ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

کارزار حکومــــت

یادداشت‌های بخش ستون به اختیار صرفاً به جهت بازتاب نظر مخاطبین عزیز حیات بوده و انتشار آن‌ها به معنی تایید محتوای آنان از جانب نشریه نیست.

سرویس «ستون به اختیار» حیات، به منزله یک «تریبون آزاد» است؛ از افراد می‌خواهیم تا نظر خودشان راجع به موضوع را اعلام کنند و به بیان استدلال‌ها و ملاحظات خود بپردازند. موضوع شماره 49 حیات را «حکومت اسلامی» انتخاب کردیم. شما را دعوت کردیم تا نظرتان را درباره قصاص بگویید. آقای بالغی و آقای ستوده دعوت ما را اجابت کردند که در ادامه نظرشان را می‌خوانیم.

حکومت تراز!

به قلم: بهزاد بالغی - 95 دکتری هوافضا

می‌گوید هدف اول ما این است: «لِنُرِدَ المَعالِمُ مِن دینِکَ» سید جمال می‌گفت بازگشت به اسلام راستین؛ که ما می‌خواهیم این نشانه‌ها را که به زمین افتاده و رهروان راه را پیدا نمی‌کنند، اسلام فراموش شده را، بازگردانیم.

«وَ نُظهِرَ الاِصلاحَ فی بِلادِکَ»؛ خیلی جمله عجیبی است، «نُظهِرَ» یعنی آشکار کنیم؛ اصلاح نمایان و چشم‌گیر، اصلاحی که روشن باشد در شهرهایت به عمل آوریم. آن‌قدر این اصلاح اساسی باشد که تشخیص آن احتیاج به فکر و مطالعه نداشته باشد، علائمش از در و دیوار پیداست؛ به عبارت دیگر سامان به زندگی مخلوقات تو دادن، شکم‌ها را سیر کردن، تن‌ها را پوشانیدن، بیماری‌ها را معالجه کردن، جهل‌ها را از میان بردن، اقدام برای بهبود زندگی مادی مردم، زندگی مادی مردم را سامان دادن؛ «وَ استِصلاحَ اَهلِها وَ عِمارَهَ بِلادِها»، و انسان‌ها را اصلاح کنی و شهرها را عمران نمایی.

«فَیَأمَنَ المَظلومونَ مِن عِبادِکَ»، تو باید به گونه‌ای حکومت کنی که مردم تو را به معنی واقعی تامین‌کننده امنیت‌شان و نگهدار هستی و مال‌شان و دوست عزیز خودشان بدانند، نه یک موجودی که خودش را به‌صورت ابوالهول درآورده و همیشه می‌خواهد مردم را از خودش بترساند و با عامل ترس می‌خواهد حکومت کند. فرمود هرگز امت و جامعه‌ای به مقامی قابل تمجید نمی‌رسد مگر آن‌وقت که وضع به این منوال باشد که ضعیف حقش را از قوی بدون لکنت کلمه بگیرد، وقتی ضعیف در مقابل قوی می‌ایستد، لکنتی در بیانش وجود نداشته باشد.

«وَ تُقامَ المُعَطَّلَهُ مِن حُدودِکَ»، اعم از آن‌که قانون الهی به‌طور کامل تعطیل شده باشد و یا به صورت تبعیض درآمده باشد که قانون قدرتش برای به تله انداختن قوی، ضعیف باشد و برای گرفتار کردن ضعیف، قوی.

«وَلَو اَنَّ امرَءاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا اَسَفاً ماکانَ بِهِ مَلوماً بَل کانَ بِهِ عِندی جَدیراً»، که چرا از دست یا پای زن غیرمسلمان که در ذمه اسلام است، به زور دستبند یا خلخالش را بیرون کردند؛ وقتی امنیت این‌قدر نباشد که یک زن غیرمسلمان که در ذمه اسلام است، ایمنی داشته باشد و بیایند زینتش را از تنش به زور بکشند و ببرند و آب از آب تکان نخورد، در چنین شرایطی اگر انسان مسلمان بمیرد، مورد ملامت نیست و بلکه شایسته است.

آری و این‌گونه تصویر کرده است مولای‌مان علی (ع) حکومت تراز را، که باشد سنجه‌ای برای سنجیدن و معیاری برای تشخیص سره از ناسره.

برگرفته از «آینده انقلاب اسلامی ایران» - مرتضی مطهری (با تلخیص)


بازوان مقطوع

به قلم: امیرحسین ستوده - 97 مهندسی دریا

+ از وقتی که دین رو وارد حکومت‌داری کردن اینطور شد. اصلاً اسلام رو چه به سیاست! والا من شاهدم که قبل انقلاب مردم دین‌دارتر بودن؛ اون سر می‌رفتن کاباره و این سر می‌رفتن مسجد. عیسی به دین خود، موسی به دین خود!...

شاید پرتکرارترین دیالوگ این‌سال‌های اخیر باشد. به‌خصوص زمانی که تلاقی بی‌کفایتی مسئولین و فشار همه‌جانبه کفار، عرصه را بر مردم روزبه‌روز تنگ‌تر کرده است و معیشتشان تهدید شده است؛ البته که «تا مردم زنده باشند، او را از قوت چاره نیست»1. در این میان هم گاهی انگشت اتهام را به سمت اصول و نظام جمهوری اسلامی و حتی اسلام می‌برند و معتقدند که تا این دو در کشور حاکمند، وضع همین است و خواستار جدایی دین از سیاست و حکومت هستند.

آیا به راستی اسلام بدون بازوی حاکمیتی و اجراکننده احکام، ماهیتی حقیقی دارد؟

از نظر افلاطون، ارتقای به سطح والای زندگی فرد، بدون دولت امکان‌پذیر نیست؛ حال می‌دانیم که ارتقا به سطوح والای دنیوی و اخروی خارج از دایره اسلام، خیال‌پردازی بیش نیست.

حال با کمی تحقیق و تدبر در آیات و روایات می‌توان به‌سادگی به جواب رسید اما «متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمی‌شود، آنگاه‌که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند»2.

اسلامی که کاری به کار ظالمان ندارد، در کنجی سکنی گزیده و همه را به لبخند و صلح دعوت می‌کند، گاهی هم به صداقت و کردارهای نیک سفارش، اسلامی است باب میل مستکبرین و ظالمان؛ اسلام امریکایی! اسلامی که مسلمانانش کفار را همدم می‌گیرند و چشم بر دست تمنای دیگر برادران و خواهرانشان که زیر چکمه دشمنان‌اند، می‌بندند و گوش را بر صدای شکستن استخوان‌های مظلومین، می‌پوشانند.

اسلام، نه دین جنگ‌طلب است نه صلح‌طلب، بلکه ظلم‌ستیز است؛ و چگونه چنین امری شدنی است بدون بازوان اجرایی؟!

«بر تو واجب است كه سرگذشت و رفتار زمامدارانى را كه پيش از تو از اين خاكدان گذشته‌اند به ياد بياورى، زمامدارانى كه «حكومت دادگرانه» گستردند و به «سنت فاضله» عمل نمودند و از آثار پيامبر (صلی‌الله عليه و آله) «تبعيت» نمودند و «واجبات» وارده در كتاب الهى را پيروى كردند، پس تبعيت كن از آن اعمالى كه ما انجام داديم و تو خود آن را مشاهده كردى و تلاش کن در پيروى از اين عهدنامه كه براى تو نوشتم»۳

۱. عمروبن لیث

۲. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۴۷

3. نهج‌البلاغه، نامه 53


برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه حیاتحکومت اسلامیستون به اختیار
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید