بهرام شریفیان
بهرام شریفیان
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

جانش خوش است، جانش

عکس از دوست خوبم فرزان ناهید
عکس از دوست خوبم فرزان ناهید

Kekawewechetushekamikowanowow

تنها یک واژه ی سرخپوستی است به مفهوم؛ "دوست دارم که نزد تو بمانم". جمله نیست. واژه ایست برای بیان احساسی لطیف در محدوده ی مشترک غرور و عشق. گریز است از فاجعه ی "ای کاش" و تمهیدیست برای پرهیز از گفتن جمله ی دردناک "میخواستم نزدش بمانم". گاهی توان یک حس عمیق به هیبت یک واژه چنان پیش وقوع یک خاطره ی تلخ سد میشود که جهان آنی سکوت میکند و در انتظاری وهمناک به تماشا میماند. انتظاری که میشود با جمله ای اندوه آینده را مغلوب کند. جمله ای شبیه؛

ewo la

یعنی "حتی سکوت هم بین کوه ها فاصله نمی اندازد"

مهتابجانسرخ پوستواژهغرور
نویسنده ای بازنشسته، معماری اخراجی، کارگردانی انصرافی، عکاسی بدون دوربین، باریستایی خسته، شاعری پاره، گرافیستی پاره وقت و البته انسانی تمام وقت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید