این روزها سخت مشغول مطالعه منابع مختلف برای راه اندازی کسب و کار مستقل یا به عبارت دیگه همون "استارتاپ" هستم، با کتاب های زیادی آشنا شدم که متاسفانه یا خوشبختانه زیاد کارساز نبودند. البته ناگفته نمون که بعضی از کتاب ها و منابعی که مطالعه کردم هم بسیار روشنگر بودند، که حتما یه مقاله در همین راستا خواهم نوشت تا چند تا از کتاب های جالب در حوزه استارتاپ و کسب و کار رو معرفی کنم.
تازگیا سریالی رو شروع به دیدن کردم که بعد از حدود چند ماه از آغاز فعالیت استارتاپم، به شدت به تجربیات الاکلنگی مختلفی که داشتم نزدیک بود؛ حالا میخوام معرفی داشته باشیم روی بعضی از سریال های حوزه کسب و کار، پس با من همراه باشید.
اول از همه بریم سراغ سریالی که در حال دیدنش هستم
سریال سیلیکون ولی (Sillicon Valley) یا همون دره ی سیلیکون که از نام منطقه ای معروف در غرب آمریکا گرفته شده، سریالی کمدی هست که از سال 2014 از شبکه تلویزیونی اچ بی او (HBO) شروع به پخش کرد. سریالی که داستان آغاز یک استارتاپ تکنولوژیکی در دل صنعت تکنولوژی دنیا و چالش ها و فراز و فرود هاشه.
شارک تنک یک برنامه تلویزیونی جالبه که در اون افراد معمولی با ایدههای کارآفرینیشون جلوی یک گروه پنج نفره از سرمایهگذاران معروف به نام شارک قرار میگیرن. این سرمایهداران بازنده نیستن و خودشون تو دنیای کسب و کار موفق هستن. اونا از این افراد سوالات مختلفی درمورد ایدهشون میپرسن و بهشون کمک میکنن تا ایدهشون رو بهتر بشناسن. در آخر هم یا بهشون پیشنهاد سرمایهگذاری میدن و یا ازشون منصرف میشن. گاهی هم این سرمایهداران با هم رقابت میکنن که ایده رو از یکدیگر بخوان و سعی میکنن با پیشنهادهای بهتر از دیگران این افراد رو متقاعد کنن که با اونها همکاری کنن و ایدهشون رو به بازار عرضه کنن.
میتونیم بگیم که برنامه میدون یک کپی ضعیف از همین سریال پرمخاطبِ
"تیویاف پیچرز" یک سریال تلویزیونی خندهدار و جذاب از ژانر درام و کمدی هست که در سال ۲۰۱۵ در کشور هند ساخته شد. این سریال توسط آروناب کومار ایجاد شده.
داستان این سریال درباره چهار جوان خلاق و کارآفرین هست که از کارهای روزمرهشان خسته شده و تصمیم میگیرند زندگی پرماجرا و پرریسکی را در پیش بگیرند. آنها به دنبال راهاندازی یک استارتاپ هستند تا وارد دنیای پرهیجان کسبوکار شوند.
"هالت اند کچ فایر" یک سریال تلویزیونی آمریکایی در سبک درامِ که توسط کریستوفر کانتول و کریستفر سی. راجرز در سال 2014 ساخته شد.
داستان این سریال در دهه 1990 جریان داره و دربارهی انقلاب کامپیوترهای شخصی و گسترش اینترنت. یه مدیر جوان و انگیزهمند به اسم جو مکمیلن، توی این سریال تلاش میکنه تیم نرمافزاری و سختافزاری یک شرکت کامپیوتری رو هدایت کنه تا به اهدافش برسه. یه مهندس سختافزار افسرده که با تشویق جو مکمیلن، به طراحی یک نوع کامپیوتر قابل حمل میپردازه. یه نفر دیگه هم که استعداد برنامهنویسی داره ولی درگیر مسائل زندگی شخصیش هست.
اسم عجیب "هالت اند کچ فایر" به یادآوری یک دستور برنامهنویسی معروف اشاره داره که باعث از کار افتادن موقت واحد پردازش مرکزی (سیپییو) میشه و باعث میشه سیستم نیاز به راهاندازی مجدد بشه.
"دراگونز دِن"، یک برنامه تلویزیونی خفن که ایدهاش از یک برنامه ژاپنی به اسم "ببرهای پول" گرفته شده. این برنامه تو بیش از ۳۰ کشور دنیا ساخته شده، اما تو بریتانیا بهش "دراگون دن" میگن.
تو این برنامه، مثل "شارک تنک"، افراد خلاق و کارآفرین ایدههای خودشون رو جلوی پنج سرمایهگذار حرفهای به اسم "اژدهاها" قرار میدن. بعد این پنج نفر بررسی میکنن و تصمیم میگیرن که آیا میخوان تو اون ایده سرمایهگذاری کنن یا نه. این اژدهاها معمولاً افراد موفق و زبده تو کسب و کار هستن مثل دبرا میدن، پیتر جونز، دانکن باناتین و تئو پافیتیس.
"میلیاردها" یک سریال تلویزیونی درام با بازی هنرپیشههای پل جیاماتی و دیمین لوئیس است. داستان این سریال درباره رقابتها و دامنه قدرت در دنیای مالی نیویورک است. دو شخصیت اصلی، یک قانونگذار و یک سرمایهگذار، به تصویر میکشند که در این دنیای پرقدرت به دنبال جایگاه و تأثیر خود هستند.
علاوه بر سرگرمکننده بودن، "میلیاردها" پر از آموزهها و نقلقولهای ارزشمند در زمینههای کسبوکار، استارتاپ و رهبری است. این سریال به تماشاگران نه تنها سرگرمی فراوان میدهد بلکه ایدهها و انگیزههای مفیدی در زندگی حرفهای و کسبوکار ارائه میکنه. اگر شما یک کارآفرین هستید، حتماً توصیه میکنم که این سریال رو تماشا کنید.
سریال "دادخواستها" یک داستان تلویزیونی از ۱۳۴ قسمتی که داستان یک شرکت حقوقی در نیویورک و وکلایی که در اون کار میکنن رو روایت میکنه. داستان این سریال درمورد یک پسر دانشجوی باهوش که از دانشگاه هاروارد اخراج میشه، ولی با وجود اینکه هرگز توی دانشکده حقوق تحصیل نکرده، به عنوان وکیل در یک شرکت کار میکنه. دو شخصیت اصلی، هاروی و مایک، درسهایی درمورد اعتماد به نفس و شجاعت به تماشاگرا انتقال میدن. همچنین نشون میده که باور کردن دیگران به شما میتونه باعث پیشرفت و رشد شما بشه.
تماشای این سریال یه پیام مهم داره که گاهی وقتا باید از حدود کتاب و دانشگاه بیرون بریم و تصمیمات خارج از حد معمول و جذاب بگیریم، چون این اقدامات ممکنه به پیشرفت شغلیتون کمک کنن.
سریال قبلی و "خانه دروغها" یا "House of Lies" دو سریال تلویزیونی هستند که با بازی بازیگرانی مثل دان چیدل و کریستن بل ساخته شده. این سریال نگاهی طنزآمیز به دنیای مشاوره در زمینه مدیریت داره.
اگه شما یک کارآفرین هستی، تماشای این دوتا سریال رو به شما توصیه میکنم؛چون به شکلی طنزآمیز نشون داده میشه که چگونه تصمیمگیری در مورد انجام خدمات به داخل یا به برون از شرکت، میتونه تأثیر گذار بر موفقیت یا شکست کسبوکار شما باشه. همچنین نشون داده میشه که یک شرکت با استفاده از راهکارهای خلاقانه و بازیافتن رتبه میتونه به سهولت افراد را به بازی بکشوند و به تحقق اهداف مالی خودش برسه.
سریال جذاب "امپراتوری بوردواک"، داستانش مربوط به دهه ۱۹۲۰ و دوره ممنوعیت الکل در آمریکاست. داستان درباره یک سیاستمدار اهل نیوجرسی هست که بازی در هر دو طرف قانون رو تو تهیه و فروش الکل انجام میده. این سریال نکات مهمی رو در مورد مهارتهای مذاکره، تأثیر گذاری، و قدرت فکر استراتژیک در مواجهه با گروههای مختلف افراد بهت یاد میده.
این سریال به ما نشون میده که اگر تو فعالیت در دنیای تجارت همیشه حضور پرقدرت و فعّال داشته باشی، حتی اگه شرایط سیاسی سخت باشه و دشمنی برای کسبوکارت به وجود بیاد، باز هم میتونی بهترین فرصتها رو برای خودت پیدا کنی.
سریال "مردان دیوانه" یک سریال درام آمریکایی که داستانش درباره یک آژانس تبلیغاتی توی نیویورک در دهه ۱۹۶۰ه. توی این سریال، زندگی افراد کارمند توی این آژانس و چطوری با وقایع پرهیاهو و تغییرات دهه ۱۹۶۰ روبرو میشه، مورد توجه قرار گرفته.
شخصیت اصلی داستان، یک آقا به اسم "دان دریپر" هست که توی یک شرکت تبلیغاتی به اسم "استرلینگ کوپر" به عنوان رئیس بخش طراحی کار میکنه. تو این سریال، ما با حواشی زندگی دان آشنا میشیم و میفهمیم که زندگی اون چطوری از یه حالت خوب به جایی رسیده که خودش هیچ وقت فکرشو نمیکرده!!.
در نهایت اینکه، اگر دنیای استارتاپ ها مدتی هستش که ذهنت رو قلقلک میده تا بری تو کارش، این سریال ها در عین حال که تقریبا کاملا بی پرده و واقعی مشکلات این راه رو نشون میده، در عین حال، انگیزه ای هم میشه برای شروع کار؛ لابه لاش هم که تو رو میخندونه!
یادت نره که استارتاپ زدن بعد از کار تو معدن و بقیه کارها که دیگران معتقدن سخت ترین کار دنیا رو دارن، جزو کار های به شدت سخت و پرچالشه. صرفا زندگینامه ایلان ماسک، جف بیزوس، مارک زاکربرگ، بیل گیتس و... رو معیار قرار نده که با کله رفتن تو دیوار و دیوار ریخته.
خیلی ها هم با کله رفتن تو دیوار و سرشون شکسته!...با وجود همه ی این سختی ها، اگه آدم جنگیدن هستی و عاشق چالشی...
پس، بسم الله!