جذب سزمایه گذاری خارجی برای توسعه اقتصادی کار بسیار معقولی است اما با چه هزینه ای ؟ زمانی سرمایه گذار خارجی جذب و مشتاق ، سرمایه گذاری می شود که ریسک پذیری کم و قابل اطمینان باشد . اما وقتی سرمایه گذار با تحریم های مختلف مواجه می شود از سرمایه گذاری خود منصزف می شود . پس همه تقصیرها سر تحریم شکانده می شوند . اما آیا در واقعیت هم همین گونه هست؟
رفع تحریم ها مستلزم مذاکره با آمریکا است که یک تمدن جهانی و سلطه گر هست . مقابل ما ، یک کشور با قدرت جهانی است که تا قبل از انقلاب قدرت و نفوذ بسیار زیادی در تمام مناطق جهان داشت تا جایی که نفر اول مملکت تو را عوض می کرد و تمدن اصلی و یکه تاز صحنه بین المللی بود . پس اساسا او ما را یک کشور همسطح با خود نمی داند پس به دنبال منفعت طلبی است . اما یادمان باشد که او هنوز خود را قدرت اول دنیا می داند و داعی کنترل کننده « نظم جهانی » است. پس پا را فراتر از تصور او می گذارد به دنبال سطله گری است و طرح خود را مبتنی بر « تمدن حاکم » بودن خود می نویسد . در نتیجه تو نمی توانی دنبال امتیاز باشی و او می خواهد بگیرد در قبال آنکه چیری ندهد . " حال آیا مذاکره شرافتمندانه است ؟ "
با این حال در دولت های مختلف با سیاست های گوناگون این مسیر پی گیری شد اما نتجیه جز« ذلت ملی » به همراه نداشت با وجود آنکه ما تحریم ها تعلیق شد اما در همون سال نرخ ها به صورت غیرقابل تصوری افرایش داشت مثلا قیمت گوش در مقاطع زمانی نزدیک به این اتقاق جهش پیدا کرد و سفره مردم کوچک و سفره قهرمان مبارزه با کاسبان تحریم چند صد برابر در زعفرانیه پهن شد . نهایتا هم با عوض شدن دولت کدخدا و آمدن کد خدای بعدی توافق نامه کاغذ بی ارزش شد . در آخر هم دانشمند بزرگ کشور پدر علم هسته ای شهید فخری زاده منجر شد . سناریو تکراری که باز هم دیدیم و حس کردیم که در خرداد همین امسال وقتی دست مذاکره را قبول کردیم اتفاق افتاد آخرش هم با ترور دانشمندان نظیر دکتر طهرانچی یا دکتر فقهی بی ثمر ماند. ولی دست خدا که مردم یکدل و متحد کرد تا با « اتحاد ملت » توانستیم زنده بمانیم ."پس ذلت ملی بهتر است یا اتحاد ملی ؟"
شاید فکر کنیم ما می توانیم همانند کشور های عربی خلیج همیشه فارس با عادی سازی روابط با اسراییل و واردات تکنولوژی، توسعه پیدا کنیم اما « آیا امارات و قطر و عربستان کشور توسعه یافته هستند ؟» شاید در دید اول قبول کنی ؛ که امارات دبی را دارد ؛ با برج خلیفه اش اما در پشت همین برج ، محله به وفور قحطی زده و مردم گرسنه هستند . ضمنا پیشرفت ، رکن اساسی و جدا ناپذیرش « درون زایی » و «پایداری» است . اگر پیشرفت « درون زا » نباشد تنها نا امیدی ملی را درپی دارد و موجب می شود دیگر جامعه نخبگان تشکیل نشود و این بدتر از واردات محصول هست چون جامعه را به « تنبلی اجتماعی » و « بی ارادگی ملی » می رساند همانطور که در کشور ها عربی می بینی . این توسعه فاقد « پایداری » است زیرا هر وقت که کدخدا نخواهد دیگر آبی نمی آید و چون واردات تکنولوژی کردی نه واردات محصول حتی توان ساخت را نداری . بنظرت ژاپن بی موشک "هم جهان اولی و توسعه یافته هست؟"
ولی ما نمونه موفق را هم دیدیم در دولت شهید ریسی با اینکه ما تحریم ابرقدرت جهان توانستیم فروش نفت خود را از 200 هزار بشکه به 2 میلیون برسانیم و بزرگترین آب شیرینکن غرب آسیا را بهره برداری کنیم . اما حیف که نشد مزه پیشرفت را بچشیم!
