بهار نارنج
بهار نارنج
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

نوح پیامبر

آيا نفرين نوح پيامبر(عليه السلام) از روى عصبانيّت و انتقام بود، يا بر اساس حكمت و در راستاى هدايت و ارشاد مردم صورت گرفت؟

از آيه دوم استفاده مى شود كه نفرين آن حضرت از روى خشم و غضب و كينه و انتقام نبود؛ بلكه از سر رحمت و حكمت بود، چرا كه آنها هم خودشان فاسق و با پرست بودند و بندگان خدا را از مسیر حق گمراه می حردند و هم نسلشان انسان هاى فاسقى و گمراه مى شدند

روایتی است از امام‎صادق(علیه‎السّلام) که حضرت‎نوح را آزارش می‎دادند و او را شروع کردند به زدن. آن‎قدر کتکش زدند که از داخل گوشش خون بیرون زد تا بیهوش شد و سه شبانه روز به همین حالت بود. ببینید که با چه دیوانه‎هایی مواجه بوده است. برخوردهایی که این قوم با حضرت‎نوح کردند با پیغمبر ما نکردند. امّا در عین حال حضرت‎نوح نفرین نکرد؛ درست مثل پیغمبر. عین این جمله را که پیامبر اسلام می‌فرموده است، از حضرت‎نوح دیدم: «اللَّهُمَ‏ اهْدِ قَوْمِی‏ فَإِنَّهُمْ‏ لَا یَعْلَمُونَ‏».

پیغمبر ما را زدند و صورتش را زخمی کردند. عدّه‎ای گفتند: نفرین کن، دیدی حضرت‎نوح را، که نفرین کرد؟
پیامبر گفت: «اللَّهُمَ‏ اهْدِ قَوْمِی‏ فَإِنَّهُمْ‏ لَا یَعْلَمُونَ»؛ همان جمله‌ای که حضرت‎نوح، بعد از سه روز از آنکه به هوش آمد گفت. گفت: «اللَّهُمَ‏ اهْدِ قَوْمِی‏ فَإِنَّهُمْ‏ لَا یَعْلَمُونَ». ببینید چه طور این‎ها تحمّل داشتند. مگر نفرین می‎کردند؟ اصلاً و ابداً.

چرا نوح نفرین کرد؟

بت‎پرستی از زمان حضرت‎نوح شکل گرفت. این در آیات هست. بت‎پرستی از زمان حضرت‎نوح، به قدری به ذائقۀ قومش شیرین آمده بود که دست برنمی‎داشتند. هرچه حضرت‎نوح می‎آمد تا آن‎ها از شرک دست بردارند و به سمت توحید هدایت شوند فایده نداشت.
در روایت است که از حضرت سؤال می‎کنند که: چرا حضرت‎نوح قومش را نفرین کرد؟ حضرت در جواب می‎گوید: «عَلِمَ أَنَّهُ لَا یَنْجُبُ مِنْ بَیْنِهِمْ أَحَدٌ»؛ این را فهمید که دیگر کسی از این‎ها ایمان نمی‎آورد. می‎گوید: «قُلْتُ وَ کَیْفَ عَلِمَ ذَلِکَ»؛ گفتم این را از کجا می‎شود فهمید؟ «أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا یُؤْمِنُ‏ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ‏ فَعِنْدَ هَذَا دَعَا عَلَیْهِمْ‏ بِهَذَا الدُّعَاء». این بی‎حساب نبود بلکه حساب شده بود. البته ابتدا خودِ حضرت‎نوح هم نفرین نکرد و تا وقتی که خدا به او نگفت، باز نفرین نمی‎کرد.

درباره فرزند نوح
حضرت نوح در مورد پسرشان هم رعایت ادب را نموده و سخن خود را در قالب سؤال و استفسار از حقیقت امر بیان کرده، و نخست وعده‌اى را که خداى تعالى قبلا یعنى هنگام سوار کردن مؤمنین و جفت‌جفت حیوانات در کشتى داده بود که اهل او را نجات مى‌دهد به زبان آورد.

از سوى دیگر ظاهراً براى آن جناب کفر فرزند ثابت نشده بود؛ بلکه اهل آن جناب حتى همین فرزندش (البته غیر از همسرش) به ظاهر مؤمن بودند، و اگر فرزند مذکور، کافر بود، به‌طور مسلم حضرت نوح او را براى سوار شدن به کشتى نمى‌خواند و چنین درخواستى را از خداى تعالى نمی‌کرد، براى اینکه خود آن جناب قبلا کفار را نفرین کرده و از خداى تعالى خواسته بود که دیارى از کافران را بر روى زمین زنده نگذارد، پس همه اینها شاهد بر آن است که او پسر مورد بحثش را مؤمن مى‌پنداشته‌، و اگر آن پسر سوار کشتى نشده و دستور پدر را مخالفت کرد، صرف این مخالفت کفر‌آور نیست؛ بلکه تنها معصیتى است که مرتکب شده بوده.

حضرت نوحراهنماییمردمنفریندعا
عاشق نوشتن، ایده پرداز، گیرایی به شدت بالا ... زندان انفرادی رو با کتاب و مداد و گوشی و نت دائم می پذیرم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید