ویرگول
ورودثبت نام
Hioto
Hiotoممکن است شما هم از خود بپرسید
Hioto
Hioto
خواندن ۵ دقیقه·۶ ماه پیش

تحلیل انتقادی برهان کیهان‌شناختی: از ساختار کلاسیک تا احیای معاصر

چکیده

برهان کیهان‌شناختی، یکی از قدیمی‌ترین و پرنفوذترین براهین برای اثبات وجود خدا، همواره موضوع بحث‌های عمیق فلسفی بوده است. این مقاله به کالبدشکافی ساختار این برهان، هم در صورت کلاسیک و هم در نسخه معاصر آن موسوم به «برهان کلامی»، می‌پردازد. با بهره‌گیری از نقدهای فلسفی، به‌ویژه نقد ایمانوئل کانت، نشان خواهیم داد که این برهان چگونه بر مفروضات پنهانی استوار است که در نهایت آن را به «برهان وجودی» فرو می‌کاهد. همچنین معماری واقعی برهان را به عنوان یک «ماشین مفهومی پیشینی» که به یک «قلاب پسینی» آویزان شده، تحلیل کرده و نشان می‌دهیم که چگونه این ساختار در نسخه‌های جدید نیز با وجود ظاهری علمی، همچنان پابرجاست و در نتیجه، در برابر همان نقدهای بنیادین آسیب‌پذیر است.

۱. صورت‌بندی کلاسیک و مفروضات پنهان

برهان کیهان‌شناختی در ساده‌ترین شکل خود، ساختاری منطقی و فریبنده دارد:

* هر معلولی، علتی دارد.

* جهان، معلول است.

* نتیجه: پس جهان علتی دارد (که آن را علت‌العلل یا واجب‌الوجود می‌نامیم).

با این حال، در ورای این صورت ساده، دو فرض کلیدی به شکل ضمنی نهفته است که برای کارکرد برهان ضروری است:

* اصل سنخیت (Principle of Affinity):

این اصل بیان می‌کند که میان علت و معلول باید تناسبی وجود داشته باشد و هر معلول مشخص، از یک علت تامه مشخص و یکتا صادر می‌شود. این فرض برای تأمین «قطعیت» برهان و رسیدن از «یک معلول» به «یک علت واحد و مشخص» به کار می‌رود.

* اصل امتناع تسلسل (Impossibility of Infinite Regress):

این اصل بیان می‌کند که زنجیره علل نمی‌تواند تا بی‌نهایت به عقب برود و باید در یک نقطه متوقف شود. این فرض برای تأمین «نقطه توقف» در علت‌العلل به کار گرفته می‌شود.

۲. نقد کانتی: فروکاستن برهان به برهان وجودی

ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، نقدی ویرانگر بر این ساختار وارد کرد. از دیدگاه کانت، صرف توسل به «سنخیت» و «امتناع تسلسل» برای توجیه یکتایی و توقف در واجب‌الوجود کافی نیست. کانت پرسید:

* چه چیزی به شما اجازه می‌دهد که زنجیره علیت را دقیقاً در «واجب‌الوجود» متوقف کنید و آن را از قانون علیت مستثنی کنید؟

* چه چیزی به شما اجازه می‌دهد که با قطعیت از معلول (جهان) به یک علت واحد و یکتا برسید؟

پاسخ مدافعان به این پرسش‌ها در نهایت به یک گزاره بنیادین بازمی‌گردد: «واجب، ذاتاً وجود دارد.»

از این گزاره نتایج زیر استنتاج می‌شود:

* چون ذاتاً وجود دارد، پس وجودش ضروری است.

* چون ضروری است، پس یکتاست (زیرا اگر رقیبی می‌داشت، دیگر ضروری نبود).

* چون ضروری است، پس معلول نیست (زیرا اگر معلول بود، وجودش به دیگری وابسته و ممکن بود، نه ضروری).

کانت نشان می‌دهد که این دقیقاً همان نقطه عطفی است که برهان کیهان‌شناختی، که ادعای پسینی بودن دارد، به طور پنهانی به برهان وجودی ، که یک برهان کاملاً پیشینی و مفهومی است، تکیه می‌کند. برهان وجودی تلاش می‌کند تا از تعریف و ذات یک مفهوم وجود خارجی آن را نتیجه بگیرد.

علاوه بر این «جهش غیرمجاز از ذات به وجود»، کانت نقدی عمیق‌تر را مطرح می‌کند: «وجود، کیفیتی ذاتی نیست». «وجود» پیش‌شرط هر کیفیتی است و نمی‌تواند خود یک کیفیت ذاتی برای یک موجود باشد

برای مثال:

* گزاره «قند ذاتا شیرین است» را می توان تحلیل کرد به «اگر قندی وجود داشته باشد، آنگاه شیرین است.» (معنادار)

* گزاره «واجب ذاتا وجود دارد» طبق همین تحلیل یعنی «اگر واجبی وجود داشته باشد، آنگاه وجود دارد.» (همان‌گویی و بی‌معنا)

بنابراین، خود گزاره بنیادین «واجب ذاتاً وجود دارد»، از نظر کانت یک خطای منطقی و مقوله‌ای است و کل بنای استدلال را از پایه فرو می‌ریزد.

۳. معماری واقعی برهان: ماشین مفهومی و قلاب پسینی

با توجه به نقد کانت، می‌توان معماری واقعی برهان را اینگونه ترسیم کرد:

* مرحله اول (پیشینی): ساخت ماشین مفهومی. در این مرحله، یک مفهوم به نام «واجب‌الوجود» در کارگاه ذهن ساخته می‌شود. با تحلیل این مفهوم، ویژگی‌های «ضرورت»، «یکتایی» (برای تأمین قطعیت برهان) و «عدم معلولیت» (برای توقف تسلسل) به صورت پیشینی برای آن اثبات می‌شود. در قلب این ماشین، موتور «وجود ذاتی» قرار دارد.

* مرحله دوم (پسینی): اتصال به قلاب پسینی. پس از آنکه ماشین مفهومی کامل و بی‌نقص ساخته شد، فیلسوف از آن برای تبیین یک پدیده واقعی استفاده می‌کند. «وجود جهان» به عنوان یک «قلاب» عمل می‌کند که این ماشین از پیش‌ساخته‌شده به آن آویزان می‌شود تا ظاهری پسینی و مستدل به خود بگیرد.

در واقع، برهان از وجود جهان به خدا نمی‌رسد؛ بلکه از یک مفهوم پیشینی از خدا شروع کرده و از جهان به عنوان بهانه‌ای برای اثبات واقعیت آن استفاده می‌کند.

۴. احیای برهان در دوران معاصر: برهان کلامی (Kalām)

با آگاهی از این نقدها، نسخه‌های جدیدی از برهان ارائه شده که مشهورترین آنها برهان کلامی است:

* هرآنچه آغازی دارد، علتی دارد.

* جهان آغازی دارد. (با استناد به نظریه علمی بیگ بنگ)

* نتیجه: پس جهان علتی دارد.

این نسخه با جایگزین کردن قلاب «وجود جهان ممکنات» با قلاب «آغاز جهان (بیگ بنگ)»، ظاهری علمی و مدرن به خود می‌گیرد. اما آیا این نسخه از نقدهای بنیادین مصون است؟

۵. تحلیل انتقادی برهان کلامی: همان ماشین، قلاب جدید

با کمی دقت مشخص می‌شود که برهان کلامی نیز همان ماشین مفهومی قدیمی را به قلاب جدیدی آویزان کرده و در نتیجه، همان اشکالات به آن وارد است:

* تعمیم علیت: آیا اصل علیت که در چارچوب فضا-زمان معتبر است، برای خودِ «آغاز» فضا-زمان نیز کاربرد دارد؟ این یک تعمیم متافیزیکی اثبات‌نشده است.

* وابستگی پنهان به مفهوم واجب‌الوجود: تحلیل نهایی علت در برهان کلامی، آن را به یک موجود «نامعلول، بی‌آغاز و ازلی» می‌رساند که دقیقاً همان تعریف واجب‌الوجود است. بنابراین، موتور محرک این برهان نیز همان مفهوم کلاسیک است و نقد ویرانگر کانت مبنی بر اینکه «وجود» یک کیفیت ذاتی نیست، با تمام قدرت به این نسخه نیز وارد است.

۶. برهان کلامی: عدم قطعیت ذاتی و ریشه‌های تاریخی

ریشه‌های تاریخی این برهان نیز نشان‌دهنده ماهیت کیهان‌شناختی آن است. این پیشینه نشان می‌دهد که برهان کلامی، یک برهان کیهان‌شناختی کلاسیک است که تمام میراث و نقد های غیر قابل انکاری را که به این نوع از براهین شده (همچون علیت ، وجوب و ا

مکان ، برهان کلامی و.....) را به دوش می‌کشد.

بیگ بنگبرهاناثبات خدا
۱
۰
Hioto
Hioto
ممکن است شما هم از خود بپرسید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید