در این پست میخواهم به عنوان یک کارشناس جوان از یک تجربه کاری در حوزه سئو بنویسم که احتمالا برای خیلی از افراد در خلال اجرای پروژه رخ داده است. عدهای حتما صبر میکنند و با شفقت بر اساس مستندات و گزارش، توضیحاتی ارائه میدهند و در طرف مقابل حتما عدهای ناامید، خسته، خشمگین و دلسرد خواهند شد.
با توجه به معیارهایی که برای بهینهسازی موتورهای جستجو وجود دارد، بسیاری از متخصصین سئو، دورههای ۶ تا ۱۲ ماه را اساس اجرای پروژه قرار میدهند. باور متخصصین بر این است که در سئو -به عنوان یکی از کانالهای بازاریابی دیجیتال- این فرایند بلند مدت است؛ یک کانال که گاها شاید به فراخور اهداف و نیازهای یک برند یا یک مجموعه (نیازهای کارفرما) «احتمالا» کانال قابل اتکایی نباشد (تاکید میکنم در کوتاه مدت) و بلعکس.
بسیاری از افراد گمان بر این دارند که سئو میتواند در کوتاهمدت معجزه کند و یا در بازه سه ماهه، یک بیزینس را از سقوط نجات داد، که بنظر محصول خاماندیشی است!
جدا از اینها بسیاری باور دارند که تصمیم و نتیجه اقدامات در این روش تماما محدود بر شخص یا مسئولیتیست بر عهده متخصص یا کارشناس سئو که این هم محصول کژ اندیشی و باوری پوک است. اما چرا؟
احتمالا به دلیل اینکه تمام تصمیمات، اراده و عملکرد مجموعه بر seo تاثیر خواهد داشت. اساسا بدون هماهنگی و درک یک ویژن (که تبعا اهداف سئو هم بر همین مبنا و در همین راستا تدوین میشوند) نتایج دگرگون خواهند شد. بله، این تغییر یعنی آشفتگی در نتایج! که یحتمل seo یا مجریش را زیر سوال خواهد برد. با این اوصاف چطور میتوانیم یک تصمیم خوب را بر مبنای نتایج آن بسنجیم؟ در حالی که فاکتورهای دخیل در اجرای تصمیم را نادیده گرفتهایم؟
تصور کنید، این برند (فرضا پروژه شما) به دلایل اقتصادی و فشارهای مالی در حال سقوط در مارکت است. تصمیمات شتابزده، تبلیغات و تاثیرات زائد آن (اسپم شدن، بدنامی برند یا تغییر مدل درآمدی)، ناهماهنگی بین واحدها به دلیل نبود برنامه مدون یا فرایند محور نبودن، همگی منجر به عملیاتی کاذب خواهد شد که فرایندهای سئو را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
تازه فرض را هم بر این بگذارید که مهاجرت سایت یا تحولات بنیادی مثل تغییر ساختار و طراحی کلی سایت در دستور کارست! «پیچیدگیهایی که کارفرما هیچ اطلاعاتی از میزان تسکها و ضرورت هماهنگ بودن از تیم دولوپر تا طراحی و بازاریابی و ...ندارد ، کارفرما در این مرحله فقط به فکر نجات خود و مجموعه است!»
نکتهای که من از امین اسماعیلی یاد گرفتم درباره مثلثی که هر یک از قاعدههایش بر مسند «هزینه»، «تخصص» و «زمان» تکیه میکند، راهبرد بسیاری از توضیحات و مفروضات من بوده است. اینکه در چنین شرایط پیچیدهای آیا هزینه و منابع کافی، نیروی متخصص مانند دولوپر و مدت زمان مشخصی را در اختیار داریم؟ آیا کارفرما باور بر این دارد که با پیچیدگیهای اجرایی در سایتهایی که وردپرسی نیستند و اختصاصی طراحی شدهاند، در کمتر از ۶ ماه با محدودیت منابع باید میزان فروش مجموعه چندین برابر شود؟ در واقع seo باید بتواند پاسخگوی تصمیمات نابخردانه و غیر استراتژیک که طی سالهای اخیر اتخاذ و اجرا شده باشد؟
بنظر میرسد «مدیران اتفاقی» که عمدتا دانش عمیقی از هدایت و تصمیمگیری در شرایط بحرانی ندارند وحشتزده انتخاب یا عمل خواهند کرد، و با هر خبر یا مشاوره پوک، جهت حرکتی و راهبردی را تغییر خواهند داد، که البته این تصمیمات عموما بر مبنای ترس و نه تفکر عمیق اتخاذ میشوند، که خب حتما و قطعا در رویه اجرایی تیمهای سئو اختلال ایجاد خواهد کرد. خب حالا که چه؟
اینجاست که مفروضات و گزارشات به کمک کارشناس سئو خواهد آمد. شروط، دشواریها، پیچیدگیها، زمان، منابع و تخمین هزینههایی که با توصیف و مستندسازی آنها، یک سئوکار از مظان اتهام رها خواهد شد و در تفهیم کارفرما بهتر عمل خواهد کرد. باید باور کنیم، مشکلات از هر جنس (شما بدترینش را در نظر بگیرید، مثلا: دانش کم کارفرما، سنگاندازی سایر ذینفعان، ناظران نان قاپ و غیره) همیشه وجود دارد. پس بنویسیم و با اتکا به مستندات حرکت کنیم.