانی که در فشار است مهلت دهد، خداوند او را در روزی که سایهای جز سایۀ رحمت او نیست در زیر سایۀ خود پناه میدهد.»؛ شاید این روزها تعویق پرداخت حقوق و بدهکاری افراد یکی از رذیلتهای شایع در زندگی ما باشد، اما نباید مهلت دادن به افرادی که توان مالی پرداخت ندارند را فراموش کرد که رضای الهی در این صبر و مهلت دادن است.
در این نوشتار از کتاب جناب آقا محمدباقر انصاری، نویسنده حوزه معارف استفاده شده است. پیشنهاد ما پس از خواندن این متن، مطالعه این کتاب است. انشاءالله با استفاده از این راهنمای نورانی و در زمان غیبت حضرت حجت (عج)، در تفکرات و تعلقات و خصوصا تصمیمات خود تغییراتی ترتیب دهیم و قدمی در جلب رضایت الهی و رشد روحانی خود برداریم، انشاءالله...
و چقدر این روزها سخت میگذرد...