ویرگول
ورودثبت نام
Ali Bahrami
Ali Bahrami
Ali Bahrami
Ali Bahrami
خواندن ۶ دقیقه·۶ ماه پیش

چرا کیفیت این قدر نایاب است؟

اگر حوصله نداری همش رو بخونی (TL;DR):
کیفیت یک انتخاب روزانه است. با وجود فشار فناوری به سمت سرعت و تولید انبوه، حفظ تخصص ممکن است. تمرکز بر کیفیت حتی بدون تبلیغات موفقیت را به ارمغان می‌آورد. این جریان از تو شروع می‌شود:
چیزی بساز که بتوانی با افتخار نامت را پای آن بنویسی.

جهان مدرن در حوزه های دانش، فناوری و مهارت پیشرفت های خیره کننده ای داشته است. امروز سریعتر از همیشه می‌سازیم، بیشتر از هر زمان دیگری می دانیم، اما با این حال کیفیت همچنان پدیده ای نادر به نظر می‌رسد. چرا این همه محصول ناتمام، شکسته یا بی ارزش در اطرافمان میبینیم؟

این پرسشی است که تقریباً تمام عمرم در جستجوی پاسخ آن بوده ام. حتی از کودکی به خاطر دارم که با دیدن برخی دوچرخه ها در فروشگاه حس عجیبی بهم دست می داد. نمیفهمم چرا کسی زحمت ساختن چیزی را می کشد اما برای زیبایی آن تلاشی نمیکند.

سالها بعد دریافتم که دلیلش بی تفاوتی بسیاری از آدم ها، اولویت دادن به هزینه های کم و انتخاب راه های ساده است. آنچه حتی در کودکی متوجهش شده بودم، حضور یا غیاب «تخصص گرایی» بود.

حلقه‌ی چهارگانه‌ی ساخت، فناوری، فراموشی و میل
حلقه‌ی چهارگانه‌ی ساخت، فناوری، فراموشی و میل

تخصص گرایی چرخه ای تکرارشونده دارد

پیش از ماشین ها، همه چیز با دست ساخته می شد؛ از ابزار گرفته تا صندلی و در. هر محصول بازتاب دهنده روح یکتا، و مهارت و دقتی بود که سازنده در آن به کار برده بود. برخی ساخته ها ناپخته بودند، اما وقتی که تمام توجه خود را به کار معطوف می کردیم، نتیجه می توانست بی نظیر باشد. این همان ماهیت حرفه گری است: دقتی عمدی برای خلق چیزی ممتاز، نه به خاطر نظارت دیگران، بلکه چون برای سازنده اهمیت دارد.

با انقلاب صنعتی و تولید انبوه، کم کم این ارتباط با تخصص گرایی را از دست دادیم. بهینه سازی برای کاهش هزینه، سرعت و کمیت جایگزین شد.

در صنعت نرم افزار هم نسخه خودمانی این داستان را تجربه کرده ایم. ابتدا تیم های کوچک با وسواس نرم افزار می ساختند و به محصولشان می بالیدند. اما با گسترش تیمها، فرایندها شبیه خط تولید شدند. وقتی یاد گرفتیم روزانه چندین بار به فضای ابری ارسال کنیم، ناخودآگاه شیوه کار و تفکرمان تغییر کرد.

«فقط تحویلش بده»
«سریع حرکت کن و همه چیز را بشکن»

ما «هدف» را با «معیارهای کمی» جایگزین کردیم. اگر چیزی آماری را جابه جا نمیکرد، بی اهمیت بود. حتی ما طراحان هم دیگر نمی پرسیدیم: «آیا این حس درست را منتقل میکند؟» بلکه می پرسیدیم: «آیا نرخ تبدیل را افزایش میدهد؟»

قضاوت جای خود را به آزمایشهای A/B داد. بهینهسازی فرایندها، حرفه ای گری را بلعید.

جالب اینجاست که این چرخه با هر پیشرفت فناوری تکرار میشود. این پدیده جدیدی نیست. ارنست المو کالکینز در سال ۱۹۲۷ در مجله آتلانتیک نوشت:

«مغزهای خلاق، مفتون امکان ساخت انبوه محصولات [...] آنقدر طراحی های بد را به وفور تولید کردند که مشکل تشدید شد.»
«ما فرایند را از دست به ماشین سپردیم، عصر طلایی ماشین ها را تجربه کردیم [...] اما سپس در محصولات ارزان قیمت و زشتمان چیزی را کم یافتیم.»

این چرخه مشترک را می بینید: تخصص انسانی در آغاز به طور طبیعی وجود دارد. سپس فناوری امکان تولید سریع تر و آسان تر را فراهم میکند و ما از حرفه ای گری دور می شویم. اما دیر یا زود، فقدان آن را (هم در کارمان و هم در محصولاتی که می خریم) حس میکنیم و جستجوی کیفیت، احیای دوباره تخصص گرایی را رقم می زند.

هوش مصنوعی حرفه‌گری را نادرتر می‌کند


امروز در نقطه‌ای آشنا از چرخه حرفه‌ایی گری ایستاده‌ایم. شاید حتی بزرگتر از گذشته.

هوش مصنوعی نه صرفاً یک ابزار جدید، بلکه بیشتر شبیه تغییر در «زیرساخت» است. همانند برق، اینترنت یا تلفن همراه، این فناوری شرایط مادی خلق آثار را دگرگون می‌کند؛ گویی آفرینش آنی را در دستان همه قرار می‌دهد.

اگر تولید انبوه، سازنده را از محصولش جدا کرد، هوش مصنوعی می‌کوشد قضاوت و سلیقه او را از خود فرایند آفرینش حذف کند.

با هر دستورالعملی که به هوش مصنوعی می‌دهیم، نه تنها نیروی کار، بلکه خود حرفه‌ای گری – اندیشیدن، شهود و دقت – را برون‌سپاری می‌کنیم. اما ذات حرفه‌گری هرگز کاملاً قابل برون‌سپاری نیست. ویژگی‌هایی که چیزی را واقعاً ممتاز می‌سازند، از غوطه‌وری عمیق در کل فرایند سرچشمه می‌گیرند.

فناوری ساخت را سریع‌تر می‌کند، اما «دغدغه کیفیت» را سخت‌تر.

حرفه‌ ای گرایی، جستجوی کیفیت است


حرفه‌ ای گرایی که درباره آن گفتیم، در اصل همان عاملی است که کیفیت می‌آفریند. وقتی چیزی با دقت و توجه ساخته می‌شود، حسی ویژه در خود دارد – کیفیتی تعریف‌نشدنی اما غیرقابل انکار.

کریستوفر الکساندر این را «کیفیتی گم نام» می‌خواند. او نوشته است: «کیفیتی مرکزی وجود دارد که معیار بنیادین زندگی و روح است... این کیفیتی عینی و دقیق است، اما نامی برایش نیست.»

این کیفیت وقتی حس می‌شود که چیزی زنده به نظر برسد. وقتی چیزی «درست» احساس می‌شود، حتی اگر نتوان دلیلش را توضیح داد. حضورش را می‌فهمی و غیابش را هم. مثل دری که بی‌صدا و روان باز و بسته می‌شود – رضایت بخش است.

اما یک نقطه مشترک در همه بود: باور و نیاز به جستجوی آن کیفیت. پیگیری حس «درست بودن»، حتی زمانی که دشواری هایی وجود دارد.

کیفیت خودش یک «استراتژی کسب‌وکار» است

اگرچه برخی به دنبال کیفیت هستند، اما این رویکرد چندان رایج نیست. بارها در شرکت‌ها و تیم‌ها شنیده‌ام: «کیفیت اهمیتی ندارد، اولویت‌های دیگری داریم.»

در صنعت فناوری باور رایج این است که کیفیت مقیاس‌پذیر نیست. اینکه تمرکز بر تخصص بیش از حد کند، پرهزینه و نامتناسب با واقعیت‌های کسب‌وکار است. اینکه در نهایت مجبورید بین رشد و حرفه‌ای گری یکی را انتخاب کنید.

این باور آنقدر فراگیر است که به ندرت مورد پرسش قرار می‌گیرد. شرکت‌ها بر معیارهای کوتاه‌مدت و موفقیت‌های سریع متمرکز می‌شوند و فرض می‌کنند کیفیت به شکلی خودبه‌خود تأمین می‌شود (که هرگز چنین نیست).

اگرچه دلایل این نگرش را درک می‌کردم، اما هرگز به طور کامل باور نداشتم. در پس ذهنم همیشه فکر می‌کردم اگر واقعاً تلاش کنید، امکان‌پذیر است.

کیفیت یک انتخاب است

چرخه‌های فناوری همواره ما را به سمت اولویت دادن به سرعت و ارزانی سوق می‌دهند. در این حالت کیفیت را فراموش می‌کنیم. به کیفیت بی‌توجه می‌شویم. و هرچند نمی‌توانیم این تحولات را متوقف کنیم، اما مجبور نیستیم تسلیمشان شویم.

کیفیت انتخابی است که هر روز می‌توانیم برگزینیم.

می‌توانیم انتخاب کنیم که دغدغه داشته باشیم و آن را در کارمان متجلی کنیم.
می‌توانیم به دنبال آن حس درست بودن باشیم.

این انتخاب از یک فرد آغاز می‌شود. می‌تواند در تیم‌ها و شرکت‌ها گسترش یابد، اما همیشه از یک فرد شروع می‌شود – از تو. از افرادی که به دنبال آن «کیفیت بی‌نام» هستند. حتی وقتی قابل اندازه‌گیری نیست، حتی وقتی دنیا به آنها «نه» می‌گوید.

من عمیقاً باور دارم که این کار نه تنها درست، بلکه برای کسب‌وکار نیز سودمند است. اگر بخواهم جریانی را رقم بزنم، همین است: فارغ از آنچه جهان پیرامونمان می‌گوید، این انتخاب را بکنیم – به ساختن چیزهایی ادامه دهیم که با افتخار ناممان را پای آنها می‌گذاریم.

منبع: وبسایت خطی - لینک مقاله اصلی

تخصصهوش مصنوعیدقت
۷
۱
Ali Bahrami
Ali Bahrami
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید