ویرگول
ورودثبت نام
Ali Bahrami
Ali Bahrami
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

چگونه توسط سرویس فوبار گوگل دیده شویم؟

سلام رفقای ویرگولی عزیز؛ علی بهرامی هستم و این اولین نوشته ی من توی ویرگول هست.

من برنامه نویس فول استک جاوا اسکریپت هستم و تخصصم روی انگولار جی اس، و نود جی اس هستش.

گوگل، با دقت زیادی تمام فعالیت های ما توی وب رو زیر نظر داره. این زیر نظر داشتن خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی هست که ما فکر می کنیم، و دلیلش رو هم در ادامه خواهم گفت.

داستان دعوت نامه ی گوگل برای من توی شرکت رخش شروع شد. من تقریبا دو ماه بود که استخدام شده بودم و به صورت جدی داشتیم روی نرم افزار رخش کار می کردیم. نرم افزار سه بخش داشت، یه اپ اندروید برای راننده های موتور بود، یه بک اند و فرانت که من بخش فرانت رو به طور کامل انجام می دادم.

فضای شرکت خیلی به من نمی ساخت، و از اون جایی که تیپ شخصیتیم هم infj هستش داخل تست MBTI، (که در موردش یه پست دیگه خواهم گذاشت) تمام تمرکز من روی کار کد فرانت بود. نرم افزار ما خیلی به نقشه متکی بود و یه روز که داشتم با کد های نقشه گوگل ور می رفتم، دیدم یه چیزی پرید روی صفحه.

این پرید بالا. خیلی شوکه شده بودم. اولین کاری که کردم این بود که از صفحه اسکرین شات گرفتم.
این پرید بالا. خیلی شوکه شده بودم. اولین کاری که کردم این بود که از صفحه اسکرین شات گرفتم.

از این که مورد توجه گوگل بودم و من رو به سرویس ویژه ی فوبار راه داده بود، خیلی خوشحال بودم. در حقیقت گوگل عملکرد برنامه نویس ها رو دنبال می کنه و اون هایی رو که بهتر تشخیص می ده، وارد سرویس فوبار می کنه. سرویس فوبار یه آزمون هستش که چندین سوال در چندین سطح داره، و در نهایت کسانی که بتونن توش جلو برن، فرصت این رو خواهند داشت که در نهایت توی گوگل استخدام بشن.

لوگوی سرویس فوبار
لوگوی سرویس فوبار

ذکر این نکته این جا ضروریه که من شخصا فکر نمی کنم که توانایی های برنامه نویسی م گوگل رو جذب کرده بوده باشه. من هم مثل شما کد می زنم و بیشتر وقتم رو تو استک یا ایشوهای گیت هاب مشغول سرچ برای پیدا کردن راه حل هستم. همین طور از لحاظ علاقه به تکنولوژی هم فکر می کنم میلیون ها آدم گیک دیگه وجود داشته باشن که مستحق تر از من بوده باشن برای این دعوت نامه.

پس چرا گوگل من رو انتخاب کرد؟

اون روزا من تحت فشار خیلی زیادی توسط تیم رخش بودم. در واقع بچه های اون جا ابدا تیپشون به من نمی خورد و بابت ارزش های متفاوتی که داشتیم، مدام من رو اذیت می کردن. اون هم به صورت جدی. من رو دست می انداختن، و تلاش می کردن که من رو دست پایین نشون بدن (من تازه وارد بودم و فکر می کنم خیلی هامون این احساس رو تجربه کرده باشیم که قدیمی ها می خوان خودشون رو برای جدیدا ثابت کنن، و بعضی وقتا این خیلی زننده می شه). من هم به خاطر تیپ شخصیتی، همه رو تو خودم ریخته بودم و تمام تمرکزم رو روی این قضیه گذاشته بودم.

نمی دونم چقدر با مدیتیشن و این داستانا آشنایی دارین، منتها من تو ذهنم اون روز با خودم می گفتم که علی، سعی کن هیچ اشتباهی نکنی. و ذهنت رو آروم نگه دار.

یعنی در واقع من در حین این که کد می زدم، ذهنم رو هم بررسی می کردم که دارم به چی فکر می کنم. این البته سرعت من رو پایین آورده بود، ولی دقت رو بیشتر کرده بود.

در واقع من فکر می کنم این بود که باعث شد گوگل اون دعوت نامه رو برای من بفرسته. یه جورایی، گوگل ذهنم رو خونده بود و این تمرکز براش ارزشمند بود. نمی دونم می دونید یا نه، گوگل بسیار روی بحث های روانشناسی شناختی کار کرده، و نمونه هاش رو تو حوزه های مختلف می شه دید ( مثلا دیپ مایند رو اگه دوست دارید گوگل کنید).

در نهایت اگه بخوام خیلی کوتاه بگم پیشنهادم برای بالا بردن شانس گرفتن این دعوت نامه چیه این رو می گم:

شش دنگ حواس در حین کد زدن باید جمع باشه، و اگه یه صدایی تو ذهنتون می شنوید که مثلا داره شعرهای تبلیغات تلویزیون رو تکرار می کنه، بهتره اول برید و اون صدا رو خاموش کنید و بعد بیاید کد بزنید.

من خودم این رو تجربه کردم، و لینوس تروالدز هم این رو تأیید می کنه.

شما چی فکر می کنین؟

فوباراستخدام گوگلروانشناسی شناختیتمرکز و نیروی ذهن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید