هلدینگ شرکتی است که هیچ عملیات، سرمایه گذاری یا سایر وظایف فعال دیگری را برای خود انجام نمی دهد. در عوض، به منظور داشتن دارایی وجود دارد. به عبارت دیگر شرکت در خرید و فروش هیچ محصول و خدماتی اقدام نمی کند. در عوض، به گونه ای شکل گرفت که کنترل یک یا چند شرکت را به دست آورد.
دو راه اصلی وجود دارد که از طریق آن شرکت ها می توانند به شرکت هلدینگ تبدیل شوند. یکی از طریق به دست آوردن سهام یا سهام با حق رای کافی در یک شرکت دیگر است. از این رو، به آن قدرت می دهد تا فعالیت های خود را کنترل کند. راه دوم، ایجاد یک شرکت جدید از پایه، و سپس حفظ تمام یا بخشی از سهام شرکت جدید است.
بعنوان مثال شرکت هلدینگ نرم افزاری شکوه در مشهد را جز دسته دوم این دسته بندی میتوان قرار داد. تمام زیر مجموعه های شرکت شکوه از صفر تاسیس شده اند.
اگرچه مالکیت بیش از 50 درصد از سهام شرکت دیگری کنترل بیشتری را تضمین می کند، یک شرکت مادر می تواند فرآیند تصمیم گیری را کنترل کند حتی اگر تنها 10 درصد سهام خود را در اختیار داشته باشد.
رابطه بین شرکت مادر و شرکتهایی که تحت کنترل آنها هستند، رابطه مادر-فرعی نامیده میشود. در چنین حالتی، شرکت مادر به عنوان شرکت مادر شناخته می شود، در حالی که سازمان تحت تملک، شرکت فرعی نامیده می شود. اگر شرکت مادر تمام سهام رای شرکت دیگر را کنترل کند، آن سازمان یک شرکت تابعه شرکت مادر با مالکیت کامل نامیده می شود.
شرکت هلدینگ در صورتی خالص توصیف می شود که صرفاً با هدف داشتن سهام در سایر شرکت ها تشکیل شده باشد. اساساً، شرکت در هیچ تجارت دیگری جز کنترل یک یا چند شرکت شرکت نمی کند.
یک شرکت هلدینگ مختلط نه تنها شرکت دیگری را کنترل می کند، بلکه در عملیات خود نیز مشارکت دارد. این شرکت همچنین به عنوان یک شرکت هلدینگ فعال شناخته می شود.
شرکتهای هلدینگ که در رشتههای تجاری کاملاً نامرتبط از شرکتهای تابعه خود شرکت میکنند، کنگلومرا نامیده میشوند.
شرکت هلدینگ فوری شرکتی است که سهام دارای حق رأی یا کنترل شرکت دیگری را حفظ می کند، علیرغم اینکه خود شرکت قبلاً توسط نهاد دیگری کنترل می شود. به زبان ساده، این یک نوع هلدینگ است که قبلاً زیرمجموعه دیگری است.
هلدینگ واسط شرکتی است که هم شرکت هلدینگ یک نهاد دیگر و هم زیرمجموعه یک شرکت بزرگتر است. یک شرکت هلدینگ واسطه ممکن است از انتشار سوابق مالی به عنوان شرکت هلدینگ گروه کوچکتر معاف شود.
این به مالک شرکت هلدینگ، بدون نیاز به سرمایه گذاری زیاد، یک منفعت کنترلی در دیگری را می دهد. هنگامی که شرکت مادر 51 درصد یا بیشتر از شرکت فرعی را خریداری می کند، به طور خودکار کنترل شرکت خریداری شده را به دست می آورد. با نخریدن 100 درصد از هر شرکت فرعی، یک صاحب کسب و کار کوچک با سرمایه گذاری بسیار کوچک کنترل چندین نهاد را به دست می آورد.
اگر یک شرکت هلدینگ بر چندین شرکت کنترل داشته باشد، هر یک از شرکت های تابعه یک شخصیت حقوقی مستقل محسوب می شود. به این معنی که اگر یکی از شرکت های تابعه با دعوی مواجه شود، شاکیان حق مطالبه دارایی های سایر شرکت های تابعه را ندارند. در واقع، اگر شرکت فرعی مورد شکایت مستقل عمل کرده باشد، بعید است که شرکت مادر مسئول شناخته شود.
هر زمان که یک شرکت مادر سایر شرکت های تابعه را خریداری می کند، تقریباً همیشه مدیریت را حفظ می کند. این یک عامل مهم برای بسیاری از صاحبان شرکت های تابعه آینده است که تصمیم می گیرند با خرید موافقت کنند یا خیر. شرکت هلدینگ میتواند تصمیم بگیرد که در فعالیتهای شرکت فرعی دخالت نداشته باشد، مگر زمانی که به تصمیمات استراتژیک و نظارت بر عملکرد شرکت فرعی مربوط میشود.
این بدان معناست که مدیران شرکت زیرمجموعه نقش قبلی خود را حفظ کرده و به طور معمول به فعالیت خود ادامه می دهند. از سوی دیگر، مالک هلدینگ بدون اینکه لزوماً به وظایف مدیریتی خود اضافه کند، از نظر مالی سود می برد.
شرکتهای هلدینگ که ۸۰ درصد یا بیشتر از هر شرکت تابعه را در اختیار دارند میتوانند با ارائه اظهارنامه مالیاتی تلفیقی از مزایای مالیاتی بهره ببرند. اظهارنامه مالیاتی تلفیقی اظهارنامه ای است که سوابق مالی همه شرکت های خریداری شده را با شرکت مادر ترکیب می کند. در چنین شرایطی، در صورتی که یکی از شرکت های تابعه با زیان مواجه شود، با سود سایر شرکت های تابعه جبران می شود. علاوه بر این، اثر خالص تسلیم اظهارنامه تلفیقی کاهش بدهی مالیاتی است.
هلدینگ شرکتی است که افراد به منظور خرید و مالکیت سهام در سایر شرکت ها تشکیل می دهند. با "نگهداری" سهام، شرکت مادر حق نفوذ و کنترل تصمیمات تجاری را به دست می آورد. شرکت های هلدینگ چندین مزیت از جمله به دست آوردن کنترل بیشتر در یک سرمایه گذاری کوچک، حفظ مدیریت شرکت فرعی و متحمل شدن بدهی های مالیاتی کمتر ارائه می دهند.