نقد بزرگی که به مسئولین نظام در اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی وجود دارد نادیده گرفتن ظرفیت عظیم مردم در اقتصاد است. در متن ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری تاکید کردهاند : « لازم است قوای کشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند».
همچنین در بند اول آن آمده است :«تأمین شرایط و فعالسازی تمامی امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط».
حال اینکه بعد از یک دهه به چه میزان سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی عملی شده، و مردمی کردن اقتصاد تحقق یافته نیازمند ارائه گزارش شفاف متولیان است.
به نظر می رسد برآورد ناصحیح از ظرفیت مردم و نهادهای مردمی در اقتصاد باعث بروز وضعیت کنونی است و تا این سیاست غلط ادامه یابد شاهد فشار بیشتر اقتصادی بر مردم خواهیم بود.
آیا هم اکنون نیازمند یک انقلاب اقتصادی درون نظام نیستیم؟