مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

پرورش پرچمدار ولایت در دامان پر مهر مادری


یادداشت تحلیلیسلام بر تو ای همسر جانشین رسول الله علیه السّلام.سلام بر تو، که مجبوب زهرایی.سلام بر تو ای مادر ماه‌های درخشان!خدا و رسولش را گواه می‌گیرم که تو با اهدای فرزندان و قربانی‌کردن آن‌ها در راه آرمان‌های حسین علیه‌السّلام جهاد نمودی.گواهی می‌دهم که تو یار و یاور امام علی ابن ابی‌طالب علیه السّلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت‌ها بوده‌ای.گواهی می‌دهم که به خوبی از عهده‌ی سرپرستی و نگهداری فرزندان زهرای اطهر علیها‌السّلام و ادای امانت ایشان برآمدی.تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت!نامش فاطمه بنت حزام است، او را «امّ‌البنین» می‌خوانند! خودش طلب‌کرده این‌گونه صدایش بزنند. فاطمه صدایش نزنند تا مبادا فرزندان حضرت فاطمه(س) خاطرات مادرشان برایشان تداعی شود و سینه‌هایشان را غبار غم بیش‌تر فراگیرد. تا مبادا وجود ایشان در رده‌ی منزلت خانم فاطمه (س) قرار گیرد. او با این انتخاب می‌خواست والامقام بودن جایگاه حضرت فاطمه(س) را برای همگان یادآور باشد. چهارفرزند او عباس، عبدالله، عثمان و جعفر هستند.حسین قصد عزیمت به کربلا کرده و آرام و قرار از دل دوستان‌ و نزدیکان و محبان‌اش گرفته‌شده. مگر می‌شود حسین، برادرمان، عزیزتر از جانمان را تنها بگذاریم؟!با کاروان حسین(ع)، ولیّ زمانه، جان بر کف و شوق در سینه، راهی سرزمین کربلا می‌شوند. عباس(ع) می‌شود پرچم‌دار ولایت در صحرای سوزان کربلا. در نهایت هم به همراه برادرانش جام شهادت را سرمی‌کشند و افتخار بزرگی را نصیب ام‌البنین می‌کنند. مادری نیکوسرشت و پاک طینت که رشادت‌ها و دلاوری های فرزندانی که در دامانش پرورش یافتند از حافظه‌ی تاریخ پاک نمی‌شود.ام‌البنین در حادثه‌ی عاشورا حضور نداشت ولی برای تجلی عصاره‌ی وجودش، عشق به ولایت حسین (ع)، همین بس که چهار فرزندش را به راه حسین و برای زنده ماندن تفکر حسینی تقدیم کرد.محبّت و اهتمام خودش به ولایت‌مداری را آنجا به منصه‌ی ظهور نشانید که در پاسخ به بشیر رساننده‌ی اخبار از کربلا، هنگامی که یک به یک خبر به شهادت رسیدن فرزندانش را به او می‌داد، هر بار می‌پرسید:« از حسین (ع) چه خبری داری برایم؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین(ع)»در آخر وقتی خبر شهادت حسین (ع) را از بشیر شنید؛ گفت: «بشیر! با این خبر بندهای دلم را پاره کردی»[1]پس از خبر شهادت فرزندان ، ایشان هرروز با نوه‌اش عبیدالله ابن عباس(ع) به قبرستان بقیع می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده‌بود، می‌خواند و دردمندانه می‌نالید و می‌گریست. اهل مدینه گرد ایشان جمع می‌شدند و با او در گریستن هم‌نوا می‌شدند.حضور زنان در حادثه‌ی عصر عاشورا آنجا متجلی می‌شود که با حب نظری و عملی خود نسبت به امام زمان‌شان، فرزندان‌شان یا همسران‌شان را بدرقه‌ی راهی کردند که حسین (ع) آن‌ها را به آن راه فراخوانده‌بود.به عقیده‌ی نگارنده، دنیا به همه‌ی ما انسان‌ها بدهکار است و بدهکاری، نپرداختن به معرفی این‌چنین الگوهای اصیل اسلام جامعه‌ی زنان به افراد جامعه اعم از مرد و زن، پیر و جوان و کودک و نقشی است که آن ها توانستند به بهترین شکل، ضمن عنایت به ارزش های دینی و معنوی، در عصر خویش ایفا کنند و با جهاد خود در قالب های متفاوت، مفهوم متعالی حادثه‌ی عاشورا را به نسل‌های بعد منتقل کنند. ام البنین یکی از آن زنانی‌ست که با ایفای نقش مادری خودش در بهترین نوع، توانست درس جهاد زنان در عرصه‌ی جنگ حق و باطل درجامعه‌ی به ظاهر معتقد به اسلام به همه نشان بدهد.[1] تنقيح المقال، ج ۳، ص ۷۰ و منتهي الآمال، حاج شيخ عباس قمی، ص ۲۲۶لایت در دامان پر مهر مادری

سلام بر تو ای همسر جانشین رسول الله علیه السّلام.

سلام بر تو، که مجبوب زهرایی.

سلام بر تو ای مادر ماه‌های درخشان!

خدا و رسولش را گواه می‌گیرم که تو با اهدای فرزندان و قربانی‌کردن آن‌ها در راه آرمان‌های حسین علیه‌السّلام جهاد نمودی.

گواهی می‌دهم که تو یار و یاور امام علی ابن ابی‌طالب علیه السّلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت‌ها بوده‌ای.

گواهی می‌دهم که به خوبی از عهده‌ی سرپرستی و نگهداری فرزندان زهرای اطهر علیها‌السّلام و ادای امانت ایشان برآمدی.

تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت!

نامش فاطمه بنت حزام است، او را «امّ‌البنین» می‌خوانند! خودش طلب‌کرده این‌گونه صدایش بزنند. فاطمه صدایش نزنند تا مبادا فرزندان حضرت فاطمه(س) خاطرات مادرشان برایشان تداعی شود و سینه‌هایشان را غبار غم بیش‌تر فراگیرد. تا مبادا وجود ایشان در رده‌ی منزلت خانم فاطمه (س) قرار گیرد. او با این انتخاب می‌خواست والامقام بودن جایگاه حضرت فاطمه(س) را برای همگان یادآور باشد. چهارفرزند او عباس، عبدالله، عثمان و جعفر هستند.

حسین قصد عزیمت به کربلا کرده و آرام و قرار از دل دوستان‌ و نزدیکان و محبان‌اش گرفته‌شده. مگر می‌شود حسین، برادرمان، عزیزتر از جانمان را تنها بگذاریم؟!

با کاروان حسین(ع)، ولیّ زمانه، جان بر کف و شوق در سینه، راهی سرزمین کربلا می‌شوند. عباس(ع) می‌شود پرچم‌دار ولایت در صحرای سوزان کربلا. در نهایت هم به همراه برادرانش جام شهادت را سرمی‌کشند و افتخار بزرگی را نصیب ام‌البنین می‌کنند. مادری نیکوسرشت و پاک طینت که رشادت‌ها و دلاوری های فرزندانی که در دامانش پرورش یافتند از حافظه‌ی تاریخ پاک نمی‌شود.

ام‌البنین در حادثه‌ی عاشورا حضور نداشت ولی برای تجلی عصاره‌ی وجودش، عشق به ولایت حسین (ع)، همین بس که چهار فرزندش را به راه حسین و برای زنده ماندن تفکر حسینی تقدیم کرد.

محبّت و اهتمام خودش به ولایت‌مداری را آنجا به منصه‌ی ظهور نشانید که در پاسخ به بشیر رساننده‌ی اخبار از کربلا، هنگامی که یک به یک خبر به شهادت رسیدن فرزندانش را به او می‌داد، هر بار می‌پرسید:« از حسین (ع) چه خبری داری برایم؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین(ع)»

در آخر وقتی خبر شهادت حسین (ع) را از بشیر شنید؛ گفت: «بشیر! با این خبر بندهای دلم را پاره کردی»[1]

پس از خبر شهادت فرزندان ، ایشان هرروز با نوه‌اش عبیدالله ابن عباس(ع) به قبرستان بقیع می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده‌بود، می‌خواند و دردمندانه می‌نالید و می‌گریست. اهل مدینه گرد ایشان جمع می‌شدند و با او در گریستن هم‌نوا می‌شدند.

حضور زنان در حادثه‌ی عصر عاشورا آنجا متجلی می‌شود که با حب نظری و عملی خود نسبت به امام زمان‌شان، فرزندان‌شان یا همسران‌شان را بدرقه‌ی راهی کردند که حسین (ع) آن‌ها را به آن راه فراخوانده‌بود.

به عقیده‌ی نگارنده، دنیا به همه‌ی ما انسان‌ها بدهکار است و بدهکاری، نپرداختن به معرفی این‌چنین الگوهای اصیل اسلام جامعه‌ی زنان به افراد جامعه اعم از مرد و زن، پیر و جوان و کودک و نقشی است که آن ها توانستند به بهترین شکل، ضمن عنایت به ارزش های دینی و معنوی، در عصر خویش ایفا کنند و با جهاد خود در قالب های متفاوت، مفهوم متعالی حادثه‌ی عاشورا را به نسل‌های بعد منتقل کنند. ام البنین یکی از آن زنانی‌ست که با ایفای نقش مادری خودش در بهترین نوع، توانست درس جهاد زنان در عرصه‌ی جنگ حق و باطل درجامعه‌ی به ظاهر معتقد به اسلام به همه نشان بدهد.

[1] تنقيح المقال، ج ۳، ص ۷۰ و منتهي الآمال، حاج شيخ عباس قمی، ص ۲۲۶

هیات الزهرا سنشریه منبرمحرم 99یادداشت تحلیلیزهرا اکبری
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید