این که انسان حرف حساب بزند که بالا رفتنی باشد، مهم است. ادعیه را در تعبیر قرآن صاعد میگویند.
افرادی مدینه رفته بودند و محرم بودند. یک نفر از کشوری میآید و کنار آنها مینشیند، وقتی میفهمد شیعه هستند عقب میرود و میگوید: شما مشرک هستید. به او میگویند: میخواهی ببینی ما چگونه با خدا صحبت میکنیم؟ مناجات شعبانیه را به او نشان میدهند. آن فرد هم از شدت تعجب به اصطلاح داشت شاخ در میآورد که آیا ما واقعاً میتوانیم اینقدر عاشقانه با خدا صحبت کنیم؟!
«الهی و ربی من لی غیرک» کجا چنین چیزی گیر میآوریم؟ آن محبوبی که قرار است با اتصال به او به بلندای عالم برویم کیست؟ کیست که هم ما را بفهمد و هم کاری از او بر بیاید؟
حضرت سجاد(علیه السلام) در صحیفهی خود در دعای چهل و پنجم به وداع با ماه مبارک رمضان میپردازند. آیا وقتی این ماه گذشت دیگر تمام میشود؟ آیا نمیتوانیم خوبیهای این ماه را برای خود نگه داریم؟ حضرت در ابتدای دعا به حمد الهی میپردازند. چهار فراز میتوان از صفات این بخش برداشت کرد:
۱. اول این که تو کسی هستی که باب توبه را باز کردی.
۲. دوم این که دنیا را جوری طراحی کردی که انسانها سود کنند.
۳. در فراز سوم میگویند ما با ذکر تو مشغولیم.
۴. و در فراز چهارم راجع به دین که خدا فرستاد و ماه رمضان میگویند.
سپس به ماه مبارک سلام میکنند و ویژگیهای آن را میگویند و با آن وداع میکنند. ما بیشتر روی سه فراز اول بحث میکنیم اما حیف است از ماه رمضان نگوییم.
«حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ» کیّس کسی است که برای خدا کار میکند و تماماً قلبش را خدا پر کرده است. خوابیدن این آدم از عبادات دیگران بالاتر است، چون دائماً در محضر الهی هستند. این چیزها برای امثال بنده آرزو است. این عده دائم خود را در محضر خداوند میبینند. در ماه مبارک رمضان خدا برای آدمهای بیحال آسمان را پایین آورده که در مرتبهای قرار بگیریم که نفسها تسبیح و خواب عبادت باشد. خیلی بیبدیل است این فرصت که ما تجربهای مثل اولیاء داشته باشیم. دعای ورود به ماه رمضان حضرت سجاد(علیه السلام) را هم بخوانید که خیلی زیباست.
حالا آیا خدا فقط این ماه رمضان را اینگونه قرار داد؟ در فراز دوم میفرمایند: خداوند جوری داستان را قرار داد که مردم سود کنند. سرمایهی مهمتر از پول ما عمر است. یکی میدهد و هیچ نمیگیرد. اما خدا جوری چیده است که به هر بهانهای سود کنیم.
در نظر بگیرید ما چه زمانی میتوانیم مطمئن باشیم که اعمالمان قبول میشود؟ اینجا خدا گفته «اعمالکم فیه مقبول»، خب این که خیلی عالی است. این لطف در طول سال هم ادامه دارد. اگر یک کار خوب کردیم ده برابر پاداش میدهد و برای کار بد فقط به اندازهاش. یعنی خدا شیب را به صورت ۱۰ درجه رو به بهشت قرار داده و اگر کسی جهنمی شود خیلی شقی است.
ما به خدا میگوییم «سبقت رحمته غضبه» «غافر الذنب، قابل التوب، شديد العقاب، ذي الطول» این فقط برای خوبها نیست، این که میگویند ذنب یعنی برای ما هم هست. ما به خودمان که نگاه میکنیم میبینیم احتمال جهنم رفتن زیاد است، ولی به رحمت خدا که نگاه میکنیم میبینیم نه. در روایتی هست که یک نفر را به جهنم میبردند و به خدا میگوید فکر نمیکردم با من این کار رو بکنی. خداوند میگوید: قسم به ملائکه که این دروغ میگوید، این به من امید نداشت، ولی او را برگردانید. رحمت خدا آنقدر زیاد است که شیطان هم طمع میکند.
اگر انسان زیر باران رحمت ظرف خود را برعکس بگیرد خودش کار را خراب کرده است، مشکل باران اینجا چیست؟
انشاءالله به معارف قرآن و اهل بیت عالم و عامل باشیم.