مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

کرامت‌گرایی‌‌

مسئله کرامات‌گویی، اساسا یکی از راهبرد‌های موثر در بیان مقامات افراد است. این راهبرد در میان عرفا و صوفیه رونق زیادی دارد؛ به طوری که شاید کمتر داستانی از یک صوفی یا عارف گذشته بیابیم که خالی از کرامت باشد. این رویکرد، در میان بعضی از علما نیز رواج یافته که بازخورد های متفاوتی به همراه داشته‌است.

اگر منظورمان از کرامت، بیان داستان‌هایی از بزرگان باشد که در مراحل سخت زندگی تقوای الهی را مراعات نموده‌اند، قطعا این داستان‌ها پند آموزند و از موضوع بحث جدا. هم‌چنین اگر مد نظر گوینده، نمایان کردن قدرت خداوند و ضرورت دعا و توسل و امید به اجابت باشد، باز هم حسن بازگویی این داستان‌ها بر کسی پوشیده نیست. اما آنچه مد نظر این نگاشته است، بیان اعمال خارق‌العاده یک فرد برای اثبات علو مقام اوست.

در زمینه اخیر، یکی از خطبای مشهور درباره مرحوم آیت الله مصباح یزدی، کراماتی را نقل کرده که با واکنش‌های منفی زیادی را به همراه داشت. البته ناگفته نماند که این خطیب بزرگوار، با تواضع و حق پذیری مثال زدنی، خطای خود را پذیرفت و عذرخواهی نمود. محتوای عذرخواهی این بزرگوار، حاکی فهم ایشان از دامنه بازتاب سخن‌شان بوده‌است.

به همین مناسب، ذکر چند نکته در این زمینه، خالی از لطف نیست:

اولا اهل فن واقف و معترفند که کسب کرامات، از دو طریق می‌تواند صورت گیرد. یکی تحمل ریاضت‌های مختلف و دیگری موهبت الهی. نکته راه حل اول این است که منزله قانونی در عالم است. همانند کسی که با تمرین و تکرار، توانایی‌های ورزشی خود در یک رشته را افزایش می‌دهد و این امر ارتباطی با نیت او یا الهی بودن رفتارش ندارد. به همین دلیل است که مرتاضان هندی که ممکن است حتی به هیچ دینی قائل نباشند، توانایی‌‌‌های خارق‌العاده غیر قابل انکاری دارند. پس روشن است که صرف داشتن کرامات، تضمین الهی بودن سیرت یا کردار کسی نیست و می تواند از یک کافر نیز سر بزند. (واضح است که در مقام بیان کلیت موضوع هستیم و این نکته، ارتباطی با بهانه ما در بیان این امر ندارد)

ثانیا رواج دادن رویکرد کرامت‌گرایی، می تواند آسیب‌های متعددی به روش علمی وارد سازد. در مصداق خاص مد‌نظر، مرحوم آقای مصباح، روش علمی منظم و منسجمی داشته‌اند که بی هیچ فروکاستی، آن را بیان نموده‌ و به همین دلیل مخالفان و موافقان سرسختی پیدا کرده‌اند.

شایسته است که بیان کرامات، فضای علمی را جهت ندهد. همان طور که هیچ‌کدام از بزرگان شیعه که بعضا خدمت حضرت صاحب‌الزمان نیز مشرف می‌شدند، در استدلالات خود به این مسئله اشاره نکرده‌اند. بقیه بزرگان نیز که درصدد نقد و بررسی آراء آنان بر آمده‌اند، هیچ اشاره‌ای به این امر نکرده‌اند. شاید یکی از ادله این امر این باشد که فتح بابی برای شیادی بعضی نباشد.

ثالثا آفت دیگری که بیان این‌گونه کرامات دارد (البته لازم به ذکر است که رخ دادن چنین کراماتی ممکن است. هر چند شاید با مبنای تحلیل فلسفی صدرایی که مبنای آیت الله مصباح نیز بود، قابل توضیح نباشد یا توضیحش دشوار باشد.) این است که می تواند باعث تکذیب معارف دینی شود. روشن است که پذیرش چنین کراماتی برای اقشار مختلفی از جامعه دشوار یا غیر ممکن‌است. زیرا همان‌طور که می‌دانیم، در دنیای امروز، معاندین با دین الهی، مشابه عصر عاشورا، از هیچ ضربه‌ای فروگذار نمی‌کنند و هجمه‌های علیه دین و دیانت، سر به فلک می‌کشد و اقشار مختلف جامعه نیز تحت تاثیر این هجمه‌ها خواهند بود. قابل تصور و پیش‌بینی است که این اقشار با شنیدن این داستان‌ها، به روایات و اخبار مناقب اهل‌بیت نیز شک کنند.

این مسئله تا جایی مهم و حیاتی است که در روایاتی، اهل بیت به اصحاب امر نموده‌اند که در بیان مسائل، مراعات درجات ایمانی را بنمایند و اگر با بیان نکته‌ای باعث شکست مومنی شوند، ترمیم ایمان او، به گردن گوینده خواهد‌بود : عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْقَرَاطِيسِيِّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع «يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ إِنَّ الْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الِاثْنَيْنِ لِصَاحِبِ الْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَى شَيْ‏ءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الْعَاشِرِ فَلَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ وَ إِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ- فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ[1]»

عبد العزيز قراطيسى گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: اى عبد العزيز ايمان مانند نردباني‌است كه ده پله دارد و مؤمنين پله‏اى را بعد از پله ديگر بالا مي‌روند، پس كسى كه در پله دوم است نبايد به‌ آن كه در پله اول است بگويد: تو هيچ ايمان ندارى تا برسد به‌ دهى (كه نبايد چنين سخنى به نهمى بگويد) پس آنكه را از تو پست‏تر است دور نينداز كه بالاتر از تو ترا دور اندازد و چون كسى را يك درجه پایين‏تر از خود ديدى، با ملايمت او را به‌سوى خود كشان و چيزى را هم كه طاقتش را ندارد بر او تحميل مكن كه او را بشكنى‏ زيرا هر كه مؤمنى را بشكند، بر او لازمست جبرانش كند[2].

شایسته است در این دوره که معاندین، از هیچ اقدامی در راستای تخریب وجهه تشیع فروگذار نمی‌کنند؛ بیش از پیش مراعات مسائل این‌چنینی را بنماییم.

[1] الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 45

[2] ترجمه آقای مصطفوی از اصول کافی


برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

دانشگاه صنعتی شریفآیت الله مصباح یزدی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید