سایت مایگریشن (site migration) از آن دسته تجارت اجتناب ناپذیری است که به عنوان یک سئوکار حتما با آن درگیر شده یا بالاخره آن را تجربه خواهید کرد. این فرآیند بدون آمادگی ذهنی، بدون هماهنگی و اطمینان از ترازبندی موارد مهمی مثل تصمیمگیریهای تیمی (مخصوصا واحد توسعه فنی یا بخش فروش)، میزان منابع موجود (تعداد نفرات فنی و اجرایی) و همچنین آگاهی کارفرما از دشواریهای آن (که الزامیست و در ادامه خواهم گفت چرا) میتواند روند اجرایی شما را تماما تحت تاثیر قرار دهد.
نکته اول ماجرا: «اگر قرار بر این شد که پروژهای را قبول کنید، و احیانا حین گفتگوهای اولیه متوجه این مسئله شدید که سایت فعلی بنا به تصمیمات مدیریتی قرار است تغییری اساسی داشته باشد، حتما در خصوص سیاستهای اجرایی و مفاد قرارداد (که رتبه کلمات کلیدی یا میزان ترافیک) و امثالهم در آن قید شده و به عنوان شاخص سنجش معین میگردد، یک بازنگری داشته و چالشهای پیشرو را برای کارفرما شرح داده(احیانا اگر seo را دست خدا قلمداد میکند به جهت نجات جریان فروش) و حتما فاز اجرایی اول را به عنوان یک سرویس تعریف کنید و نه یک تارگت!»
سایت مایگریشن (site migration) جدا خسته کننده است. مخصوصا اگر وبسایت به صورت اختصاصی طراحی و پیادهسازی شده باشد. از طرفی اگر محدودیت منابع فنی مانند دولوپر داشته باشید که دیگر نور علی نور میشود.
موضوع این است که در پروسه توسعه و بهینهسازی سایت فقط شما جز ذینفعان نیستید. درخواستها از سایر واحدها روی هم تلنبار شده و لاجرم هر درخواستی توی صف قرار خواهد گرفت (بیشتر اوقات تسکهای seo آخر صف هستند). پس اگر سئوکار هستید، چالشهای مهاجرت یا تغییرات ساختاری مانند بهینهسازی سایت با طراحی جدید را خیلی هم ساده فرض نکنید.
نکته: «برای درک دقیق مفروضات SEO و پیادهسازی آن، باید توانایی پیشبینی و توصیف محدودیتها را داشته باشید.» ( قلنبه سلنبه به نظر میرسد اما کاملا واقعیست! درباره خودم فقط میتوانم بگویم برای فهم این موضوع و بهکاربستن دانش نظری این حوزه، مدام در حال خواندن، تست و یادگیریام.)
در جریان تغییرات ساختاری، باید در نظر داشته باشید که ریدایرکتهای اشتباه (منظور اهداف غلط و نامرتبط)، مشکلات فایل robots.txt، مشکلات سایت مپ، و حتی لینکهای داخلی معیوب و نادقیق، تنفس ترافیکی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگر سریع و دقیق نباشید احتمالا سایت جدید به کما خواهد رفت و به همین ترتیب شما هم به فنا.
در طی دو سال اخیر، شخصا به عنوان یک junior seo specialist فقط یک مایگریشن را تجربه کرده بودم. بخاطر وسواسم چک لیستی آماده داشتم. اما اگر بخواهم صادق باشم هیچ چیزی به اندازه ابزار Screaming Frog به دادم نرسید. پیشتر چالشم این بود که خب حالا این ابزار در حالت رایگان فقط ۵۰۰ یو آر ال را بررسی میکند! که خوشبختانه با کمی جستجو توانستم نسخه پریمیوم آن را تهیه کنم و جل الخالق! یک خزش بینظیر، دادههای بسیار و اما کوهی از مشکلات.
توصیه برای آنهایی که مثل من کم تجربه هستند:
روده درازی بس است، اما اصل ماجرا؛ ۱۱ مورد از شایعترین مشکلات و دردسرهای مهاجرت سایت که باعث افت ترافیک یا بهتر بگویم کن فیکون شدن وبسایت شما یا کارفرمای عجولتان خواهد شد، از این قرار است:
کدام صفحه از سایت ترافیک یا رتبه خود را از دست داده؟ (منظورم معیار یا عددیست نسبتا نامعقول!). صفحه را خوب بررسی کنید. تگهای متعارف را تجزیه و تحلیل کنید. ببینید چیزی کم یا زیاد نشده باشد. (یک اکستنشن بدرد بخور: seo meta in 1 click برای کروم)
حتما این چند مورد را بررسی کنید:
حتما فایل ربات را بازخوانی کنید. صفحه یا دستهای (هرچه که میخواهید ایندکس شود) را تست یا مورد بازبینی دقیق قرار دهید که مبادا دستوری صادر کرده باشید که قابل ایندکس نباشند.
همان اکستنشنی که به شما بالا معرفی کردم خرده دیتایی از صفحه به شما نمایش خواهد داد. البته گوگل ابزار آزمایشی robots.txt خاص خودش را دارد که از هر چیزی بهتر است. برای تکمیل شدن ماجرا: جان مولر توضیح میدهد که چطور گوگل با صفحات مسدود شده بهوسیله Robots.txt برخورد میکند.)
در پروسه site migration این احتمال خیلی بالاست که به سبب طراحی و توسعه صفحات جدید یا جایگزینی آنها متا دیتاهای ضروری صفحه از بین بروند. تگهای عنوان و توضیحات متا ممکن است بهخاطر انتقال معیوب یک ستون در پایگاه داده کاملا نیست و نابود شوند. ساده و سریع دست بکار شوید: «با استفاده از داده های اسکن Screaming Frog، بررسی کنید که عنوان و توضیحات متای سایت شما هنوز دقیق و دست نخورده باشد، اگر هم که نبود، خب بسمالله دست بکار شوید. من که مجبور شدم دستی به جان سایت بیفتم. خبری از اتومیشن و این داستانها هم نبود.»
چند نکته:
این موضوع یکی از چالش های اساسی هر سایتی است. انتقال کامل سایت یا تغییر سرورها و اینجور بریز و بپاشها حتما شما را در چالش سرعت پِرس خواهد کرد. اگر افت ترافیک یک صفحه بهخاطر لودینگ نامطلوب باشد تبعا باید همه هم و غمتان را برای بهینهسازی صفحه و بهبود تجربه کاربری بگذارید. اما اگر همه چیز روان یا «به اندازه کافی خوب» بود باید دید مشکل ریزش ترافیک یا از این دست اشکالات کجاست.
نکته مهم: اگر همه چیز درهم برهم شده، محدودیت نیروی دولوپر دارید و تعداد تسکها بالاست، فشار و وسواس برای پاس کردن (سبز کردن آیتمهای) core web vitals را در بحبوحه مهاجرت رها کنید. چرا؟ بنظرم اولویت حفظ رنک یا رتبه دستهها یا صفحات مهم و احیای آنهاست. اما این حرف من نیست به این موارد توجه کنید که پیشتر در مقالهای با عنوان Core Web Vitals as a Google Ranking Factor در سرچ انجین جورنال منتشر شده بود:
Philip Walton, Google engineer working on web performance, answered that web vitals were mostly not a binary ranking factor.
و در بخشی دیگر:
John Mueller, Google Search Advocate, confirmed during the AMA that while web vitals affect rankings, relevance also plays a strong role. If website A is faster than website B but B is more relevant to the search users query, website B would still outrank A.
علاوه بر این موارد حتما و حتما:
وضعیت CDN را بررسی کنید و ببینید به درستی کار میکند؟ من شخصا به یک مشکل عجیب برخورد کرده بودم. در جریان انتقال سایت، بلاگ را از قبل، در جریان پروژه به طور مجزا در ساب دامین قرار داده بودیم. حالا بماند چرا اینجوری شد.
موضوع مهم این بود که فعال بودن CDN از ایندکسینگ مطالب جلوگیری میکرد، اشکال ایجاد میکرد. چرا؟ واقعا نمیدانم. هنوز سوادم کفاف این موضوع را نمیدهد. اما با وسواس بررسی کردم. دیدم دولوپر به طور مجزا برای بلاگ که cms وردپرسی داشت (برخلاف فروشگاه که اختصاصی طراحی شده بود) ssl فعال نکرده و از طریق اپشنهای آروان مسیری اختصاصی برای خوانش سرتیفیکیت بر روی ادرسهای بلاگ هموار کرده بود (امیدوارم دقیق توضیح داده باشم). این موضوع بهنظرم نقص ماجرا بود. که با اصلاح این روش پس از یک هفته (البته با تقویت off-page) باتهای گوگل دوباره شروع به خزش یا بهتر بگویم با ما آشتی کردند و مقالات با فواصل زمانی نامشخص ایندکس شدند.
ضمنا:
تاثیر لینکهای داخلی، استمرار در اجرا و تمرکز در این بخش، پیام آشکار بسیاری از متخصصان برای موفقیت در بحث بهینهسازیست. (الکی شلوغش کردم، خود گوگل هم گفته) به طور کل لینکسازی داخلی هم آسان است و هم بسیار دشوار.
حکایت بررسی برای لینکسازی داخلی و بهبود آنها روایتیست نقل به مضمون از نویسندهای آمریکایی که میگفت: «هر چیزی را باید هزار بار ببینم تا فقط برای یک بار هم که شده آن را ببینم...» مخلص کلام: باید حواس جمع باشیم که لینکسازی مسیری به ساختار فعلی باشد نه سایت قبلی!
حالا دیگر خیلی از مارکترها قبول دارند که سئو کارها میتوانند ستون قابل اتکایی در رفع مسائل، محدودیتها و مشکلات بخش تجربه کاربری باشند. در جریان سایت مایگریشن احتمالا سرچ کنسول، ابزار آنالیز بسیار کارآمدی برای شما خواهد بود. بخش اینسپکشن دادههای شفافی را در خصوص وضعیف صفحات و خطاهای آنها ارائه خواهد داد؛ اینکه URL مورد نظرتان در چه وضعیتیست؟ آیا خطایی دارد؟ ضمن اینکه نقش اسکریمینگ فراگ نیز اینجا پر رنگتر میشود. چطور؟
گاها پیش میآید که توسعهدهنده فنی صفحات یا بخشهایی را به سایت جدید انتقال داده که از آن مطلع نیستید، یا مسیرهایی که اصلا حواستان بهش نبوده و به نحوی انتقال داده شدهاند.
مثلا یک کتگوری یا دسته از محصولات به اشتباه در ساختار جدید قرار گرفته. فرض را هم بر این بگذارید که سرعت مایگریشن آنقدر بالا بوده، فشار کارفرما آنقدر بالا بوده (که به کمپینهای موردنظرش برسد - تستی هم در کار نیست!) طبیعیست یکسری از چیزها از دیده شما جا بماند (با اسکریمینگ فراگ این موارد به حداقل خواهد رسید). «شناسایی مسیرهایی که یوزر وارد آنها شده و بیپاسخ و بیاینکه اکشن مفیدی داشته باشد از سایت خارج شده است.» تحلیل شکاف سئوکار اینجا میتواند نقص تجربه کاربری را تصدیق و راه حل بهینهسازی آن را تعریف کند.
هسته منطقی site migration «تغییر» است. این تغییر در همه ابعاد ساختاری سایت رخ خواهد داد. بیشک نمیتوانید مهاجرت را بدون تغییر مسیرها (redirects) مدیریت کنید. غفلت در این قضیه یعنی سقوط!
اینجا باز آرشیو قبلی از اسکریمینگ فراگ کمک حال خواهد بود. من هم شخصا متوجه شدم اگر برنامهای مدون برای ریدایرکتها 301 نداشته باشیم اوضاع وخیم خواهد شد. چرا؟
بسیاری از صفحات مهم شما (صفحاتی که بازدید ارگانیک بالایی دارند، رتبه کسب کرده و در رقابت به سر میبرند) بدون ریدایرکت در همان ساختار یا مسیر قدیمی خود باقی مانده و همه چیز به زبان عامیانه: «میره تو دیوار!» هم کاربر و هم کراولرهای گوگل با «هیچ» مواجه میشوند.
پس، بهترین، مرتبطترین، نزدیکترین را مدنظر قرار دهید و یا صفحهای با همان تارگت ایجاد و تغییر مسیر را اعمال کنید. (وقتی از کیورد تارکتینگ صحبت میکنیم منظورم هر صفحه به ازای یک کلمه کلیدیست، اگر مایلید این ویدیو در خصوص کیورد تارگتینگ را ببینید)
تجربه شخصی: من همین کار را کردم و انتقال ارزش یا رتبه صفحات در کمتر از ۱۰ روز صورت گرفت و صفحاتم مجدد به رقابت در صفحه اول برگشت.
این ۳ نکته در دستور کارم بود:
بک لینکها هنوز به عنوان یک سیگنال قدرتمند برای رتبهبندی و یکی از ارکان تعریف کلیت معنایی سایت در موتورهای جستجو هستند. اگر بک لینکهای ارزشمند داریم باید به فکر انتقال این ارزشها باشیم.
من شخصا از گزینه تماس با صاحبین سایت استفاده نکردم (برای اینکه لینکها را بروزرسانی کنند) اما میتواند جز گزینهها باشد. اما به طور کل اگر در مرحله ریدایرکشن موفق عمل کرده باشید احتمالا اینجا هم موفق خواهید بود. ابزار ahrefs (در بخش broken backlinks) دادههای مفیدی در اختیارتان قرار خواهد داد.
در این خصوص من شخصا چالش چندانی نداشتم. خوشاقبال بودم که یک دولوپر مسئولیت پذیر و آگاه پروسه انتخاب و بهبود یا تنظیمات لازم کانفیگهای مورد نیاز را مهیا کرده بود. اما به طور کل این توصیهها جز گزینههای مهم در زمان مهاجرت هستند:
خیلی از سایتها ترافیکهای ورودی خودشان را از طریق تصاویر، اینفوگرافیکها و امثالهم دریافت میکنند. غالبا هم در مسیر مهاجرت این موارد از قلم میافتند. موضوع این است که شاید URL تصاویر سایت در طول انتقال به درستی هدایت نشده باشند. پس باید این دو مورد را لحاظ کنیم:
خب ممکن است از اقبال روشن شما، مهاجرت و مکافات انتقال، مقارن با بروزرسانیهای Google باشد. احتمالا باید صبر کنید و هوشمندانه رصد کنید. خیلی از اوقات نوسان رتبهها و به تبع ترافیک میتواند موقتی باشد یا دستهکم پس از فهم اینکه اپدیتی رخ داده، تا تهنشین شدن ماجرا صبور باشید.
برای مشاهده آپدیتهای گوگل میتوانید از طریق algoroo و همچنین cognitiveseo استفاده کنید. خلاصه اینکه گاهی مشکلاتی که شما و تیمتان دارید ممکن است به سایت مایگریشن ربطی نداشته نباشد.
پینوشت: