دید ما نسبت به بسیاری از مسائل ناشی از بررسی و تحقیق خودمان نیست و از عوامل گوناگونی مثل دیگران، رسانه ها، جو اجتماعی و... نشات میگیرد که در اکثر اوقات هم دید اشتباه یا کم عمقی نسبت به این مسائل را در ما به وجود میآورد. نمونه ای از این مسائل موضوع قصاص است. موضوعی که در مخالفت و موافقت آن بسیار شنیده ایم اما مهم ترین مرجع برای بررسی علمی این قضیه همان جایی است که منشا آن است یعنی قرآن
تفاوت اعدام و قصاص
قبل از هر چیزی بهتر است تفاوت های اعدام و قصاص را بدانیم که بعضا اشتباه می شوند:
اولا اعدام یک مجازات است که به زندگی مجرم پایان میدهد اما قصاص متناسب با رفتار مجرم، یا موجب مرگ خواهد شد یا نقص عضو و در واقع یک مقابله به مثل است.
ثانیا قصاص یک حکم الهی است که قانون گذار بر اساس قرآن وضع کرده و طبعا امکان تغییر آن نیست. قصاص حقی است که طبق شرایطی که قاضی تشخیص میدهد باید به خانواده مقتول یا شخص آسیب دیده داده شود و آن ها میتوانند از حق خود بگذرند یا نگذرند اما اعدام مجازاتی است برای برخی جرم ها که از طرف دادستان تعیین می شود و امکان تغییر آن وجود دارد.
در این متن به موضوع قصاص خواهیم پرداخت و لازم بودن یا نبودن اعدام برای برخی جرائم موضوع این متن نیست.
حکم الهی
آیه معروف و مهم قرآن درباره قصاص آیات 178 و 179 سوره بقره است. «يَا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى» در عرب جاهلی اگر از قبیله ای کسی کشته میشد آن قبیله به خاطر آن یک قتل کشتار بسیار راه میانداخت و بی گناهان هم کشته میشدند. خداوند در این آیه از این مطلب نهی فرموده و قصاص را فقط منحصر به فرد قاتل در مقابل مقتول را کرده است. اگر ما هم مثل عده ای مسئله را تا این جا نگاه کنیم، تصور میکنیم که اسلام فقط برای جلوگیری از خشونت این حکم را تشریع کرده و طبعا این هدف در شرایط تاریخی و جامعه شناسی دیگر متفاوت خواهد بود! در حالی که این آیه یک دعوت به اعتدال و نهی از افراط و تفریط است و همان طور که در ابتدا از افراط نهی می کند در آِیه بعدی این حکم را زندگی بخش و لازم مطرح می کند.
به بیان دیگر این آیه مصداقی از اعتدال در دین مبین اسلام است که از طرفی اسراف در قتل را حرام می داند و از طرفی حق قصاص را برای خانواده مقتول قائل است.
نکته دیگر این است که قصاص یک حکم لازم الاجرا نیست؛ بلکه یک حق است که به خانواده مقتول یا شخص مضروب داده شده است و آن ها می توانند با گرفتن دیه یا بدون آن از حق خود بگذرند
قصاص حیاتی
تعبیر زیبای «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» در راستای همین عدالت از دو جهت حیات بخش است؛ یکی این که مانع از کشته شدن افراد بیگناه به بهانه کشته شدن یک فرد می شود و دیگری از این جهت که حکم قصاص خود مانع از ایجاد جنایت خواهد شد. امام سجاد(ع) میفرمایند: «قصاص موجب میشود که هم مقتول و هم قاتل زنده بمانند. هرگاه بدانند قصاص هست، جرأت کشتن نخواهندیافت؛ چون میترسند آنها را هم بکشند.»1
در این بیان می توان بخشی از فلسفه قصاص را بازدارندگی دانست؛ از آن جهت که بهترین راه برای منصرف کردن یک شخص از قتل تهدید به مقابله به مثل آن است و مجازات های دیگر چندان بازدارنده نخواهند بود. در واقع جدای از اجرای قصاص، اصل وجود حق قصاص خود مانع از جرم و جنایت حواهد شد.
از نظر اسلام، جان و مال انسانها و نه فقط مسلمین محترم است و هیچکس حق تعدی به آنها را ندارد. تکیه اصلی اسلام هم برای جلوگیری از جرم و جنایت در جامعه آموزه های ایمانی و متوجه کردن مردم به خداست تا با ناظر دانستن او بر اعمال خویش و ایمان به آخرت و پاداش و کیفر اعمال، خود مراقب باشند و در اصطلاح با تقوا و پرهیزکاری، خود مانع از تعدی و ظلم توسط خود شوند. اما فقط با تکیه بر ایمان مردم، نمی توان جامعه را از جنایتکاران مصون داشت و لازم است قوانین و مجازات هایی در همین دنیا هم وجود داشته باشد تا با بالابردن هزینه ارتکاب جرم از این مهم پیشگیری شود.
واضح است عده ای که به خدا و آخرت ایمانی ندارند، مجازات های اخروی نمی تواند بازدارنده آنها از جنایت باشد. اینجاست که موضوع قصاص مطرح می شود.
قصاص در کجا؟
اما در کجا حق قصاص داده می شود؟
در قانون مجازات اسلامی قتل بر سه نوع است:
1- قتل عمد 2- قتل شبه عمد 3- خطای محض
در قتل شبه عمد قاتل قصد کشتن نداشته و عملی انجام داده که معمولا کشنده نیست اما اتفاقی موجب قتل شده است؛ مثل هل دادن یا تصادف رانندگی.
خطای محض یعنی هدف قاتل اصلا شخص مقتول نبوده و قتل تصادفی رخ داده؛ مثلا کسی که سنگی را به درختی میزند اما تصادفا به سر انسانی برخورد می کند.
این دو نوع از قتل، در اسلام قصاص ندارند؛ چون قصد قاتل از بین بردن یک انسان نبوده و او فقط باید دیه بدهد. این پرداخت دیه علاوه بر کمک به خانواده مقتول موجب احتیاط افراد هم می شود.
اما قتل عمد یعنی قاتل با اراده و اختیار و به قصد کشتن، عملی انجام دهد که موجب قتل شود و عمدتا با ابزار هایی مثل سلاح گرم و سرد انجام میگیرد. در این جا اسلام حکم قصاص دارد و خانواده مقتول می توانند او را قصاص یا عفو کنند. کسی که با قصد و غرض اقدام به کشتن یک فرد می کند برای انسانیت ارزشی قائل نیست و خون افراد برای او اهمیتی ندارد و از کشتن دیگران هم ابایی ندارد. بنابراین بهترین مجازات برای او آن است که مثل همان رفتار با او انجام شود؛ چون در جامعه اسلامی جان افراد مهم است و کسی حق تعرض ندارد.
همین تصور مجازات قصاص هم عاملی است برای آن که افراد فکر قتل به سرشان نزند وگرنه زندان رفتن و مجازات های دیگر هیچگاه مانع کسی که حاضر است جان انسان های دیگر را بگیرد نیست .
گارد در برابر قصاص
اما علت احساس ناخوشایند و اصطلاحا گارد عدهای در جامعه خودمان در مقابل این حکم الهی چیست؟ یکی از این عوامل بدفهمی ایست که متاسفانه سینما و صدا و سیمای خودمان به وجود آورده است!
اکثر قریب به اتفاق سریال های تلویزیون و فیلم های سینما صحنه ای از قتل را نشان داده اند که اصولا قتل شبه عمد است و قصاص ندارد! ولی تمام آن فیلم یا سریال حول این موضوع میچرخد که یک فرد به خاطر این قتل اتفاقی باید قصاص شود. این موضوع اعتراض کارشناسان قضایی به این فیلم ها و سریال ها را هم در پی داشته است.
علاوه بر آن عمده این آثار قضیه را از دید قاتل و خانواده اش نشان داده نه طرف مقابل و این چه قدر در ذهن مخاطب تاثیر گذار است.
اینگونه است که این بدفهمی در جامعه ما شکل میگیرد و زمینه برای اثر گذاری شبهات قصاص در اذهان به وجود میآید. بنابراین لازم است برای مقابله با این مسیر و تبیین درست این حکم الهی برای آحاد مردم اندیشه و عمل کرد.
-------------------
1) وسایل الشیعه، ج۲۹، ص۵۴
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.