الکشی از اصطلاحات هندسی استفاده می کند که نشان می دهد مقرنس فضایی است که یک مسئله ریاضی خاص در آن اجرا می شود. در این مسئله، تعداد احتمالی جایگشت با تغییرات در زاویه 90 درجه تعیین می شود. همانطور که الکشی نشان می دهد، زاویه ای که در آن دو وجه تلاقی می کنند، می تواند هر زاویه ای قابل تصور باشد، به شرطی که مطابق با «زاویه قائمه، یا نصف زاویه قائمه، یا مجموع آنها، یا ترکیب دیگری از این دو باشد». نوع ترکیب مجاز محدود نیست: فقط عناصری که ممکن است در چنین ترکیبی استفاده شوند از پیش تعیین شده اند. این مولفه ها تغییرات زاویه مناسب هستند. قوانینی که طراحی مقرنس ها را هدایت می کند، عملکرد معماری دستگاه را به ما یادآوری می کند. مقرنس در اصل کمی بیشتر از یک تکیه گاه گوشه داخلی است. گوشه ها از زوایای 90 درجه ساخته شده اند. گوشه ها اغلب به حمایت اضافی نیاز دارند زیرا استرس در آنجا متمرکز می شود. مقرنس بارها و بارها به ما یادآوری می کند که مستقیماً وزن را تحمل می کند. در واقع، هرچه آراسته تر باشد، وزن بیشتری را می تواند تحمل کند. هر لایه اضافی سطح بیشتری از سازه ایجاد می کند و باعث افزایش پشتیبانی می شود. از نظر معماری غربی، این متناقض به نظر می رسد. برای غربیها، شکل و کارکرد از هم جدا میشوند: غالباً یکی به قیمت دیگری قربانی میشود. اما عناصری مانند مقرنس نشان می دهد که در معماری اسلامی کاربردهای عملی و ملاحظات زیبایی شناختی غالباً با هم همپوشانی دارند.
امکانات پیچیده ای که در اختیار طراح مقرنس است نیز باعث می شود که عملکرد فیزیکی آن مبهم باشد. علاوه بر این، ظاهر آن برای یادآوری تداعی های الهی برای بیننده نیز هست. ساختار استالاکتیت چشم را به سمت بالا می برد. از این نظر، فرمهای دقیق بزرگ و نزدیک به بیننده به شکل واحدی در بالای طاق میپیوندند. این می تواند بازتابی زمینی از کهن الگوهای ماوراء طبیعی باشد: اشکال و زوایای زمینی که ما در جهان مادی با آنها آشنا هستیم، تقریب ناقصی از اشکال آسمانی ناشناخته هستند. برعکس، حرکت مقرنس به سمت پایین، دلالت بر نزول آسمانی به سوی زمین و احاطه الهی به اشکال مادی دارد.
اما این ارتباط بین ریاضیات و الهیات مختص هنر و معماری اسلامی نیست. تمرکز ریاضی این رشته ها نشان دهنده ماهیت ریاضی دین اسلام است. در واقع، قرآن به دلیل اهمیت عددی آن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن دارای ساختار ریاضی گیج کننده است. دانشمندان مسلمان به دنبال رمزگشایی اهمیت عددی در حروف و کلمات آن هستند. از این نظر، تسلط فکری بر ظرافت ریاضی منجر به اشراق معنوی می شود. فرمهای معماری ساختار الهی را آشکار میکنند، زیرا در معنای فیثاغورثی، معماری یکی از خداییترین هنرهاست. مانند موسیقی، معماری هنری است مبتنی بر اعداد، و امکانات ارائه شده توسط تناسب عددی به تقلید از نسبت های الهی خلقت فیزیکی خدا نزدیک تر است. در حالی که کلمات غالباً آشکارا صحبت می کنند، برای عرفا اعداد نسبت الهی را آشکار می کنند.
----------------------------------------------------------
تیم تولید محتوا بخشی آفیشیال