Amir Hossein Babaeian
Amir Hossein Babaeian
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

کیبورد پیر

هر چی دوست داری بنویس، قبلش یادتون نره عنوان را اینجا وارد کنید. هر چقدر بیشتر بنویسید وارد تر میشین. منظورم خود نوشتن نیست. بلکه مهارت بیشتری تو تایپ کردن پیدا می کنید. بعدش یاد میگیری بدون نگاه کردن به کیبورد تایپ کنی. البته گاهی مجبور میشی یه دابل چکی هم داشته باشی. مواظب باش نگاه کردن را فراموش نکنی. نگاه مستقیم را تمرین می کنی ولی گاهی نگاهی هم به این پایینها بنداز. این دکمه ها که لمسشون می کنی، تشنه نگاه تو هستن. زود از کنارشون نگذر. فکر نکن حالا چون دستت رو روشون نگه میداری و دارن حرف تکراری به خوردت میدن، واقعا هم تکراری باشن. نه هر بار منظوری دیگر دارند. اشتباهت اینه که وقتی حرف تکراری میزنن، فکر می کنی دارن وراجی می کنن. بعضی وقت ها هم شاید بگی دارن تیکه میندازن. بجای اینکه بگی منظور دیگری دارند، شاید به دیگری نظر دارن.

بعضی وقت ها، دکمه های روی کیبورد فریاد می کشن. ای آنکه تایپ کردن بلدی، آرامتر دکمه ها را بنواز. ای آنکه اراده ی فشار دادن داری، انقدر زود رد نشو، کمی تامل کن. فریاد کیبوردت به همه ی سالن رسد. آنانکه میشنوند دانند که چه داستان ها در پس نوازش این دکمه های شاعر نهفته است. داستان هایی از گذشته، حال آینده. سطحی و عمیق. آنقدر عمیق که بعضی را مجبور کند که هندزفری در گوش جان نهاده و به عمق روح خویشتن چنگ زنند. تو را فراموش کرده و قصه خویش روایت کنند. ایشان آنانند که با کیبورد خویش عهدی دارند، عهدی از جنس آرامتر نواختن و گوش فرا دادن به نوای آن یار که از سر انگشتان خویش، شعر بودن را می سراید.

اثر انگشتت هر چه باشد، برای این دکمه ی پیر اهمیتی ندارد. او با تاکید بسیار، سخن خویش روان کند. و تو هر بار زور می زنی که جایی برای معنی سخنش در زندگی ت پیدا کنی...

کیبورددکمهنگاهفشارسخن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید