
دیروز وقتی پسرم با چشمان خیس گفت « کسی به حرفم گوش نمیده. واسه همین منم عصبانی میشم و داد میزنم.»، فهمیدم شاید سالهاست در تربیت دنبال چیز اشتباهی میگردم. از همان روز بود که با مفهوم فرزندپروری مثبت آشنا شدم؛ رویکردی که بهجای کنترل، بر درک احساس کودک تکیه دارد.
همیشه فکر میکردم والد خوب کسی است که کودک را ساکت کند، اما حالا میدانم والد خوب کسی است که احساس او را بشنود.
تصورم این بود که وظیفهی من بعنوان والد «مدیریت رفتار» کودک است، اما روانشناسی امروز میگوید مهمتر از رفتار، درک احساس پشت آن است.
و درست از همینجا بود که فهمیدم فرزندپروری، فقط تربیت نیست؛ رابطهای است که هر روز با عشق، صبر و گوش دادن ساخته میشود. همان جایی که بهجای کنترل، «ارتباط» معنا پیدا میکند — همان جایی که فرزندپروری مثبت شروع میشود.
در ادامه، خلاصهای از مهمترین اصول فرزندپروری مثبت را میخوانید؛ اصولی که اگر حتی یکی از آنها را امروز تمرین کنید، رابطهتان با فرزندتان تغییر خواهد کرد.
روش معمول والدین:
وقتی کودک رفتار اشتباهی دارد، والد میگوید: بس کن! چند بار باید بگم این کار رو نکن؟
در فرزندپروری مثبت:
والد چند لحظه مکث میکند و میپرسد: میخوای بهم بگی چرا این کار رو کردی؟ ناراحت بودی یا فقط حوصلهت سر رفته بود؟
توضیح:
فرزندپروری آگاهانه یعنی قبل از تربیت کودک، خودمان را بشناسیم و احساساتمان را مدیریت کنیم.
وقتی والد آگاه است، واکنشش از روی خشم یا خستگی نیست، بلکه از روی درک و هدف تربیتی است.
تمرکز والد از رفتار کودک به ریشهی احساس پشت آن منتقل میشود. در چنین شرایطی وقتی کودک حس کند دیده و فهمیده میشود، نهتنها آرامتر میشود بلکه کمکم یاد میگیرد احساسش را هم با کلمه بیان کند. بدون اینکه ترس از قضاوت یا تنبیه داشته باشد.

روش معمول والدین:
وقتی کودک اشتباه میکند، والد میگوید: چرا اینقدر بیدقتی؟ باز هم خراب کردی!
در فرزندپروری مثبت:
والد به جای قضاوت میگوید: میدونم ناراحتی که خراب شد، بیا با هم درستش کنیم.
توضیح:
در فرزندپروری مثبت، اشتباه کودک بهجای آنکه باعث فاصله شود، تبدیل به فرصتی برای ارتباط میشود.
عشق بدون قید و شرط یعنی جدا کردن «ارزش کودک» از «رفتارش».
کودک میفهمد حتی وقتی اشتباه میکند، همچنان دوستداشتنی است و همین حس، پایهی اعتمادبهنفس و امنیت عاطفی او در سالهای بعد خواهد بود.
روش معمول والدین:
وقتی کودک قانون را زیر پا میگذارد، والد میگوید: گفتم این کار رو نکن! اگه دوباره تکرار کنی، دیگه باهات حرف نمیزنم!
در فرزندپروری مثبت:
والد با آرامش میگوید: میدونم دلت میخواست بیشتر بازی کنی، ولی الان وقت خواب رسیده.
اگه بخوای، فردا میتونیم زودتر شروع کنیم تا وقت بیشتری داشته باشی.
توضیح:
مرزهای روشن، به کودک حس امنیت میدهند؛ مرزهای روشن، یعنی کودک بداند چه چیزهایی مجاز است و چه چیزهایی نه؛ اما در فضایی امن و محترمانه.
وقتی این مرزها با مهربانی همراه میشوند، کودک نه از والدش میترسد، نه احساس شرم میکند — بلکه فقط یاد میگیرد مسئولیت رفتارهایش را بپذیرد.
در فرزندپروری مثبت، نظم با محبت همراه است. کودک در چنین فضایی یاد میگیرد که نظم، دشمن آزادی نیست؛ بلکه چارچوبی برای رشد و احترام متقابل است.

روش معمول والدین:
وقتی کودک قانون را زیر پا میگذارد، والد میگوید: گفتم این کار رو نکن! اگه دوباره تکرار کنی، دیگه باهات حرف نمیزنم!
در فرزندپروری مثبت:
میدونم هنوز کامل یاد نگرفتی، ولی دیدم تلاش کردی. دفعهی بعد بهتر میتونی انجامش بدی
توضیح:
در تربیت سنتی، تمرکز روی اشتباه و پیامد منفی است، اما در فرزندپروری مثبت نگاه به مسیر و رشد کودک دوخته میشود.
تشویق بهجای تنبیه، کودک را از ترس و سرزنش دور میکند و به او یاد میدهد اشتباه بخشی از یادگیری است.
وقتی تلاشهای کوچک کودک دیده و تأیید میشوند، احساس ارزشمندی در وجودش ریشه میدواند.
در چنین فضایی، انگیزهی درونی کودک برای پیشرفت تقویت میشود و دیگر برای “فرار از تنبیه” رفتار نمیکند — بلکه برای “بهتر شدن” تلاش میکند.
روش معمول والدین:
کودک میگوید: امروز با دوستم دعوام شد.
والد بلافاصله پاسخ میدهد: حتماً تقصیر خودت بوده! چند بار باید بگم مهربون باشی؟
در فرزندپروری مثبت:
کودک میگوید: امروز با دوستم دعوام شد.
والد گوش میدهد و میپرسد: آره؟ چی شد که ناراحت شدی؟ میخوای برام تعریف کنی؟
توضیح:
ارتباط مؤثر یعنی شنیدن برای فهمیدن، نه پاسخ دادن.
وقتی کودک حس کند واقعاً شنیده میشود، ذهنش باز میشود و میتواند احساساتش را به زبان بیاورد.
در چنین فضایی، گفتوگو جای قضاوت را میگیرد. در چنین شرایطی کودک یاد میگیرد احساساتش ارزش دارند و میتواند دربارهشان حرف بزند، حتی وقتی اشتباه کرده است.
در نهایت، گوش دادن فعال به کودک کمک میکند احساس امنیت و درک متقابل در رابطه ایجاد شود؛ احساسی که پایهی رشد هیجانی و اعتماد اوست.

فرزندپروری مثبت فقط مجموعهای از قوانین نیست؛ نگاهی تازه است به رابطهای که میان ما و فرزندمان جریان دارد.
هیچ والدی کامل نیست، هر بار که بهجای واکنش از سر خشم، با آگاهی و عشق پاسخ میدهیم، یک قدم به رشد نزدیکتر میشویم — هم ما، هم فرزندمان.
اگر این چند اصل برایتان الهامبخش بود و میخواهید همهی ۱۰ اصل فرزندپروری مثبت را همراه با توضیحات و مثالهای بیشتر بخوانید، میتوانید نسخهی کامل این مقاله را در سایت باخانواده (bafamily.ir) مطالعه کنید.
تربیت، مسیرِ یادگیریِ هر دوی ماست؛ هم کودک، هم والد؛ کافی است با عشق و آگاهی ادامه دهیم.
از چه سنی باید آموزش فرزندپروری مثبت را شروع کنیم؟
از همان سالهای نخست زندگی. حتی نوزاد هم احساس امنیت و درک را میفهمد. هرچه زودتر شروع شود، نتایج عمیقتر و پایدارتر خواهد بود.
من وقتی عصبانی میشم نمیتوانم آرام بمانم، چطور میتوانم از روش فرزندپروری مثبت استفاده کنم؟
اول از خودتان شروع کنید. آگاهی از لحظهی عصبانیت، یه تمرین بسیار مهم است. اگر نتوانستید خودتان را کنترل کنید، بعداً از کودک عذرخواهی کنید — همین رفتار، بزرگترین آموزش تنظیم هیجان برای فرزندتان است.
وقتی کودکم عمداً کاری میکند که میداند ناراحت میشود، باید چکار کنم؟
اول به احساس پشت رفتار نگاه کنید. معمولاً پشت “لجبازی” نیازی پنهان است — توجه، استقلال یا خستگی. بعد از اینکه احساسش را درک کردید، مرزبندی خودتان را بصورت قاطع و آرام بیان کنید.
پسرم فقط وقتی داد میزنم، به حرفم گوش میدهد؛با فرزندپروری مثبت، بدون فریاد واقعاً جواب میگیرم؟
بله، ولی به زمان نیاز دارید. وقتی والد همیشه با آرامش و ثبات واکنش نشان دهد، کودک کمکم یاد میگیرد صدای بلند، شرطِ شنیده شدن نیست.
فرزندم مدام دروغ میگوید، در فرزندپروری مثبت چطور باید با فرزندم برخورد کنم؟
دروغ معمولاً ریشه در ترس یا شرم دارد. اول محیطی امن بسازید که کودک بتواند حقیقت را بدون تنبیه بگوید. بعد با او دربارهی پیامد اعتماد صحبت کنید.
اگه فرزندم در جمع بیاحترامی کند، چطور واکنش نشان بدهم که هم ادب یاد بگیرد، هم تحقیر نشود؟
به هیچ عنوان در جمع تذکر ندهید. فقط با نگاه یا لمس آرام متوقفش کنید و بعدا، در خلوت با فرزندتان حرف بزنید.